۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'تفسیر ابن کثیر' به 'تفسیر ابن کثیر ') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب دارای مقدمه نویسنده، محتوای مطالب و فهرست مطالب است. از جمله مهمترین منابع این اثر بعد از قرآن کریم، [[وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان|وفيات الأعيان]] ، [[لسان العرب]] ، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]] ، تاريخ الكامل، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]] ، تفسیر طبری، تفسیر ابن | کتاب دارای مقدمه نویسنده، محتوای مطالب و فهرست مطالب است. از جمله مهمترین منابع این اثر بعد از قرآن کریم، [[وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان|وفيات الأعيان]] ، [[لسان العرب]] ، [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ طبری]] ، تاريخ الكامل، [[مسند الإمام أحمد بن حنبل|مسند احمد]] ، تفسیر طبری، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسیر ابن کثیر]] ، الصواعق المحرقة، صحیح مسلم، الفتوحات المكية، تاریخ یعقوبی، نفحات الأزهار في خلاصة عبقات الأنوار، خصائص علي بن أبيطالب، سنن ترمذی، الجمع بين الصحيحين و... است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
مصنف پس از تعریف لغوی و اصطلاحی تحریف، شدیدترین نوع تحریف را تحریف در کتابهای تفسیر و تاریخ میداند؛ چراکه این کتابها نقطه اتکای دانشمندان برای دستیابی به اصول دین و فروع آن و سیره پیامبر اکرم(ص) هستند. نویسنده موارد متعددی از بدعتگذاریهای یهودیان و تحریفات آنان را از زبان خداوند در آیات قرآن بیان میکند. او مینویسد: برخی از نویسندگان و محققین یا نسخهبرداران و اصحاب نشر در مصر و سوریه و بیروت را میبینیم که عادتشان در مطالب مخالف امیالشان، بر تحریف میراث اسلامی قرار گرفته است و گاهی این موارد آنقدر زیاد است که نمیتوان گفت این کار از روی سهو و اشتباه صورت گرفته است<ref> ر.ک: متن کتاب، ص7-2 </ref> | مصنف پس از تعریف لغوی و اصطلاحی تحریف، شدیدترین نوع تحریف را تحریف در کتابهای تفسیر و تاریخ میداند؛ چراکه این کتابها نقطه اتکای دانشمندان برای دستیابی به اصول دین و فروع آن و سیره پیامبر اکرم(ص) هستند. نویسنده موارد متعددی از بدعتگذاریهای یهودیان و تحریفات آنان را از زبان خداوند در آیات قرآن بیان میکند. او مینویسد: برخی از نویسندگان و محققین یا نسخهبرداران و اصحاب نشر در مصر و سوریه و بیروت را میبینیم که عادتشان در مطالب مخالف امیالشان، بر تحریف میراث اسلامی قرار گرفته است و گاهی این موارد آنقدر زیاد است که نمیتوان گفت این کار از روی سهو و اشتباه صورت گرفته است<ref> ر.ک: متن کتاب، ص7-2 </ref> | ||
مورد اولی که نویسنده ذکر میکند، تحریف حدیث یوم الدار در تفسیر طبری، تفسیر ابن کثیر و کتاب حياة محمد است. محمد بن جریر طبری، لفظ وصایت و ولایت علی بن ابیطالب(ع) را که پیامبر در آن روز به آن تصریح کرد و سایرین با تصریح آوردهاند، با کنایه ذکر کرده است؛ یعنی به جای لفظ «خليفتي و وصيي» گفته «کذا و کذا». ابن کثیر نیز نظیر همین اشتباه را در تاریخ و تفسیرش انجام داده و عجیبتر از این دو نفر، کاری است که وزیر سابق معارف مصر، دکتر هیکل در کتاب «حياة محمد» انجام داده. از نظر نویسنده، احتمال تبرئه طبری از تحریف در این مورد وجود دارد؛ زیرا ممکن است این امر کار نویسندگان و ناسخین کتاب او باشد، اما گرایش ابن کثیر به بنیامیه اطمینان میدهد که این کار به دست خود وی انجام شده، نه از جانب ناسخان کتابش. در مورد دکتر محمدحسین هیکل هم همچنین؛ زیرا این تغییرات در زمان حیات خود وی در کتابش انجام شده است. هرچند برخی توجیه کرده و معتقدند او به تغییرات واقعه در کتابش در چاپهای بعدی به دست علمای الازهر، اعتراض کرد، ولی چارهای نیافت<ref>ر.ک: همان، ص13-19 </ref> | مورد اولی که نویسنده ذکر میکند، تحریف حدیث یوم الدار در تفسیر طبری، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسیر ابن کثیر]] و کتاب حياة محمد است. محمد بن جریر طبری، لفظ وصایت و ولایت علی بن ابیطالب(ع) را که پیامبر در آن روز به آن تصریح کرد و سایرین با تصریح آوردهاند، با کنایه ذکر کرده است؛ یعنی به جای لفظ «خليفتي و وصيي» گفته «کذا و کذا». ابن کثیر نیز نظیر همین اشتباه را در تاریخ و تفسیرش انجام داده و عجیبتر از این دو نفر، کاری است که وزیر سابق معارف مصر، دکتر هیکل در کتاب «حياة محمد» انجام داده. از نظر نویسنده، احتمال تبرئه طبری از تحریف در این مورد وجود دارد؛ زیرا ممکن است این امر کار نویسندگان و ناسخین کتاب او باشد، اما گرایش ابن کثیر به بنیامیه اطمینان میدهد که این کار به دست خود وی انجام شده، نه از جانب ناسخان کتابش. در مورد دکتر محمدحسین هیکل هم همچنین؛ زیرا این تغییرات در زمان حیات خود وی در کتابش انجام شده است. هرچند برخی توجیه کرده و معتقدند او به تغییرات واقعه در کتابش در چاپهای بعدی به دست علمای الازهر، اعتراض کرد، ولی چارهای نیافت<ref>ر.ک: همان، ص13-19 </ref> | ||
نویسنده در مورد دوم از بیان موارد تحریف، عدم ذکر اسامی امامان(ع) در فتوحات مکیه ابن عربی را ذکر میکند. او پیش از بیان این تحریف، روایت مسلم از جابر بن سمره در صحیح مسلم را که در آن به اسامی ائمه(ع) تصریح شده است، میآورد. سپس عبارتی از شعرانی را از باب ششم همین کتاب از محیالدین عربی نقل میکند که در آن به اسامی تمامی امامان تصریح شده است. وی چنین نتیجه میگیرد که این تحریف به دست نویسنده و کاتب فتوحات مکیه انجام شده؛ زیرا در عبارتی که شعرانی از فتوحات نقل کرده، نام تمامی ائمه(ع) هست. وی همچنین تحریف دیگری را به کاتب فتوحات نسبت میدهد که تحریف در تحریف است. کاتب، حضرت مهدی(عج) را از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) ذکر کرده، درحالیکه آن حضرت از نوادگان امام حسین(ع) هستند<ref> ر.ک: همان، ص20-26 </ref> | نویسنده در مورد دوم از بیان موارد تحریف، عدم ذکر اسامی امامان(ع) در فتوحات مکیه ابن عربی را ذکر میکند. او پیش از بیان این تحریف، روایت مسلم از جابر بن سمره در صحیح مسلم را که در آن به اسامی ائمه(ع) تصریح شده است، میآورد. سپس عبارتی از شعرانی را از باب ششم همین کتاب از محیالدین عربی نقل میکند که در آن به اسامی تمامی امامان تصریح شده است. وی چنین نتیجه میگیرد که این تحریف به دست نویسنده و کاتب فتوحات مکیه انجام شده؛ زیرا در عبارتی که شعرانی از فتوحات نقل کرده، نام تمامی ائمه(ع) هست. وی همچنین تحریف دیگری را به کاتب فتوحات نسبت میدهد که تحریف در تحریف است. کاتب، حضرت مهدی(عج) را از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) ذکر کرده، درحالیکه آن حضرت از نوادگان امام حسین(ع) هستند<ref> ر.ک: همان، ص20-26 </ref> |
ویرایش