توحید علمی و عینی در مکاتیب حکمی و عرفانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'استاد آشتيانى' به 'استاد آشتيانى '
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - 'استاد آشتيانى' به 'استاد آشتيانى ')
خط ۲۳۶: خط ۲۳۶:
در مورد چگونگى انتشار اين مكاتبات فلسفى - عرفانى، چند نكته گفتنى است:
در مورد چگونگى انتشار اين مكاتبات فلسفى - عرفانى، چند نكته گفتنى است:


1. براى نخستين بار استاد [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]] اين مكاتبات را در نشريه «جاويدان خرد» به‌صورت مقاله‌اى در سه قسمت و به ترتيب در سال‌هاى 1354، 1355 و 1357ش، با مقدمه و تعليقات، تصحيح و منتشر كرد. استاد آشتيانى با آنكه از سويى، در آثارش بيشتر در نقش شارح ظاهر مى‌شد و كمتر به انتقاد مى‌پرداخت و از سويى ديگر، در موضوع مورد بحث هم‌عقيده با سيد احمد كربلايى و قائل به «وحدت شخصى وجود» بود، ولى بااين‌همه، چند انتقاد اساسى بر آيت‌الله كربلايى وارد كرد و از جمله در تعليقه 80 <ref>مكاتبات عرفانى، ص 94</ref> و تعليقه 84 <ref>همان، ص 101 - 103</ref> او را قائل به «أصالة الماهية» دانست و در تعليقه 43 <ref>همان، ص 67 - 68</ref> با اشاره به گرايش سيد به مسلك ذوق التأله محقق دوانى؛ يعنى أصالة الوجود در حضرت حق و أصالة الماهية در خلق، آن را بديهى البطلان دانست؛ زيرا ادله طرفين، قول به تفصيل را رد مى‌كند و حتى تصريح كرد كه «مرحوم سيد از تقرير برهان بر مطلب، مرتب طفره مى‌رود و با شعر و غزل و تغزل از معركه خارج مى‌شود و بالاخره نفرمود كه چرا وجودات خاصه امكانيه كه به قول او محدود به ماهيات اعتباريه‌اند، اعتبار و اوهام صرفند؟! حق اول، مگر صرف خارج و عين واقع و نفس منشأيت اثر نيست؟! مگر اثر غير از معلول است؟! مگر معلول از لوازم وجود خارجى علت نمى‌باشد؟!...» <ref>همان، تعليقه 47، ص 72</ref> و «مرحوم عارف محقق سيد احمد مانند ساير عرفاى اتباع آقا محمد بيدآبادى در نظريات و برهانيات تضلع ندارد و در مقام كشف، اعيان ممكنات را اعتبارى ديده و در مقام غلبه وحدت، كثرت را موهوم شناخته است» <ref>همان، تعليقه 43، ص 67 - 68</ref> و البته طبيعى است كه اين گونه انتقادها به مذاق هواداران «وحدت شخصى وجود» مانند آيت‌الله حسينى تهرانى، هيچ خوش نيامد.
1. براى نخستين بار استاد [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]] اين مكاتبات را در نشريه «جاويدان خرد» به‌صورت مقاله‌اى در سه قسمت و به ترتيب در سال‌هاى 1354، 1355 و 1357ش، با مقدمه و تعليقات، تصحيح و منتشر كرد. [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]]  با آنكه از سويى، در آثارش بيشتر در نقش شارح ظاهر مى‌شد و كمتر به انتقاد مى‌پرداخت و از سويى ديگر، در موضوع مورد بحث هم‌عقيده با سيد احمد كربلايى و قائل به «وحدت شخصى وجود» بود، ولى بااين‌همه، چند انتقاد اساسى بر آيت‌الله كربلايى وارد كرد و از جمله در تعليقه 80 <ref>مكاتبات عرفانى، ص 94</ref> و تعليقه 84 <ref>همان، ص 101 - 103</ref> او را قائل به «أصالة الماهية» دانست و در تعليقه 43 <ref>همان، ص 67 - 68</ref> با اشاره به گرايش سيد به مسلك ذوق التأله محقق دوانى؛ يعنى أصالة الوجود در حضرت حق و أصالة الماهية در خلق، آن را بديهى البطلان دانست؛ زيرا ادله طرفين، قول به تفصيل را رد مى‌كند و حتى تصريح كرد كه «مرحوم سيد از تقرير برهان بر مطلب، مرتب طفره مى‌رود و با شعر و غزل و تغزل از معركه خارج مى‌شود و بالاخره نفرمود كه چرا وجودات خاصه امكانيه كه به قول او محدود به ماهيات اعتباريه‌اند، اعتبار و اوهام صرفند؟! حق اول، مگر صرف خارج و عين واقع و نفس منشأيت اثر نيست؟! مگر اثر غير از معلول است؟! مگر معلول از لوازم وجود خارجى علت نمى‌باشد؟!...» <ref>همان، تعليقه 47، ص 72</ref> و «مرحوم عارف محقق سيد احمد مانند ساير عرفاى اتباع آقا محمد بيدآبادى در نظريات و برهانيات تضلع ندارد و در مقام كشف، اعيان ممكنات را اعتبارى ديده و در مقام غلبه وحدت، كثرت را موهوم شناخته است» <ref>همان، تعليقه 43، ص 67 - 68</ref> و البته طبيعى است كه اين گونه انتقادها به مذاق هواداران «وحدت شخصى وجود» مانند آيت‌الله حسينى تهرانى، هيچ خوش نيامد.


2. استاد آشتيانى در سال 1361ش، مقالات مذكور را در كتابى مستقل تحت عنوان «مكاتبات عرفانى بين سيد احمد حائرى و شيخ محمدحسين غروى»، جمع و بدون هيچ تغييرى منتشر كرد.
2. [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]]  در سال 1361ش، مقالات مذكور را در كتابى مستقل تحت عنوان «مكاتبات عرفانى بين سيد احمد حائرى و شيخ محمدحسين غروى»، جمع و بدون هيچ تغييرى منتشر كرد.


3. رساله محاكمات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] كه شامل تعليقات ايشان بر شش مكتوب آغازين از اين مكاتبات عرفانى بود، به‌وسيله استاد حسن [[حسن‌زاده آملی، حسن|حسن‌زاده آملى]] تصحيح و در يادنامه شهيد آيت‌الله قدوسى در سال 1361ش، منتشر شد.
3. رساله محاكمات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] كه شامل تعليقات ايشان بر شش مكتوب آغازين از اين مكاتبات عرفانى بود، به‌وسيله استاد حسن [[حسن‌زاده آملی، حسن|حسن‌زاده آملى]] تصحيح و در يادنامه شهيد آيت‌الله قدوسى در سال 1361ش، منتشر شد.


4. استاد آيت‌الله سيد محمدحسين حسينى تهرانى كه از برخى تعليقات انتقادى آيت‌الله [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]] رنجيده بود، در سال 1410ق، مكاتبات مذكور را همراه با تعليقات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و تذييل‌هايى از خودش بدون يادكرد از تلاش علمى استاد آشتيانى، تحت عنوان «مكاتيب حكمى و عرفانى» و سپس در سال 1417ق، تحت عنوان «توحيد علمى و عينى در مكاتيب حكمى و عرفانى» منتشر كرد و در جانبدارى از سيد احمد كربلايى همه توان خود را به كار برد و افزون بر بحث و استدلال، حتى از اشعار متعدد عربى و فارسى و خاطره و داستان نيز براى اثبات نظرش بهره گرفت <ref>توحيد علمى و عينى، صص 327، 337، 325 و...</ref>
4. استاد آيت‌الله سيد محمدحسين حسينى تهرانى كه از برخى تعليقات انتقادى آيت‌الله [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]] رنجيده بود، در سال 1410ق، مكاتبات مذكور را همراه با تعليقات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و تذييل‌هايى از خودش بدون يادكرد از تلاش علمى [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|استاد آشتيانى]] ، تحت عنوان «مكاتيب حكمى و عرفانى» و سپس در سال 1417ق، تحت عنوان «توحيد علمى و عينى در مكاتيب حكمى و عرفانى» منتشر كرد و در جانبدارى از سيد احمد كربلايى همه توان خود را به كار برد و افزون بر بحث و استدلال، حتى از اشعار متعدد عربى و فارسى و خاطره و داستان نيز براى اثبات نظرش بهره گرفت <ref>توحيد علمى و عينى، صص 327، 337، 325 و...</ref>


==پانويس ==
==پانويس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش