۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
لازم به يادآورى است كه نقش حكام بنىاميه، به ويژه معاويه را در پايهريزى و شكليابى اين ديدگاهها نمىتوان ناديده گرفت. پس مقطع تاريخى روى كار آمدن عثمان، نفوذ مروانيان در اطراف خليفه، نفوذ بنىاميه در قلمرو شام، قتل عثمان، درگيرىهاى مروانيان و امويان در صفين و جمل و نهروان با على(ع) و بسيارى از صحابهاى كه پيرامون آن حضرت حضور داشتند و در نهايت شهادت [[امام على(ع)]] و فرزند بزرگوارش امام حسن(ع) قابل تأمل و از حساسيت بسيارى برخوردار مىباشد. | لازم به يادآورى است كه نقش حكام بنىاميه، به ويژه معاويه را در پايهريزى و شكليابى اين ديدگاهها نمىتوان ناديده گرفت. پس مقطع تاريخى روى كار آمدن عثمان، نفوذ مروانيان در اطراف خليفه، نفوذ بنىاميه در قلمرو شام، قتل عثمان، درگيرىهاى مروانيان و امويان در صفين و جمل و نهروان با على(ع) و بسيارى از صحابهاى كه پيرامون آن حضرت حضور داشتند و در نهايت شهادت [[امام على(ع)]] و فرزند بزرگوارش امام حسن(ع) قابل تأمل و از حساسيت بسيارى برخوردار مىباشد. | ||
يكى از ويژگىهاى اين دوره كه در نهايت به حكومت و سلطنت همه جانبه بنى اميه انجاميد. اين بود كه بنى اميه و طرفداران آنان از اين تفكرات بهره كافى را مىگرفتند تا در برابر مخالفان خود پايههاى حكومت و سلطنت خويش را تثبيت كنند. چنان كه معتقدان به عدالت، رفتار معاويه را نظير، مسموم كردن امام حسن، مالك اشتر، و كشتن حجر بن عدى، محمد بن ابىبكر و دهها تن ديگر همچنين جنگهاى او با [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] | يكى از ويژگىهاى اين دوره كه در نهايت به حكومت و سلطنت همه جانبه بنى اميه انجاميد. اين بود كه بنى اميه و طرفداران آنان از اين تفكرات بهره كافى را مىگرفتند تا در برابر مخالفان خود پايههاى حكومت و سلطنت خويش را تثبيت كنند. چنان كه معتقدان به عدالت، رفتار معاويه را نظير، مسموم كردن امام حسن، مالك اشتر، و كشتن حجر بن عدى، محمد بن ابىبكر و دهها تن ديگر همچنين جنگهاى او با [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] و امام حسن(ع) با توسل به نظريه عدالت صحابه توجيه نمود و در اين رهگذر در برابر انتقاد به آنان به خود نوعى مصونيت مىبخشيد. | ||
آرى هيچ طرح و نقشهاى همچون نظريه عدالت صحابه نمىتوانست چنين مصونيتى را ايجاد نمايد، همچنان كه هيچ نظريهاى مانند آن نمىتوانست جايگاه صحابه را هم طراز جايگاه اهلبيت قرار دهد. | آرى هيچ طرح و نقشهاى همچون نظريه عدالت صحابه نمىتوانست چنين مصونيتى را ايجاد نمايد، همچنان كه هيچ نظريهاى مانند آن نمىتوانست جايگاه صحابه را هم طراز جايگاه اهلبيت قرار دهد. |
ویرایش