۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'علامه امینی' به 'علامه امینی ') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
بسیاری از مطالب کتاب برگرفته از احادیث نبوی(ع) و اهلبیت(ع) است، لکن در میان آنها نقلقول حاکمان نیز به چشم میخورد؛ بیستمین موردی که نویسنده بر معیت حضرت علی(ع) با حق برمیشمرد داستانی از معاویة بن یزید بن معاویة بن ابوسفیان است؛ ابنحجر هیثمی در صواعق المحرقه میگوید: معاویه بن یزید بعد از مرگ پدرش بالای منبر رفت و گفت این خلافت، ریسمان الهی است و جدم معاویه با علی(ع) که شایسته خلافت بود منازعه و جدال کرد. جدم معاویه، آن کارهای خلافی که انجام داد، رفت به درون قبر و با گناهانش در آنجا قرین گشت؛ سپس پدرم یزید آمد خلافت را تصاحب کرد و اهلیت نداشت و با فرزند دختر رسول خدا(ص) نزاع و جنگ کرد و او هم رفت به درون قبر، چه بد جایگاهی رفته... عترت پیامبر اکرم(ص) را مظلومانه کشت، خمر را مباح دانست، کعبه را ویران کرد، شیرینی خلافت را نتوانست درک کند... به خدا قسم اگر دنیا خیر باشد که ما بهره خویش را از آن گرفتهایم و اگر شر باشد پس بس باشد برای خاندان ابوسفیان از آن چیزی که انجام دادهاند... . ایشان بعدازاین سخنرانی از منبر پایین آمد و خلافت را واگذاشت و ناپدید شد و بعد از چهل روز از دنیا رفت<ref>ر.ک: همان، ص32-31</ref> در این نمونه نیز میبینم معاویة بن یزید بر حقانیت و شایستگی حضرت علی(ع) اقرار میکند. | بسیاری از مطالب کتاب برگرفته از احادیث نبوی(ع) و اهلبیت(ع) است، لکن در میان آنها نقلقول حاکمان نیز به چشم میخورد؛ بیستمین موردی که نویسنده بر معیت حضرت علی(ع) با حق برمیشمرد داستانی از معاویة بن یزید بن معاویة بن ابوسفیان است؛ ابنحجر هیثمی در صواعق المحرقه میگوید: معاویه بن یزید بعد از مرگ پدرش بالای منبر رفت و گفت این خلافت، ریسمان الهی است و جدم معاویه با علی(ع) که شایسته خلافت بود منازعه و جدال کرد. جدم معاویه، آن کارهای خلافی که انجام داد، رفت به درون قبر و با گناهانش در آنجا قرین گشت؛ سپس پدرم یزید آمد خلافت را تصاحب کرد و اهلیت نداشت و با فرزند دختر رسول خدا(ص) نزاع و جنگ کرد و او هم رفت به درون قبر، چه بد جایگاهی رفته... عترت پیامبر اکرم(ص) را مظلومانه کشت، خمر را مباح دانست، کعبه را ویران کرد، شیرینی خلافت را نتوانست درک کند... به خدا قسم اگر دنیا خیر باشد که ما بهره خویش را از آن گرفتهایم و اگر شر باشد پس بس باشد برای خاندان ابوسفیان از آن چیزی که انجام دادهاند... . ایشان بعدازاین سخنرانی از منبر پایین آمد و خلافت را واگذاشت و ناپدید شد و بعد از چهل روز از دنیا رفت<ref>ر.ک: همان، ص32-31</ref> در این نمونه نیز میبینم معاویة بن یزید بر حقانیت و شایستگی حضرت علی(ع) اقرار میکند. | ||
چهل و نهمین شماره از موارد کتاب، تبیین شبهه ابنتیمیه در کلمات «علی مع الحق و الحق مع علی ...» است. او معتقد است این حدیث، کذب است و هیچکسی آن را حتی با سند ضعیف از پیامبر(ص) نقل نکرده است. نویسنده، پاسخ ابنتیمیه را از الغدیر علامه امینی میدهد. ایشان با استخراج این روایت از منابع اهل سنت به پاسخگویی به عناد و شبهه مطرح شده ابنتیمیه برخاسته است. | چهل و نهمین شماره از موارد کتاب، تبیین شبهه ابنتیمیه در کلمات «علی مع الحق و الحق مع علی ...» است. او معتقد است این حدیث، کذب است و هیچکسی آن را حتی با سند ضعیف از پیامبر(ص) نقل نکرده است. نویسنده، پاسخ ابنتیمیه را از الغدیر [[امینی نجفی، عبدالحسین|علامه امینی]] میدهد. ایشان با استخراج این روایت از منابع اهل سنت به پاسخگویی به عناد و شبهه مطرح شده ابنتیمیه برخاسته است. | ||
ایشان در ادامه میگوید: عناد ابنتیمیه با امیرالمؤمنین(ع) باعث نادیده گرفتن این دست از روایات میشود<ref>ر.ک: همان، ص56 - 64</ref> | ایشان در ادامه میگوید: عناد ابنتیمیه با امیرالمؤمنین(ع) باعث نادیده گرفتن این دست از روایات میشود<ref>ر.ک: همان، ص56 - 64</ref> | ||
ویرایش