۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صدرالمتألهين' به 'صدرالمتألهين ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''شرح الاصول الكافى'''، تألیف [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدين محمد ابن ابراهيم شيرازى]] ، مشهور به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] (980-1050ق) از جمله شروحى است كه بر يكى از منابع مهم شيعى؛ يعنى اصول كافى نگاشته شده است. گرچه نام [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] با فلسفه اسلامى و حكمت متعاليه عجين شده و با شنيدن و ديدن اين نام، بلنداى افق انديشه اين انديشمند فرزانه در زمينه فلسفه و عرفان در ذهن تداعى مىشود؛ اما با نگريستن در آثار تفسيرى و حديثى او به خوبى مشاهده مىگردد كه ابعاد انديشهاى اين بزرگ مرد، تنها در معقول خلاصه نمىشود و در حوزه منقول نيز از آگاهى گسترده، بينشى استوار و نگاهى ژرف برخوردار است. | '''شرح الاصول الكافى'''، تألیف [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدين محمد ابن ابراهيم شيرازى]]، مشهور به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] (980-1050ق) از جمله شروحى است كه بر يكى از منابع مهم شيعى؛ يعنى اصول كافى نگاشته شده است. گرچه نام [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] با فلسفه اسلامى و حكمت متعاليه عجين شده و با شنيدن و ديدن اين نام، بلنداى افق انديشه اين انديشمند فرزانه در زمينه فلسفه و عرفان در ذهن تداعى مىشود؛ اما با نگريستن در آثار تفسيرى و حديثى او به خوبى مشاهده مىگردد كه ابعاد انديشهاى اين بزرگ مرد، تنها در معقول خلاصه نمىشود و در حوزه منقول نيز از آگاهى گسترده، بينشى استوار و نگاهى ژرف برخوردار است. | ||
== انگيزه نگارش == | == انگيزه نگارش == | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
اما چرا [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاّصدرا]] براى انجام هدف خود، يعنى شرح حقايق مطرح شده در احاديث اهل بيت(ع) كتاب «كافى» [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] را انتخاب كرد؟ | اما چرا [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاّصدرا]] براى انجام هدف خود، يعنى شرح حقايق مطرح شده در احاديث اهل بيت(ع) كتاب «كافى» [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] را انتخاب كرد؟ | ||
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] ، خود پاسخ اين سؤال را در ديباچه كتابْ چنين بيان كرده است: | [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]، خود پاسخ اين سؤال را در ديباچه كتابْ چنين بيان كرده است: | ||
بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهل بيت(ع) براى ما روايت شده و درخشندهترين سخنانى كه چون مرواريدِ به هم پيوسته از آنان براى ما نقل شده،... احاديث كتاب «كافى»، تأليف امين الاسلام و ثقة الأنام، شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر، [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] - أعلى اللّه قدره وأنار فى السماء بدره - است. | بهترين احاديث و گفتارهايى كه از اهل بيت(ع) براى ما روايت شده و درخشندهترين سخنانى كه چون مرواريدِ به هم پيوسته از آنان براى ما نقل شده،... احاديث كتاب «كافى»، تأليف امين الاسلام و ثقة الأنام، شيخ عالم، كامل مجتهد، بارع فاخر، [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] - أعلى اللّه قدره وأنار فى السماء بدره - است. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] ، پيش از هر عنوان علمى ديگر، فيلسوف و عارف است و اساس فكرى ايشان با اين دو دانش شكل گرفته است. گرچه - چنان كه پيشتر گفتيم - او در محدوده اين دو دانش محصور نماند و با روى آوردن به قرآن و سنت خود را از اسارت آنها نيز آزاد كرد؛ اما به هر حال، تأثير مبانى و گرايش به اين دو دانش در همه يا بيشتر آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] هويداست. اين مدعا در شرح او بر روايات الكافى نيز صادق است. | [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]، پيش از هر عنوان علمى ديگر، فيلسوف و عارف است و اساس فكرى ايشان با اين دو دانش شكل گرفته است. گرچه - چنان كه پيشتر گفتيم - او در محدوده اين دو دانش محصور نماند و با روى آوردن به قرآن و سنت خود را از اسارت آنها نيز آزاد كرد؛ اما به هر حال، تأثير مبانى و گرايش به اين دو دانش در همه يا بيشتر آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] هويداست. اين مدعا در شرح او بر روايات الكافى نيز صادق است. | ||
شاهد گرايش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] به مبانى فلسفى در شرح روايات آن است كه او هر گونه مخالفت با تعمق در معارف الهىِ انعكاس يافته را برخاسته از انديشه حنبلىنگرى مىداند، كه بر قشر و ظاهر روايات بسنده كرده و خود را از گوهرهاى درون اين صدفها محروم ساختهاند. | شاهد گرايش [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] به مبانى فلسفى در شرح روايات آن است كه او هر گونه مخالفت با تعمق در معارف الهىِ انعكاس يافته را برخاسته از انديشه حنبلىنگرى مىداند، كه بر قشر و ظاهر روايات بسنده كرده و خود را از گوهرهاى درون اين صدفها محروم ساختهاند. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
بدان، آنان كه بيش از ديگران مغرور و خود فريفتهاند، گروهى هستند كه تنها به علمِ فتوا و احكام و حفظ مسائل حلال و حرام بسنده كرده و گمان كردهاند كه آن، علم دين و علم به قرآن و سنت رسول اكرم(ص) است، و علم راهيابى به آخرت و مجاهده با نفس و تهذيب باطن را رها كردهاند... ترديدى نيست اينان كه تنها به صورت علم فريفته شده و به دانشى كه اندوختهاند، دلخوشاند و اين نشئهها را انكار مىكنند؛ زيرا آنان از علومى كه حقيقتاً علم است و از معارفى - كه بدانها اشاره كردهايم - آگاهى ندارند و از چنين دانشى روى گردانده و آن را انكار مىكنند. | بدان، آنان كه بيش از ديگران مغرور و خود فريفتهاند، گروهى هستند كه تنها به علمِ فتوا و احكام و حفظ مسائل حلال و حرام بسنده كرده و گمان كردهاند كه آن، علم دين و علم به قرآن و سنت رسول اكرم(ص) است، و علم راهيابى به آخرت و مجاهده با نفس و تهذيب باطن را رها كردهاند... ترديدى نيست اينان كه تنها به صورت علم فريفته شده و به دانشى كه اندوختهاند، دلخوشاند و اين نشئهها را انكار مىكنند؛ زيرا آنان از علومى كه حقيقتاً علم است و از معارفى - كه بدانها اشاره كردهايم - آگاهى ندارند و از چنين دانشى روى گردانده و آن را انكار مىكنند. | ||
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] ، مقصود از عقل را - كه در روايت «لما خلق الله العقل استنطقه»، نخستين آفريده خدا معرفى شده - صادر اول مىداند. | [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]]، مقصود از عقل را - كه در روايت «لما خلق الله العقل استنطقه»، نخستين آفريده خدا معرفى شده - صادر اول مىداند. | ||
نيك مىدانيم كه اعتقاد به وجود صوادر عقلانىِ اوليه از جمله معتقدات فلاسفه است؛ هر چند با تعمقى در خور و شايسته در روايت استنطاق عقل، آن را بر وجود پيامبر اكرم(ص) تطبيق مىكند. در مقابل، مرحوم [[علامه مجلسى]] به خاطر تطبيق اين روايات بر عقول دهگانه و صوادر اوليه به شدت بر فلاسفه تاخته و آنان را افرادى مستبد و خودرأى در راهى غير از شريعت معرفى كرده است. | نيك مىدانيم كه اعتقاد به وجود صوادر عقلانىِ اوليه از جمله معتقدات فلاسفه است؛ هر چند با تعمقى در خور و شايسته در روايت استنطاق عقل، آن را بر وجود پيامبر اكرم(ص) تطبيق مىكند. در مقابل، مرحوم [[علامه مجلسى]] به خاطر تطبيق اين روايات بر عقول دهگانه و صوادر اوليه به شدت بر فلاسفه تاخته و آنان را افرادى مستبد و خودرأى در راهى غير از شريعت معرفى كرده است. | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
1-مقدمه مصحح(خواجوى، محمد). | 1-مقدمه مصحح(خواجوى، محمد). | ||
2- استادى، رضا، ده نكته درباره «شرح اصول كافى» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاّصدرا]] ، فصلنامه علوم حديث، ش 13. | 2- استادى، رضا، ده نكته درباره «شرح اصول كافى» [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاّصدرا]]، فصلنامه علوم حديث، ش 13. | ||
3- نصيرى، على؛ «نگاهى به شرح [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] بر اصول الكافى»، فصلنامه علوم حديث، ش 24. | 3- نصيرى، على؛ «نگاهى به شرح [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] بر اصول الكافى»، فصلنامه علوم حديث، ش 24. |
ویرایش