دیوان اشراق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی')
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
خط ۲۶: خط ۲۶:
دیوان اشراق اثر [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرمحمدباقر داماد]] متخلص به اشراق از علمای قرن دهم و یازدهم هجری است.
دیوان اشراق اثر [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|میرمحمدباقر داماد]] متخلص به اشراق از علمای قرن دهم و یازدهم هجری است.


برگزیدن‌ واژه‌ اشراق به‌عنوان تخلص شعری‌ از‌ سوی میرداماد را می‌توان به‌خاطر تعلق خاطر میر به شیخ اشراق سهروردی‌ دانست‌؛ چراکه میرداماد در زمینه‌ فلسفه‌ و حکمت‌ نیز از تأثیرات‌ وی‌ برکنار نبوده است‌ <ref>کج‌باف، علی‌اکبر و رحمانی قورتانی، محمود، ص89 و 90</ref>.
برگزیدن‌ واژه‌ اشراق به‌عنوان تخلص شعری‌ از‌ سوی میرداماد را می‌توان به‌خاطر تعلق خاطر میر به شیخ اشراق سهروردی‌ دانست‌؛ چراکه میرداماد در زمینه‌ فلسفه‌ و حکمت‌ نیز از تأثیرات‌ وی‌ برکنار نبوده است‌ <ref>کج‌باف، علی‌اکبر و رحمانی قورتانی، محمود، ص89 و 90</ref>


==معرفی اجمالی==
==معرفی اجمالی==
خط ۳۴: خط ۳۴:
این اثر توسط جهان‌بخش جویا و به کوشش سمیرا پوستین‌دوز تحقیق و منتشر شده است.
این اثر توسط جهان‌بخش جویا و به کوشش سمیرا پوستین‌دوز تحقیق و منتشر شده است.


گفته‌ شده‌ است که شاه صفی پس از درگذشت میرداماد به داماد وی؛ یعنی‌ سید‌ احمد علوی دستور جمع‌آوری سروده‌های‌ میرداماد‌ را‌ داده است و وی نیز این مجموعه را‌ به‌ نام شاه جمع‌آوری نموده است. یک مثنوی نیز به‌ نام‌ مشرق الأنوار در دیوان اشراق‌ به‌ چاپ رسیده‌ است‌ که‌ میرداماد آن را در سن بیست‌ سالگی‌ و در پاسخ به مخزن الأسرار نظامی سروده است <ref>همان، ص90</ref>.
گفته‌ شده‌ است که شاه صفی پس از درگذشت میرداماد به داماد وی؛ یعنی‌ سید‌ احمد علوی دستور جمع‌آوری سروده‌های‌ میرداماد‌ را‌ داده است و وی نیز این مجموعه را‌ به‌ نام شاه جمع‌آوری نموده است. یک مثنوی نیز به‌ نام‌ مشرق الأنوار در دیوان اشراق‌ به‌ چاپ رسیده‌ است‌ که‌ میرداماد آن را در سن بیست‌ سالگی‌ و در پاسخ به مخزن الأسرار نظامی سروده است <ref>همان، ص90</ref>


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۲: خط ۴۲:
مجموعه اشعاری که از این فیلسوف بزرگ یا شاعر فیلسوف قرن یازدهم به‌جا مانده است در دیوانی مشتمل بر:
مجموعه اشعاری که از این فیلسوف بزرگ یا شاعر فیلسوف قرن یازدهم به‌جا مانده است در دیوانی مشتمل بر:


قصاید، غزلیات، ملمعات (شعر عربی) و مثنوی گران‌سنگ مشرق الأنوار (که در پاسخ مثنوی مخزن الأسرار حکیم نظامی گنجه‌ای بر وزن «مفتعلن مفتعلن فاعلن» در بحر سریع مسدس مطوی مکشوف) و رباعیات زیبا گردآوری شده است <ref>مقدمه کتاب، صفحه یک‌صدوسی‌وسه</ref>.
قصاید، غزلیات، ملمعات (شعر عربی) و مثنوی گران‌سنگ مشرق الأنوار (که در پاسخ مثنوی مخزن الأسرار حکیم نظامی گنجه‌ای بر وزن «مفتعلن مفتعلن فاعلن» در بحر سریع مسدس مطوی مکشوف) و رباعیات زیبا گردآوری شده است <ref>مقدمه کتاب، صفحه یک‌صدوسی‌وسه</ref>


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
خط ۵۲: خط ۵۲:
در بررسی دیوان اشراق درمی‌یابیم که بیشترین حجم اشعار شامل رباعیات، سپس غزلیات و قصاید و قطعات و مثنوی اوست.
در بررسی دیوان اشراق درمی‌یابیم که بیشترین حجم اشعار شامل رباعیات، سپس غزلیات و قصاید و قطعات و مثنوی اوست.


حضور الفاظ عربی و بعضی از لغات نامأنوس و دورافتاده در اشعارش گاه درک آنها را برای خوانندگان دشوار و دیریاب می‌سازد <ref>همان</ref>.
حضور الفاظ عربی و بعضی از لغات نامأنوس و دورافتاده در اشعارش گاه درک آنها را برای خوانندگان دشوار و دیریاب می‌سازد <ref>همان</ref>


میرداماد در سرودن این اشعار به سبک شعرای سلف؛ یعنی سبک هندی نظر داشته است و در این مسیر از آرایه‌های لفظی و معنوی زیبایی بهره جسته که ذهن خواننده را در بوستان ابیات وزین و پرمعنای خود به پرواز درمی‌آورد <ref>همان، صفحه یک‌صدوسی‌وسه و یک‌صدوسی‌وچهار</ref>.
میرداماد در سرودن این اشعار به سبک شعرای سلف؛ یعنی سبک هندی نظر داشته است و در این مسیر از آرایه‌های لفظی و معنوی زیبایی بهره جسته که ذهن خواننده را در بوستان ابیات وزین و پرمعنای خود به پرواز درمی‌آورد <ref>همان، صفحه یک‌صدوسی‌وسه و یک‌صدوسی‌وچهار</ref>


برای نمونه به گوشه‌ای از ابیات شیوای آن حکیم سترگ اشاره می‌شود:
برای نمونه به گوشه‌ای از ابیات شیوای آن حکیم سترگ اشاره می‌شود:
خط ۶۷: خط ۶۷:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


و این بدان معنا نیست که ایشان در همه اشعار خویش این سبک (هندی) را مراعات کرده باشد، بلکه ایشان چون شیخ بهایی - که به سنت مولانا و حافظ شعر می‌سرود - و بسیاری از عالمانی که به شیوه سخنرایان عراقی‌گوی تتبع و تقلید می‌کردند، از سبک عراقی بهره‌مند بودند (ر.ک: همان، صفحه یک‌صدوشش</ref>.
و این بدان معنا نیست که ایشان در همه اشعار خویش این سبک (هندی) را مراعات کرده باشد، بلکه ایشان چون شیخ بهایی - که به سنت مولانا و حافظ شعر می‌سرود - و بسیاری از عالمانی که به شیوه سخنرایان عراقی‌گوی تتبع و تقلید می‌کردند، از سبک عراقی بهره‌مند بودند (ر.ک: همان، صفحه یک‌صدوشش</ref>


این بیان به معنای انکار عناصر هندیانه موجود در برخی سروده‌های میر و امثال او نیست؛ ورنه به‌عنوان مثال، اسلوب معادله معمول در سبک هندی در این بیت میر که مطلع غزل نیز هست چشمگیر است:
این بیان به معنای انکار عناصر هندیانه موجود در برخی سروده‌های میر و امثال او نیست؛ ورنه به‌عنوان مثال، اسلوب معادله معمول در سبک هندی در این بیت میر که مطلع غزل نیز هست چشمگیر است:
خط ۷۵: خط ۷۵:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


القصه، از حیث تاریخی، میر به عصر صفوی تعلق دارد، ولی در زمره سرایندگان سبک هندی نیست <ref>همان</ref>.
القصه، از حیث تاریخی، میر به عصر صفوی تعلق دارد، ولی در زمره سرایندگان سبک هندی نیست <ref>همان</ref>


ایشان به «اشراق» تخلص داشته است. او این تخلص را بارها ضمن اشعار خویش آورده است:  
ایشان به «اشراق» تخلص داشته است. او این تخلص را بارها ضمن اشعار خویش آورده است:  
خط ۸۸: خط ۸۸:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''خود شرف گوهر اشراق ازوست''|2=''در همه عالم به شرف طاق ازوست''}}
{{ب|''خود شرف گوهر اشراق ازوست''|2=''در همه عالم به شرف طاق ازوست''}}
{{پایان شعر}}<ref>همان، صفحه یک‌صدوهفت</ref>.
{{پایان شعر}}<ref>همان، صفحه یک‌صدوهفت</ref>


بخش مهم و معروفی از اشعار میر، مثنوی مشرق الأنوار اوست.
بخش مهم و معروفی از اشعار میر، مثنوی مشرق الأنوار اوست.
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
{{ب|''نور خرد مشرق انوار باد ''|2='' سایه او مخزن اسرار باد''}}
{{ب|''نور خرد مشرق انوار باد ''|2='' سایه او مخزن اسرار باد''}}
{{ب|''گلشن اشراق ازو تازه باد ''|2='' هر دو جهان زو پر آوازه باد''}} {{پایان شعر}}
{{ب|''گلشن اشراق ازو تازه باد ''|2='' هر دو جهان زو پر آوازه باد''}} {{پایان شعر}}
<ref>همان، صفحه یک‌صدوده</ref>.
<ref>همان، صفحه یک‌صدوده</ref>


با توجه به بیت:
با توجه به بیت:
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


می‌توان گفت مشرق الأنوار را میر در بیست سالگی سروده است <ref>همان، صفحه یک‌صدوده و یک‌صدویازده</ref>.
می‌توان گفت مشرق الأنوار را میر در بیست سالگی سروده است <ref>همان، صفحه یک‌صدوده و یک‌صدویازده</ref>


بخشی از کتاب (از صفحه79 تا 132) شامل رباعیات است؛ هرچند این مقدار از رباعیات حجم زیادی ندارد و‌ گواه قوت طبع و توانایی‌ خاص میرداماد در رباعی‌سرایی نیست، اما اشتغال ذهنی او را در این قالب کهن به‌خوبی نشان‌ می‌دهد. رباعیات‌ میرداماد، عموما رباعیاتی کم‌تپش و معمولی، با زبانی صیقلی‌ نیافته‌ است و کمابیش‌ در‌ بین‌ آنها، تعدادی رباعی محکم و جاندار هم سراغ می‌توان کرد. البته از نقطه‌نظر سیر تاریخی رباعی، رباعیات این حکیم فرزانه پارسی‌گوی باید مورد توجه قرار‌ گیرد؛ زیرا‌ بیش‌از سایر علمای عصر خود، به رباعی عنایت‌ داشته‌ است‌ و رباعیات‌ مناظره‌ای او و شیخ بهایی‌ و رکن‌الدین مسعود مسیح و نظیره‌‌سازی‌های او بر رباعیات حکیم ارزقی و انوری، شیخ ابوسعید ابوالخیر‌ و شیخ‌زاده‌ لاهیجی‌ نیز قابل توجه است. تقی کاشانی که در سال‌های‌ جوانی‌ میرداماد، به‌ دیدار‌ او‌ رسیده است (یک بار در حدود 988 و یک بار در حدود 993ق)، می‌گوید: «با وجود کمال در هر وادی از فنون فضایل، میلش به شاعری بیشتر بود و اکثر اوقات‌ اشعار آبدار بر لوح اعتبار نقش می‌نمود و به طریق مشایخ کبار به گفتن رباعیات توجه و میل می‌فرمود» <ref>ر.ک: میرافضلی، سید علی، ص48</ref>
بخشی از کتاب (از صفحه79 تا 132) شامل رباعیات است؛ هرچند این مقدار از رباعیات حجم زیادی ندارد و‌ گواه قوت طبع و توانایی‌ خاص میرداماد در رباعی‌سرایی نیست، اما اشتغال ذهنی او را در این قالب کهن به‌خوبی نشان‌ می‌دهد. رباعیات‌ میرداماد، عموما رباعیاتی کم‌تپش و معمولی، با زبانی صیقلی‌ نیافته‌ است و کمابیش‌ در‌ بین‌ آنها، تعدادی رباعی محکم و جاندار هم سراغ می‌توان کرد. البته از نقطه‌نظر سیر تاریخی رباعی، رباعیات این حکیم فرزانه پارسی‌گوی باید مورد توجه قرار‌ گیرد؛ زیرا‌ بیش‌از سایر علمای عصر خود، به رباعی عنایت‌ داشته‌ است‌ و رباعیات‌ مناظره‌ای او و شیخ بهایی‌ و رکن‌الدین مسعود مسیح و نظیره‌‌سازی‌های او بر رباعیات حکیم ارزقی و انوری، شیخ ابوسعید ابوالخیر‌ و شیخ‌زاده‌ لاهیجی‌ نیز قابل توجه است. تقی کاشانی که در سال‌های‌ جوانی‌ میرداماد، به‌ دیدار‌ او‌ رسیده است (یک بار در حدود 988 و یک بار در حدود 993ق)، می‌گوید: «با وجود کمال در هر وادی از فنون فضایل، میلش به شاعری بیشتر بود و اکثر اوقات‌ اشعار آبدار بر لوح اعتبار نقش می‌نمود و به طریق مشایخ کبار به گفتن رباعیات توجه و میل می‌فرمود» <ref>ر.ک: میرافضلی، سید علی، ص48</ref>
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==


کتاب بر اساس سه نسخه خطی و یک نسخه چاپی سامان یافته است؛ نسخه کتابخانه ملک با رمز «د»، نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی با رمز «م»، نسخه کتابخانه علامه محقق سید محمدعلی روضاتی با رمز «ض» و نسخه چاپ‌شده مرحوم حاج میرزا محمود شفیعی با رمز «ط» است <ref>ر.ک: مقدمه، صفحه یک‌صدوسی‌وپنج</ref>. این رموز در جای‌جای کتاب به چشم می‌خورد.
کتاب بر اساس سه نسخه خطی و یک نسخه چاپی سامان یافته است؛ نسخه کتابخانه ملک با رمز «د»، نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی با رمز «م»، نسخه کتابخانه علامه محقق سید محمدعلی روضاتی با رمز «ض» و نسخه چاپ‌شده مرحوم حاج میرزا محمود شفیعی با رمز «ط» است <ref>ر.ک: مقدمه، صفحه یک‌صدوسی‌وپنج</ref> این رموز در جای‌جای کتاب به چشم می‌خورد.
این اثر با بهره از تصحیح تلفیقی و با عنایت به محتوا و وزن عروضی اشعار سامان یافته است و به جهت زیادگی استعمال پاره‌ای از واژه‌های دشوار، واژه‌نامه‌ای در آخر دیوان اضافه گردیده است. لازم به ذکر است مجموعه شعری حاضر دربردارنده اشعاری می‌باشد که در نسخه‌های فوق موجود بوده؛ با توجه به این نکته که برخی از نسخه‌ها دارای ابیاتی است که در سایر نسخه‌ها موجود نیست؛ بنابراین برای سندیت اشعار این مجموعه قبل از هر بخش از اشعار، رمز نسخه‌هایی که دربردارنده شعر ذیل آن می‌باشد، در کروشه‌ای درج شده است <ref>همان، صفحه یک‌صدوسی‌وشش</ref>.
این اثر با بهره از تصحیح تلفیقی و با عنایت به محتوا و وزن عروضی اشعار سامان یافته است و به جهت زیادگی استعمال پاره‌ای از واژه‌های دشوار، واژه‌نامه‌ای در آخر دیوان اضافه گردیده است. لازم به ذکر است مجموعه شعری حاضر دربردارنده اشعاری می‌باشد که در نسخه‌های فوق موجود بوده؛ با توجه به این نکته که برخی از نسخه‌ها دارای ابیاتی است که در سایر نسخه‌ها موجود نیست؛ بنابراین برای سندیت اشعار این مجموعه قبل از هر بخش از اشعار، رمز نسخه‌هایی که دربردارنده شعر ذیل آن می‌باشد، در کروشه‌ای درج شده است <ref>همان، صفحه یک‌صدوسی‌وشش</ref>
پاورقی‌های کتاب به ذکر نسخه‌بدل الفاظ و اشعار اختصاص یافته است.
پاورقی‌های کتاب به ذکر نسخه‌بدل الفاظ و اشعار اختصاص یافته است.
فهرست محتویات در ابتدا و نمایه، واژه‌نامه و کشف‌الأبيات در انتهای کتاب آمده است.
فهرست محتویات در ابتدا و نمایه، واژه‌نامه و کشف‌الأبيات در انتهای کتاب آمده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش