۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
#:#بخشى از اين كتاب، مانند بحث از نفوس فلكى و كيفيت صدور افلاك و عناصر و تعداد عناصر و حقيقت جسم و جز اينها، سالهاست كه از ديدگاه علم امروز، بطلانش آشكار شده؛ اما بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه فلسفه، تعدادى از مبادى و مقدّمات خود را از علوم مىگيرد و در آن روزگار نيز همين عامل، فلسفه را تحت تأثير قرار داده بود. چنانكه امروز بر همه كسانى كه در زمينه فلسفه به تلاش و كوشش پرداختهاند، لازم است بر نتايج و محصولات علمى زمان خود توجه كافى داشته باشند. | #:#بخشى از اين كتاب، مانند بحث از نفوس فلكى و كيفيت صدور افلاك و عناصر و تعداد عناصر و حقيقت جسم و جز اينها، سالهاست كه از ديدگاه علم امروز، بطلانش آشكار شده؛ اما بايد به اين نكته نيز توجه داشت كه فلسفه، تعدادى از مبادى و مقدّمات خود را از علوم مىگيرد و در آن روزگار نيز همين عامل، فلسفه را تحت تأثير قرار داده بود. چنانكه امروز بر همه كسانى كه در زمينه فلسفه به تلاش و كوشش پرداختهاند، لازم است بر نتايج و محصولات علمى زمان خود توجه كافى داشته باشند. | ||
#:#از انتشارات بوستان كتاب براى قبول زحمت ويرايش و نشر اين اثر، صميمانه سپاسگزارم... | #:#از انتشارات بوستان كتاب براى قبول زحمت ويرايش و نشر اين اثر، صميمانه سپاسگزارم... | ||
#:#پاورقىهاى اين اثر، بر پايه ديدگاه من در حدود پانزده سال پيش است. در اين ويرايش، فرصت تجديد نظر و تغيير آنها را نداشتم. در موارد زيادى نكتههاى جديدى دارم كه إنشاءاللّه در نوشتههاى اخيرم منعكس خواهند شد...» <ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص9-12</ref> | #:#پاورقىهاى اين اثر، بر پايه ديدگاه من در حدود پانزده سال پيش است. در اين ويرايش، فرصت تجديد نظر و تغيير آنها را نداشتم. در موارد زيادى نكتههاى جديدى دارم كه إنشاءاللّه در نوشتههاى اخيرم منعكس خواهند شد...» .<ref>ر.ك: مقدمه كتاب، ص9-12</ref> | ||
#بررسى تفصيلى ترجمه حاضر، فرصتى فراختر مىطلبد، وليكن با نگاهى گذرا به نظر مىرسد برخى اشتباهات و سهلانگارىها در آن رخ داده و دقت كافى صورت نگرفته است. براى بررسى اجمالى و نمونهاى از خطاها، مىتوان به اين مطلب (متن عربى همراه با ترجمه فارسى) توجه كرد: «نريد أن نحصر جوامع العلم إلهي، فنقول: إنّ كلّ واحد من علوم الطبيعيات و علوم الرياضيات فإنّما يفحص عن حال بعض الموجودات و كذلك سائر العلوم الجزئيّة و ليس لشيء منها النظر في أحوال الموجود المطلق و لواحقه و مبادئه؛ فظاهر أنّ هاهنا علما باحثا عن أمر الموجود المطلق و لواحقه التي له بذاته مبادئه و لأنّ إله تعالى - على ما اتّفقت عليه آراء كلها - ليس مبدأ لموجود معلول دون موجود معلول آخر، بل هو مبدأ للوجود المعلول على إطلاق، فلا محالة أنّ العلم إلهي هو هذا العلم. فهذا العلم يبحث عن الموجود المطلق و ينتهي في التفصيل إلى حيث تبتدئ منه سائر العلوم، فيكون في هذا العلم بيان مبادئ سائر العلوم الجزئيّة». | #بررسى تفصيلى ترجمه حاضر، فرصتى فراختر مىطلبد، وليكن با نگاهى گذرا به نظر مىرسد برخى اشتباهات و سهلانگارىها در آن رخ داده و دقت كافى صورت نگرفته است. براى بررسى اجمالى و نمونهاى از خطاها، مىتوان به اين مطلب (متن عربى همراه با ترجمه فارسى) توجه كرد: «نريد أن نحصر جوامع العلم إلهي، فنقول: إنّ كلّ واحد من علوم الطبيعيات و علوم الرياضيات فإنّما يفحص عن حال بعض الموجودات و كذلك سائر العلوم الجزئيّة و ليس لشيء منها النظر في أحوال الموجود المطلق و لواحقه و مبادئه؛ فظاهر أنّ هاهنا علما باحثا عن أمر الموجود المطلق و لواحقه التي له بذاته مبادئه و لأنّ إله تعالى - على ما اتّفقت عليه آراء كلها - ليس مبدأ لموجود معلول دون موجود معلول آخر، بل هو مبدأ للوجود المعلول على إطلاق، فلا محالة أنّ العلم إلهي هو هذا العلم. فهذا العلم يبحث عن الموجود المطلق و ينتهي في التفصيل إلى حيث تبتدئ منه سائر العلوم، فيكون في هذا العلم بيان مبادئ سائر العلوم الجزئيّة». | ||
#: «غرض اين است كه كليات علم الهى را برشمريم. پس مىگوييم: هريك از علوم طبيعى و رياضى و نيز ساير دانشهاى جزيى، تنها از حال برخى از موجودات بحث مىكنند و هيچيك از آنها عهدهدار بررسى و نگرش در احوال موجود مطلق و لواحق ذاتى و مبادى آن نيست. بنابراين، روشن است كه در اينجا بايد دانشى باشد كه از موجود مطلق و لواحق ذاتى و علل [مبادى] آن بحث كند و از آنجا كه اله [خداى تعالى] - به اتفاق آراء - نهتنها مبدأ معلول معينى، بلكه مبدأ همه معلولها است، ناگزير همين دانش است كه بايد علم الهى خوانده شود؛ دانشى كه از موجود مطلق بحث مىكند و در گسترش مباحث خود، به جايى مىرسد كه دانشهاى ديگر از آنجا آغاز مىشوند و بدينگونه است كه در اين علم، مبادى همه دانشهاى جزئى تعيين مىشود» <ref>ر.ك: متن كتاب، ص15-18</ref> | #: «غرض اين است كه كليات علم الهى را برشمريم. پس مىگوييم: هريك از علوم طبيعى و رياضى و نيز ساير دانشهاى جزيى، تنها از حال برخى از موجودات بحث مىكنند و هيچيك از آنها عهدهدار بررسى و نگرش در احوال موجود مطلق و لواحق ذاتى و مبادى آن نيست. بنابراين، روشن است كه در اينجا بايد دانشى باشد كه از موجود مطلق و لواحق ذاتى و علل [مبادى] آن بحث كند و از آنجا كه اله [خداى تعالى] - به اتفاق آراء - نهتنها مبدأ معلول معينى، بلكه مبدأ همه معلولها است، ناگزير همين دانش است كه بايد علم الهى خوانده شود؛ دانشى كه از موجود مطلق بحث مىكند و در گسترش مباحث خود، به جايى مىرسد كه دانشهاى ديگر از آنجا آغاز مىشوند و بدينگونه است كه در اين علم، مبادى همه دانشهاى جزئى تعيين مىشود» .<ref>ر.ك: متن كتاب، ص15-18</ref> | ||
#:مشاهده مىشود كه هرچند اجمالاً ترجمه درست و مطابق است، وليكن در عبارت «نريد أن نحصر جوامع العلم إلهي» كلمه «إلهي» بدون «ال» ذكر شده كه اشتباه است و البته با توجه به اينكه ترجمه، درست انجام شده مىتوان آن را سهوالقلم شمرد و اشتباه در تايپ. وليكن در ادامه عبارتى هست به اين صورت: «و لأنّ إله تعالى - على ما اتّفقت عليه آراء كلها - ليس مبدأ لموجود معلول دون موجود معلول آخر»؛ در اينجا كلمه «إله» بدون «ال» آمده، درحالىكه صحيح نيست و بايد به صورت «الله» باشد و در اين مورد ديگر نمىتوان آن را خطاى لفظى شمرد؛ زيرا مترجم محترم چنين ترجمه كرده است: «و از آنجا كه اله [خداى تعالى] - به اتفاق آراء - نهتنها مبدأ معلول معينى، بلكه مبدأ همه معلولها است». بديهى است كلمه «إله» همان «الله» نيست و متفاوت است؛ يعنى «إله» بدون «ال»، نكره است و عَلم نيست و در اين صورت بايد تنوين بگيرد و متناسب با اين مقام نيست و معناى جمله تغيير كرده و نادرست مىشود و «خداى تعالى»، ترجمه «الله تعالى» است، نه «إله تعالى» و البته آنچه ذكر شد، تنها اشكال موجود در متن ذكرشده نيست و... | #:مشاهده مىشود كه هرچند اجمالاً ترجمه درست و مطابق است، وليكن در عبارت «نريد أن نحصر جوامع العلم إلهي» كلمه «إلهي» بدون «ال» ذكر شده كه اشتباه است و البته با توجه به اينكه ترجمه، درست انجام شده مىتوان آن را سهوالقلم شمرد و اشتباه در تايپ. وليكن در ادامه عبارتى هست به اين صورت: «و لأنّ إله تعالى - على ما اتّفقت عليه آراء كلها - ليس مبدأ لموجود معلول دون موجود معلول آخر»؛ در اينجا كلمه «إله» بدون «ال» آمده، درحالىكه صحيح نيست و بايد به صورت «الله» باشد و در اين مورد ديگر نمىتوان آن را خطاى لفظى شمرد؛ زيرا مترجم محترم چنين ترجمه كرده است: «و از آنجا كه اله [خداى تعالى] - به اتفاق آراء - نهتنها مبدأ معلول معينى، بلكه مبدأ همه معلولها است». بديهى است كلمه «إله» همان «الله» نيست و متفاوت است؛ يعنى «إله» بدون «ال»، نكره است و عَلم نيست و در اين صورت بايد تنوين بگيرد و متناسب با اين مقام نيست و معناى جمله تغيير كرده و نادرست مىشود و «خداى تعالى»، ترجمه «الله تعالى» است، نه «إله تعالى» و البته آنچه ذكر شد، تنها اشكال موجود در متن ذكرشده نيست و... | ||
#متأسفانه مترجم و شارح محترم، زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش ترجمه و شرح خودش را معلوم نساخته است؛ به همين جهت برخى از مطالب در هالهاى از ابهام باقى مانده است؛ مثلاً اينكه ايشان نوشته: «پاورقىهاى اين اثر، بر پايه ديدگاه من در حدود پانزده سال پيش است» <ref>ر.ك: همان، ص12</ref>؛ يعنى دقيقاً در چه سالى؟ مشخص نيست. كتاب حاضر در سال 1385ش، منتشر شده و به همين جهت شايد منظور از 15 سال پيش، سال 1370ش، باشد، وليكن اين استنتاج، حدسى است و قطعى نيست؛ زيرا ممكن است اين كتاب بعد از اتمام نگارشش بلافاصله منتشر نشده باشد. افزون بر آنكه نويسنده خودش هم در مقدار زمان گذشته ترديد دارد، لذا نوشته: «در حدود 15 سال». | #متأسفانه مترجم و شارح محترم، زمان و مكان و ساير مشخصات نگارش ترجمه و شرح خودش را معلوم نساخته است؛ به همين جهت برخى از مطالب در هالهاى از ابهام باقى مانده است؛ مثلاً اينكه ايشان نوشته: «پاورقىهاى اين اثر، بر پايه ديدگاه من در حدود پانزده سال پيش است» .<ref>ر.ك: همان، ص12</ref>؛ يعنى دقيقاً در چه سالى؟ مشخص نيست. كتاب حاضر در سال 1385ش، منتشر شده و به همين جهت شايد منظور از 15 سال پيش، سال 1370ش، باشد، وليكن اين استنتاج، حدسى است و قطعى نيست؛ زيرا ممكن است اين كتاب بعد از اتمام نگارشش بلافاصله منتشر نشده باشد. افزون بر آنكه نويسنده خودش هم در مقدار زمان گذشته ترديد دارد، لذا نوشته: «در حدود 15 سال». | ||
#از نظر كيفيت شرح حاضر نيز با نظر به اينكه دكتر يثربى از شاگردان [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و از استادان فلسفه اسلامى در دوران معاصر است و آثار متعدد و قابل توجهى در اين زمينه تأليف كرده، اين شرح نيز خواندنى و قابل تأمل است. | #از نظر كيفيت شرح حاضر نيز با نظر به اينكه دكتر يثربى از شاگردان [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] و از استادان فلسفه اسلامى در دوران معاصر است و آثار متعدد و قابل توجهى در اين زمينه تأليف كرده، اين شرح نيز خواندنى و قابل تأمل است. | ||
#شارح محترم در شرح مطالب بوعلى سينا گاه بهمناسبت به مطالب فيلسوفان ديگر مانند [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]] نيز پرداخته و وارد نقد نظرات آنان هم شده است <ref>ر.ك: همان، ص328</ref> | #شارح محترم در شرح مطالب بوعلى سينا گاه بهمناسبت به مطالب فيلسوفان ديگر مانند [[سبزواری، هادی|حكيم سبزوارى]] نيز پرداخته و وارد نقد نظرات آنان هم شده است .<ref>ر.ك: همان، ص328</ref> | ||
# براى اثر حاضر فقط فهرست تفصيلى مطالب در آغاز كتاب آمده و متأسفانه فهارس فنى و حتى فهرست منابع فراهم نشده است. | # براى اثر حاضر فقط فهرست تفصيلى مطالب در آغاز كتاب آمده و متأسفانه فهارس فنى و حتى فهرست منابع فراهم نشده است. | ||
ویرایش