۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
بخشى از كلمات نويسنده در اين بخش چنين است: | بخشى از كلمات نويسنده در اين بخش چنين است: | ||
«كلمه شيعه، در لغت به معناى پيرو و تابع بودن است و از نظر اصطلاح، اكثر مورخين و نويسندگان معتقدند كه اين كلمه درباره پيروان حضرت على(ع) به كار رفته است. درباره زمان پيدايش اين اصطلاح نيز بين مورخين و نويسندگان اختلاف نظر وجود دارد. به نظر مىرسد اكثر مورخين شيعه به قدمت اين كلمه و كاربرد آن در زمان حضرت رسول(ص) اعتقاد دارند. درباره علل پيدايش تشيع، بعضى از نويسندگان، جاهلانه يا مغرضانه نظراتى را مطرح كردهاند كه باتوجه به بحث پيشين ما درباره زمان مصطلح شدن اين كلمه و كاربرد آن توسط پيامبر اكرم(ص)، آن نظرات دور از حقيقت است» .<ref>همان، ص 41 - 44</ref> | «كلمه شيعه، در لغت به معناى پيرو و تابع بودن است و از نظر اصطلاح، اكثر مورخين و نويسندگان معتقدند كه اين كلمه درباره پيروان حضرت على(ع) به كار رفته است. درباره زمان پيدايش اين اصطلاح نيز بين مورخين و نويسندگان اختلاف نظر وجود دارد. به نظر مىرسد اكثر مورخين شيعه به قدمت اين كلمه و كاربرد آن در زمان حضرت رسول(ص) اعتقاد دارند. درباره علل پيدايش تشيع، بعضى از نويسندگان، جاهلانه يا مغرضانه نظراتى را مطرح كردهاند كه باتوجه به بحث پيشين ما درباره زمان مصطلح شدن اين كلمه و كاربرد آن توسط پيامبر اكرم(ص)، آن نظرات دور از حقيقت است» ..<ref>همان، ص 41 - 44</ref> | ||
«نخستين دژهاى امپراتورى ساسانى در سال سيزدهم به دست اعراب مسلمان گشوده شد و در زمانى كوتاه بهتدريج تمام سرزمين ايران، بهجز كنارههاى درياى خزر به تصرف سپاهيان مسلمان درآمد» .<ref>همان، ص 55</ref> | «نخستين دژهاى امپراتورى ساسانى در سال سيزدهم به دست اعراب مسلمان گشوده شد و در زمانى كوتاه بهتدريج تمام سرزمين ايران، بهجز كنارههاى درياى خزر به تصرف سپاهيان مسلمان درآمد» ..<ref>همان، ص 55</ref> | ||
بخش دوم درباره نقش حكومتهاى شيعى در رواج تشيع در ايران است. مؤلف در اين راستا به بررسى نهضت علويان طبرستان پرداخته و بيان مىكند كه نهضت علويان طبرستان در ميان رويدادهاى تاريخى ايران پس از اسلام سرآغاز يك رشته دگرگونىهاى بسيار مهم در زمينههاى گوناگون فرهنگى، سياسى و اجتماعى بود. | بخش دوم درباره نقش حكومتهاى شيعى در رواج تشيع در ايران است. مؤلف در اين راستا به بررسى نهضت علويان طبرستان پرداخته و بيان مىكند كه نهضت علويان طبرستان در ميان رويدادهاى تاريخى ايران پس از اسلام سرآغاز يك رشته دگرگونىهاى بسيار مهم در زمينههاى گوناگون فرهنگى، سياسى و اجتماعى بود. | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
بخش سوم درباره رسميت بخشيدن به تشيع دوازدهامامى در ايران است. مؤلف خاطرنشان مىكند كه اين امر توسط صفويان صورت گرفت. وى همچنين مىگويد پس از سقوط خلافت عباسيان در سال 656ق، جنبشهاى شيعى در جهان اسلام به دلايل متعددى اوج گرفت. اين اوجگيرى در شكلهاى مختلفى خود را نشان داد. | بخش سوم درباره رسميت بخشيدن به تشيع دوازدهامامى در ايران است. مؤلف خاطرنشان مىكند كه اين امر توسط صفويان صورت گرفت. وى همچنين مىگويد پس از سقوط خلافت عباسيان در سال 656ق، جنبشهاى شيعى در جهان اسلام به دلايل متعددى اوج گرفت. اين اوجگيرى در شكلهاى مختلفى خود را نشان داد. | ||
در فاصله قرن پنجم تا قرن نهم هجرى، ايران در معرض يورشهاى پىدرپى بيگانگان قرار داشت. هجوم سلجوقيان در قرن پنجم، غزان بلخ در قرن ششم، مغولان در سده هفتم و تيمور در پايان سده هشتم و آغاز قرن نهم، كشور ايران را به ويرانهاى تبديل كرد و مردم را به فقر و فلاكت كشاند. هجوم مغولان نقطه اوج اين يورشها بود. آنان تمام شهرهاى ايران را با خاك يكسان كردند و انسانهاى بىشمارى را از دم تيغ خود گذراندند و شهر و فرهنگ شهرى را نابود كردند .<ref>همان، ص 177</ref> | در فاصله قرن پنجم تا قرن نهم هجرى، ايران در معرض يورشهاى پىدرپى بيگانگان قرار داشت. هجوم سلجوقيان در قرن پنجم، غزان بلخ در قرن ششم، مغولان در سده هفتم و تيمور در پايان سده هشتم و آغاز قرن نهم، كشور ايران را به ويرانهاى تبديل كرد و مردم را به فقر و فلاكت كشاند. هجوم مغولان نقطه اوج اين يورشها بود. آنان تمام شهرهاى ايران را با خاك يكسان كردند و انسانهاى بىشمارى را از دم تيغ خود گذراندند و شهر و فرهنگ شهرى را نابود كردند ..<ref>همان، ص 177</ref> | ||
قسمت پايانى كتاب در مورد نتيجهگيرى و پيشنهادات است. مؤلف در اين قسمت خاطرنشان مىكند كه «فرايند شكلگيرى تشيع در ايران برخلاف تصور عدهاى كه آن را به دوره صفويه نسبت مىدهند، يك فرايند طولانىمدت و تكاملى است و در طول ساليان متمادى عوامل متعددى موجب رونق و رشد تشيع در ايران شده است» .<ref>همان، ص 189</ref> | قسمت پايانى كتاب در مورد نتيجهگيرى و پيشنهادات است. مؤلف در اين قسمت خاطرنشان مىكند كه «فرايند شكلگيرى تشيع در ايران برخلاف تصور عدهاى كه آن را به دوره صفويه نسبت مىدهند، يك فرايند طولانىمدت و تكاملى است و در طول ساليان متمادى عوامل متعددى موجب رونق و رشد تشيع در ايران شده است» ..<ref>همان، ص 189</ref> | ||
وى اشاره مىكند كه در چند زمينه امر تحقيق ضرورى به نظر مىرسد، از جمله: | وى اشاره مىكند كه در چند زمينه امر تحقيق ضرورى به نظر مىرسد، از جمله: | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
- بررسى نقش علماى شيعه در ترويج تشيع در ايران. | - بررسى نقش علماى شيعه در ترويج تشيع در ايران. | ||
- آنچه كه باعث اهميت پژوهش و نقل تاريخ به اين وسيله است، اين است كه منابع تاريخى، اغلب به دست نويسندگان غربى و مسيحى و يا سنى بوده است و ثبت وقايع تاريخى از ناحيه آنها بدون اعمال تعصبات مذهبى نبوده است... .<ref>همان، ص 192</ref> | - آنچه كه باعث اهميت پژوهش و نقل تاريخ به اين وسيله است، اين است كه منابع تاريخى، اغلب به دست نويسندگان غربى و مسيحى و يا سنى بوده است و ثبت وقايع تاريخى از ناحيه آنها بدون اعمال تعصبات مذهبى نبوده است... ..<ref>همان، ص 192</ref> | ||
در انتهاى كتاب، چكيدهاى از مطالب به شكل زير بيان شده است: | در انتهاى كتاب، چكيدهاى از مطالب به شكل زير بيان شده است: | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
«يكى از مباحث مهم و اساسى در تاريخ مذهبى ايران، چگونگى و علل گرايش ايرانيان به تشيع است. مؤلف در چكيده كتاب، سؤالى را بدين قرار مطرح مىنمايند: سؤالى كه در اينجا مطرح است اين است كه بااينكه مسئله فتوحات در دوره خليفه دوم و سوم و پس از آن در دوره امويان در ايران دنبال شد و آنها نيز مبلغان تسنن بودند، چه تغيير و تحولاتى در ايران اتفاق افتاد كه ايرانيان را از مكتب خلفا به مكتب اهل بيت(ع) كشاند؟ در بررسى اين موضوع به علل و عوامل متعددى برمىخوريم. در قرون اوليه اسلامى عملكرد تبعيضآميز و قومگرايانه خلفا و عاملين آنها با مسلمانان عجم (موالى) كه ايرانيان هم جزئى از آنها بودند، ايرانيان را بهسوى مكتب اهل بيت(ع) كه اسلام راستين و عارى از هرگونه تعصب غير اسلامى و غير انسانى بود، كشاند. | «يكى از مباحث مهم و اساسى در تاريخ مذهبى ايران، چگونگى و علل گرايش ايرانيان به تشيع است. مؤلف در چكيده كتاب، سؤالى را بدين قرار مطرح مىنمايند: سؤالى كه در اينجا مطرح است اين است كه بااينكه مسئله فتوحات در دوره خليفه دوم و سوم و پس از آن در دوره امويان در ايران دنبال شد و آنها نيز مبلغان تسنن بودند، چه تغيير و تحولاتى در ايران اتفاق افتاد كه ايرانيان را از مكتب خلفا به مكتب اهل بيت(ع) كشاند؟ در بررسى اين موضوع به علل و عوامل متعددى برمىخوريم. در قرون اوليه اسلامى عملكرد تبعيضآميز و قومگرايانه خلفا و عاملين آنها با مسلمانان عجم (موالى) كه ايرانيان هم جزئى از آنها بودند، ايرانيان را بهسوى مكتب اهل بيت(ع) كه اسلام راستين و عارى از هرگونه تعصب غير اسلامى و غير انسانى بود، كشاند. | ||
در قرون بعدى نيز سيل مهاجرت علويانى كه مورد تعرض حكام اموى و عباسى قرار گرفته بودند به ايران، نقش مهمى در گرايش ايرانيان به تشيع داشت. همچنين تشكيل حكومتهاى شيعىمذهب در محدوده سرزمين ايران نيز از عوامل مؤثر در ترويج افكار اين فرقه در ايران بود. علاوه بر آن مىتوان به نقش تصوف در ترويج اعتقاداتى نزديك به اعتقادات شيعه اشاره كرد. پس از هجوم مغولان به ايران و بروز ويرانى و ادبارى كه مردم ايران به آن گرفتار شدند، گرايش به تصوف و دورى از دنيا در ايران رونق بسزايى گرفت. فرقههاى صوفيانه كه مذهب رسمى آنان تسنن بود در قرون بعدى رنگوبوى شيعى به خود گرفتند و با پذيرش ولايت امامان دوازدهگانه به تشيع نزديك شدند. صفويان بهعنوان كسانى كه مذهب تشيع را در ايران به رسميت شناختند خود از ميان يكى از همين فرقههاى صوفيانه ظهور كرده بودند كه آرامآرام از طريقت به سياست گرايش پيدا كردند، بلكه با مهاجرت علماى شيعه عرب به ايران، تشيع متمايل به تصوف آنها به رنگ تشيع علمى و مبتنى بر تعاليم اهل بيت تبديل شد. باتوجه به فضاى فكرى مناسبى كه در قرون نهم و دهم براى تشيع در ايران به وجود آمده بود، مذهب تشيع را در ايران رسميت بخشيدند و از آن زمان به بعد، بهجز چند دوره كوتاهمدت نظير دوران نادر، تشيع بهعنوان مكتب اكثريت قريب به اتفاق جامعه ايران قديم قرار گرفته كه علاوه بر ايران كنونى، شامل مناطقى نظير آذربايجان، بحرين، بخشهايى از عراق، پاكستان و افغانستان مىشد» .<ref>متن كتاب، ص 193</ref> | در قرون بعدى نيز سيل مهاجرت علويانى كه مورد تعرض حكام اموى و عباسى قرار گرفته بودند به ايران، نقش مهمى در گرايش ايرانيان به تشيع داشت. همچنين تشكيل حكومتهاى شيعىمذهب در محدوده سرزمين ايران نيز از عوامل مؤثر در ترويج افكار اين فرقه در ايران بود. علاوه بر آن مىتوان به نقش تصوف در ترويج اعتقاداتى نزديك به اعتقادات شيعه اشاره كرد. پس از هجوم مغولان به ايران و بروز ويرانى و ادبارى كه مردم ايران به آن گرفتار شدند، گرايش به تصوف و دورى از دنيا در ايران رونق بسزايى گرفت. فرقههاى صوفيانه كه مذهب رسمى آنان تسنن بود در قرون بعدى رنگوبوى شيعى به خود گرفتند و با پذيرش ولايت امامان دوازدهگانه به تشيع نزديك شدند. صفويان بهعنوان كسانى كه مذهب تشيع را در ايران به رسميت شناختند خود از ميان يكى از همين فرقههاى صوفيانه ظهور كرده بودند كه آرامآرام از طريقت به سياست گرايش پيدا كردند، بلكه با مهاجرت علماى شيعه عرب به ايران، تشيع متمايل به تصوف آنها به رنگ تشيع علمى و مبتنى بر تعاليم اهل بيت تبديل شد. باتوجه به فضاى فكرى مناسبى كه در قرون نهم و دهم براى تشيع در ايران به وجود آمده بود، مذهب تشيع را در ايران رسميت بخشيدند و از آن زمان به بعد، بهجز چند دوره كوتاهمدت نظير دوران نادر، تشيع بهعنوان مكتب اكثريت قريب به اتفاق جامعه ايران قديم قرار گرفته كه علاوه بر ايران كنونى، شامل مناطقى نظير آذربايجان، بحرين، بخشهايى از عراق، پاكستان و افغانستان مىشد» ..<ref>متن كتاب، ص 193</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش