علي مع الحق و الحق مع علي عليه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'امیرالمؤمنین(ع)' به 'امیرالمؤمنین(ع) '
جز (جایگزینی متن - 'حضرت علی(ع)' به 'حضرت علی(ع) ')
جز (جایگزینی متن - 'امیرالمؤمنین(ع)' به 'امیرالمؤمنین(ع) ')
خط ۴۸: خط ۴۸:
نویسنده منابع متعددی از عامه را که این حدیث در آن‌ها آمده، ذکر می‌کند<ref>متن کتاب، ص7-5</ref>
نویسنده منابع متعددی از عامه را که این حدیث در آن‌ها آمده، ذکر می‌کند<ref>متن کتاب، ص7-5</ref>
حدیث دوم از حافظ بدخشی در «مفتاح النجا» است که در آن پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: «يا علي إن الحق معك و الحق علی لسانك و في قلبك و بين عينيك»؛ ای علی حق با تو و بر زبان و قلبت و پیش چشم توست.
حدیث دوم از حافظ بدخشی در «مفتاح النجا» است که در آن پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: «يا علي إن الحق معك و الحق علی لسانك و في قلبك و بين عينيك»؛ ای علی حق با تو و بر زبان و قلبت و پیش چشم توست.
سومین مورد، احتجاج امیرالمؤمنین(ع) در روز شورا است. موفق بن احمد خوارزمی در مناقب آورده که  ابوطفیل عامر بن وائله گفت در روز شورا، پیش در نشسته بودم و شنیدم که ... علی(ع) به آنان درباره کلام رسول خدا(ص) «... الحق مع علی و علی مع الحق یدور الحق مع  علی کیف دار...» احتجاج کرد و همه وی را تصدیق کردند.
سومین مورد، احتجاج [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]  در روز شورا است. موفق بن احمد خوارزمی در مناقب آورده که  ابوطفیل عامر بن وائله گفت در روز شورا، پیش در نشسته بودم و شنیدم که ... علی(ع) به آنان درباره کلام رسول خدا(ص) «... الحق مع علی و علی مع الحق یدور الحق مع  علی کیف دار...» احتجاج کرد و همه وی را تصدیق کردند.
مورد چهارم را ابوبکر بغدادی صاحب کتاب «تاریخ بغداد» از قول ام‌سلمه نقل می‌کند. در این روایت از قول ابوثابت نقل شده که بر ام‌سلمه وارد شدم و او اشک‌ریزان عبارات «علی مع الحق و الحق مع علی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض یوم القیامة» را از قول رسول خدا(ص) می‌گفت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-7</ref>
مورد چهارم را ابوبکر بغدادی صاحب کتاب «تاریخ بغداد» از قول ام‌سلمه نقل می‌کند. در این روایت از قول ابوثابت نقل شده که بر ام‌سلمه وارد شدم و او اشک‌ریزان عبارات «علی مع الحق و الحق مع علی و لن یفترقا حتی یردا علی الحوض یوم القیامة» را از قول رسول خدا(ص) می‌گفت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص9-7</ref>
بسیاری از مطالب کتاب برگرفته از احادیث نبوی(ع) و اهل‌بیت(ع) است، لکن در میان آن‌ها نقل‌قول حاکمان نیز به چشم می‌خورد؛ بیستمین موردی که نویسنده بر معیت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  با حق برمی‌شمرد داستانی از معاویة بن یزید بن معاویة بن ابوسفیان است؛ ابن‌حجر هیثمی در صواعق المحرقه می‌گوید: معاویه بن یزید بعد از مرگ پدرش بالای منبر رفت و گفت این خلافت، ریسمان الهی است و جدم معاویه با علی(ع) که شایسته خلافت بود منازعه و جدال کرد. جدم معاویه، آن کارهای خلافی که انجام داد، رفت به درون قبر و با گناهانش در آنجا قرین گشت؛ سپس پدرم یزید آمد خلافت را تصاحب کرد و اهلیت نداشت و با فرزند دختر رسول خدا(ص) نزاع و جنگ کرد و او هم رفت به درون قبر، چه بد جایگاهی رفته... عترت پیامبر اکرم(ص) را مظلومانه کشت، خمر را مباح دانست، کعبه را ویران کرد، شیرینی خلافت را نتوانست درک کند... به خدا قسم اگر دنیا خیر باشد که ما بهره خویش را از آن گرفته‌ایم و اگر شر باشد پس بس باشد برای خاندان ابوسفیان از آن چیزی که انجام داده‌اند... .  ایشان بعدازاین سخنرانی از منبر پایین آمد و خلافت را واگذاشت و ناپدید شد و بعد از چهل روز از دنیا رفت<ref>ر.ک: همان، ص32-31</ref> در این نمونه نیز می‌بینم معاویة بن یزید بر حقانیت و شایستگی [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  اقرار می‌کند.
بسیاری از مطالب کتاب برگرفته از احادیث نبوی(ع) و اهل‌بیت(ع) است، لکن در میان آن‌ها نقل‌قول حاکمان نیز به چشم می‌خورد؛ بیستمین موردی که نویسنده بر معیت [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  با حق برمی‌شمرد داستانی از معاویة بن یزید بن معاویة بن ابوسفیان است؛ ابن‌حجر هیثمی در صواعق المحرقه می‌گوید: معاویه بن یزید بعد از مرگ پدرش بالای منبر رفت و گفت این خلافت، ریسمان الهی است و جدم معاویه با علی(ع) که شایسته خلافت بود منازعه و جدال کرد. جدم معاویه، آن کارهای خلافی که انجام داد، رفت به درون قبر و با گناهانش در آنجا قرین گشت؛ سپس پدرم یزید آمد خلافت را تصاحب کرد و اهلیت نداشت و با فرزند دختر رسول خدا(ص) نزاع و جنگ کرد و او هم رفت به درون قبر، چه بد جایگاهی رفته... عترت پیامبر اکرم(ص) را مظلومانه کشت، خمر را مباح دانست، کعبه را ویران کرد، شیرینی خلافت را نتوانست درک کند... به خدا قسم اگر دنیا خیر باشد که ما بهره خویش را از آن گرفته‌ایم و اگر شر باشد پس بس باشد برای خاندان ابوسفیان از آن چیزی که انجام داده‌اند... .  ایشان بعدازاین سخنرانی از منبر پایین آمد و خلافت را واگذاشت و ناپدید شد و بعد از چهل روز از دنیا رفت<ref>ر.ک: همان، ص32-31</ref> در این نمونه نیز می‌بینم معاویة بن یزید بر حقانیت و شایستگی [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]]  اقرار می‌کند.


چهل و نهمین شماره از موارد کتاب، تبیین شبهه ابن‌تیمیه در کلمات «علی مع الحق و الحق مع علی ...» است. او معتقد است این حدیث، کذب است و هیچ‌کسی آن را حتی با سند ضعیف از پیامبر(ص) نقل نکرده است. نویسنده، پاسخ ابن‌تیمیه را از الغدیر [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه امینی]]  می‌دهد. ایشان با استخراج این روایت از منابع اهل سنت به پاسخگویی به عناد و شبهه مطرح شده ابن‌تیمیه برخاسته است.
چهل و نهمین شماره از موارد کتاب، تبیین شبهه ابن‌تیمیه در کلمات «علی مع الحق و الحق مع علی ...» است. او معتقد است این حدیث، کذب است و هیچ‌کسی آن را حتی با سند ضعیف از پیامبر(ص) نقل نکرده است. نویسنده، پاسخ ابن‌تیمیه را از الغدیر [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه امینی]]  می‌دهد. ایشان با استخراج این روایت از منابع اهل سنت به پاسخگویی به عناد و شبهه مطرح شده ابن‌تیمیه برخاسته است.
ایشان در ادامه می‌گوید: عناد ابن‌تیمیه با امیرالمؤمنین(ع) باعث نادیده گرفتن این دست از روایات می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص56 - 64</ref>
ایشان در ادامه می‌گوید: عناد ابن‌تیمیه با [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]]  باعث نادیده گرفتن این دست از روایات می‌شود<ref>ر.ک: همان، ص56 - 64</ref>


==وضعیت  کتاب==
==وضعیت  کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش