۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
محقق اثر در مقدمهاش پس از ارائه تعريف لغوى و اصطلاحى ادب، مراتب سهگانه ادب با خالق، پيامبر(ص) و مردم را تبيين كرده است. سپس اقوام چند تن از علما را اهل سنت را در رابطه با ادب متذكر مىشود. سپس شرح حال وى را مورد بررسى قرار مىدهد .<ref>مقدمه محقق، ص3-8</ref> | محقق اثر در مقدمهاش پس از ارائه تعريف لغوى و اصطلاحى ادب، مراتب سهگانه ادب با خالق، پيامبر(ص) و مردم را تبيين كرده است. سپس اقوام چند تن از علما را اهل سنت را در رابطه با ادب متذكر مىشود. سپس شرح حال وى را مورد بررسى قرار مىدهد ..<ref>مقدمه محقق، ص3-8</ref> | ||
نگارش آداب و سنن پيش از اين اثر نيز سابقه داشته كه نويسنده در ابتداى کتاب به نام تعدادى از نويسندگان در اين موضوع اشاره كرده است: ابىداود سجستانى صاحب السنن، ابوبكر خلاّل، ابىبكر عبدالعزيز، قاضى ابىيعلى، ابن عقيل و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] .<ref>متن کتاب، ص9</ref> | نگارش آداب و سنن پيش از اين اثر نيز سابقه داشته كه نويسنده در ابتداى کتاب به نام تعدادى از نويسندگان در اين موضوع اشاره كرده است: ابىداود سجستانى صاحب السنن، ابوبكر خلاّل، ابىبكر عبدالعزيز، قاضى ابىيعلى، ابن عقيل و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] ..<ref>متن کتاب، ص9</ref> | ||
وى در فصل اول کتاب بيان مراتب خوف، صبر و رضا پرداخته و به سخنان برخى از بزرگان، از جمله شيخ تقىالدين در «تحفة العراقية»، عبدالرحمن بن عوف و ابوالفرج بن جوزى در اين زمينه، اشاره كرده است .<ref>همان، ص10</ref> | وى در فصل اول کتاب بيان مراتب خوف، صبر و رضا پرداخته و به سخنان برخى از بزرگان، از جمله شيخ تقىالدين در «تحفة العراقية»، عبدالرحمن بن عوف و ابوالفرج بن جوزى در اين زمينه، اشاره كرده است ..<ref>همان، ص10</ref> | ||
در فصل دوم، سخنان بزرگان در مورد بهتان، غيبت، سخنچينى و نفاق آمده است. در روايتى كه در اين فصل ذكر شده، خداوند به عيسى(ع) فرمود: سخن مردم در مورد خودت، تو را اندوهگين نسازد، زيرا اگر دروغ باشد، براى تو حسنهاى است كه انجامش ندادهاى و اگر راست باشد، كفاره گناهت مىباشد .<ref>همان، ص15</ref> | در فصل دوم، سخنان بزرگان در مورد بهتان، غيبت، سخنچينى و نفاق آمده است. در روايتى كه در اين فصل ذكر شده، خداوند به عيسى(ع) فرمود: سخن مردم در مورد خودت، تو را اندوهگين نسازد، زيرا اگر دروغ باشد، براى تو حسنهاى است كه انجامش ندادهاى و اگر راست باشد، كفاره گناهت مىباشد ..<ref>همان، ص15</ref> | ||
در فصل سوم، مكر، خدعه، تمسخر و استهزاء در آيات و روايات بررسى شده است. نويسنده در حرمت اين امور، به آياتى از قرآن كريم، از جمله آيه 11 سوره حجرات و آيه اول سوره همزه اشاره و رواياتى در ذم اين امور آورده است. از جمله روايتى مرفوعه از ترمذى بدين مضمون كه «ملعون است كسى كه مؤمنى را آزرده و با او مكر كند» .<ref>همان، ص18</ref> | در فصل سوم، مكر، خدعه، تمسخر و استهزاء در آيات و روايات بررسى شده است. نويسنده در حرمت اين امور، به آياتى از قرآن كريم، از جمله آيه 11 سوره حجرات و آيه اول سوره همزه اشاره و رواياتى در ذم اين امور آورده است. از جمله روايتى مرفوعه از ترمذى بدين مضمون كه «ملعون است كسى كه مؤمنى را آزرده و با او مكر كند» ..<ref>همان، ص18</ref> | ||
در ديگر فصول جلد اول نيز مباحثى چون توبه و حقيقت آن، آداب امر به معروف و نهى از منكر و مراتب آن، نيكى به والدين، صله رحم و مانند آن مطرح شده است. | در ديگر فصول جلد اول نيز مباحثى چون توبه و حقيقت آن، آداب امر به معروف و نهى از منكر و مراتب آن، نيكى به والدين، صله رحم و مانند آن مطرح شده است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. | فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. | ||
محقق اثر در پاورقى، روايات و مطالب نويسنده را مستند كرده است؛ در مواردى هم كه نتوانسته منبعى بيابد متذكر شده است .<ref>ر.ك: ص173، پاورقى اول</ref> | محقق اثر در پاورقى، روايات و مطالب نويسنده را مستند كرده است؛ در مواردى هم كه نتوانسته منبعى بيابد متذكر شده است ..<ref>ر.ك: ص173، پاورقى اول</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش