یکصد و پنجاه درس زندگی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) '
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) ')
خط ۵۷: خط ۵۷:
به‌منظور آشنايى با محتواى مطالب، به برخى روايات و شرح آن‌ها، به‌صورت مختصر، اشاره مى‌گردد:
به‌منظور آشنايى با محتواى مطالب، به برخى روايات و شرح آن‌ها، به‌صورت مختصر، اشاره مى‌گردد:


اولين روايت، از حضرت على(ع) است كه فرموده‌اند: «آگاه باشيد دانشى كه در آن انديشه نيست، سودى ندارد و تلاوت قرآن كه در آن تدبر نباشد، نفعى نداشته و عبادتى كه در آن تفكر نيست، بى‌اثر است». نويسنده در تشريح اين روايت، به اين نكته اشاره دارد كه انباشتن مغز از فرمول‌هاى علمى، قوانين منطقى، اصول فلسفى و هرگونه دانشى، مادام كه با انديشه صحيح و جهان‌بينى روشن و آشنايى با اصول زندگى انسانى هماهنگ نباشد، بسيار كم اثر است؛ همان‌طور كه خواندن آيات قرآن اگر با تدبر و دقت در عمق معانى آن همراه نباشد، تأثير آن ناچيز است و عبادتى كه نور تفكر و عقل بر آن نتابد، جسمى است بى‌روح و فاقد آثار عالى تربيتى <ref>متن كتاب، ص11</ref>
اولين روايت، از [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]  است كه فرموده‌اند: «آگاه باشيد دانشى كه در آن انديشه نيست، سودى ندارد و تلاوت قرآن كه در آن تدبر نباشد، نفعى نداشته و عبادتى كه در آن تفكر نيست، بى‌اثر است». نويسنده در تشريح اين روايت، به اين نكته اشاره دارد كه انباشتن مغز از فرمول‌هاى علمى، قوانين منطقى، اصول فلسفى و هرگونه دانشى، مادام كه با انديشه صحيح و جهان‌بينى روشن و آشنايى با اصول زندگى انسانى هماهنگ نباشد، بسيار كم اثر است؛ همان‌طور كه خواندن آيات قرآن اگر با تدبر و دقت در عمق معانى آن همراه نباشد، تأثير آن ناچيز است و عبادتى كه نور تفكر و عقل بر آن نتابد، جسمى است بى‌روح و فاقد آثار عالى تربيتى <ref>متن كتاب، ص11</ref>


در روايت پنجم، [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] از نگرانى مؤمن از گناهان گذشته و همچنين از باقى‌مانده عمر خود، سخن به ميان آورده است. نويسنده معقتد است بارزترين نشانه ايمان، احساس مسئوليت انسان در برابر اعمالى است كه انجام داده و احساس مسئوليت در برابر وظايف و تكاليفى كه در پيش دارد <ref>همان، ص15</ref>
در روايت پنجم، [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] از نگرانى مؤمن از گناهان گذشته و همچنين از باقى‌مانده عمر خود، سخن به ميان آورده است. نويسنده معقتد است بارزترين نشانه ايمان، احساس مسئوليت انسان در برابر اعمالى است كه انجام داده و احساس مسئوليت در برابر وظايف و تكاليفى كه در پيش دارد <ref>همان، ص15</ref>
خط ۶۷: خط ۶۷:
در روايت دوازدهم، پيامبر(ص) راست‌گويى و امانت را دو نشانه انسان واقعى معرفى كرده و نويسنده، به اين نكته اشاره نموده است كه با مطالعه مدارك اسلامى، اين حقيقت روشن مى‌شود كه دو نشانه قطعى مسلمان واقعى اين است كه راست‌گو و امين باشد و با اين‌كه عبادات اسلامى برنامه‌هاى عالى تربيتى هستند، ولى تنها اينها نشانه اسلام نيست، بلكه بايد با راست‌گويى و امانت، تكميل گردد <ref>همان، ص22</ref>
در روايت دوازدهم، پيامبر(ص) راست‌گويى و امانت را دو نشانه انسان واقعى معرفى كرده و نويسنده، به اين نكته اشاره نموده است كه با مطالعه مدارك اسلامى، اين حقيقت روشن مى‌شود كه دو نشانه قطعى مسلمان واقعى اين است كه راست‌گو و امين باشد و با اين‌كه عبادات اسلامى برنامه‌هاى عالى تربيتى هستند، ولى تنها اينها نشانه اسلام نيست، بلكه بايد با راست‌گويى و امانت، تكميل گردد <ref>همان، ص22</ref>


نويسنده معقتد است گريز از واقعيات و پرده‌پوشى بر حقايق، نه مشكلى را حل مى‌كند و نه خدمتى به كسى محسوب مى‌شود؛ به همين دليل، دوستانى كه به جاى انتقاد سازنده و صحيح، سعى دارند حقايق را كتمان كنند و براى ارضاى كاذب خاطر دوست، عيوب او را بپوشانند و يا آن را حُسن جلوه دهند، نه تنها خدمتى در عالم دوستى و رفاقت نكرده‌اند، بلكه خيانتى بزرگ مرتكب شده‌اند. اين مطلب، نكته‌اى است كه نويسنده در شرح روايت حضرت على(ع) در مورد بدترين دوستان فرموده‌اند <ref>همان، ص30</ref>
نويسنده معقتد است گريز از واقعيات و پرده‌پوشى بر حقايق، نه مشكلى را حل مى‌كند و نه خدمتى به كسى محسوب مى‌شود؛ به همين دليل، دوستانى كه به جاى انتقاد سازنده و صحيح، سعى دارند حقايق را كتمان كنند و براى ارضاى كاذب خاطر دوست، عيوب او را بپوشانند و يا آن را حُسن جلوه دهند، نه تنها خدمتى در عالم دوستى و رفاقت نكرده‌اند، بلكه خيانتى بزرگ مرتكب شده‌اند. اين مطلب، نكته‌اى است كه نويسنده در شرح روايت [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]  در مورد بدترين دوستان فرموده‌اند <ref>همان، ص30</ref>


در روايت چهل‌وسوم، اميرمؤمنان(ع) فرموده‌اند: «حقيقت توحيد پروردگار اين است كه ذات او را به وهم و تصور خود، محدود نسازى و ايمان و عدالت او در اين است كه هيچ كار او را متهم نكنى». نويسنده در توضيح و شرح اين روايت، اين نكته را خاطرنشان نموده است كه به همان اندازه كه اصل وجود خداوند براى ما روشن و آشكار است و هر ذره‌اى از ذرات اين جهان، دليل عظمت، قدرت، علم و توانايى اوست، به همان مقدار، حقيقت ذات او بر ما پوشيده است؛ زيرا او وجودى است نامحدود و چنان وجودى، بالاتر از درك محدود ماست، بنابراين بايد ذات او را از هر چيز تصور مى‌كنيم، بالاتر بدانيم و اين حقيقت توحيد است <ref>همان، ص53</ref>
در روايت چهل‌وسوم، اميرمؤمنان(ع) فرموده‌اند: «حقيقت توحيد پروردگار اين است كه ذات او را به وهم و تصور خود، محدود نسازى و ايمان و عدالت او در اين است كه هيچ كار او را متهم نكنى». نويسنده در توضيح و شرح اين روايت، اين نكته را خاطرنشان نموده است كه به همان اندازه كه اصل وجود خداوند براى ما روشن و آشكار است و هر ذره‌اى از ذرات اين جهان، دليل عظمت، قدرت، علم و توانايى اوست، به همان مقدار، حقيقت ذات او بر ما پوشيده است؛ زيرا او وجودى است نامحدود و چنان وجودى، بالاتر از درك محدود ماست، بنابراين بايد ذات او را از هر چيز تصور مى‌كنيم، بالاتر بدانيم و اين حقيقت توحيد است <ref>همان، ص53</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش