اللغة العربية؛ قواعد - تدريبات - نصوص: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>'
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
خط ۷۳: خط ۷۳:
فصل اول، در دو مبحث زير، سامان يافته است:
فصل اول، در دو مبحث زير، سامان يافته است:


مبحث اول: فوايد نحوى؛ در اين مبحث، در ابتدا به فوايد علم نحو كه اولين آن‌ها به اعتقاد نويسنده، يادگيرى قرآن كريم مى‌باشد اشاره شده و در ادامه، ضمن بررسى مدارس و مكاتب نحوى مهم، از جمله مكتب كوفه و بصره، مباحث زير، مطرح گرديده است: عامل نحوى؛ كلام؛ اسلوب شرط؛ اسلوب اشتغال؛ اسلوب كم استفهاميه و خبريه؛ اسلوب و نحوه استعمال حتى؛ تنوين؛ نكره و معرفه؛ تذكير و تأنيث؛ مفاعيل؛ نواسخ؛ اعراب به حروف؛ عدد؛ اعراب و بناء و اسماء مرفوع؛ منصوب و مجرور .<ref>متن كتاب، ص 11</ref>.
مبحث اول: فوايد نحوى؛ در اين مبحث، در ابتدا به فوايد علم نحو كه اولين آن‌ها به اعتقاد نويسنده، يادگيرى قرآن كريم مى‌باشد اشاره شده و در ادامه، ضمن بررسى مدارس و مكاتب نحوى مهم، از جمله مكتب كوفه و بصره، مباحث زير، مطرح گرديده است: عامل نحوى؛ كلام؛ اسلوب شرط؛ اسلوب اشتغال؛ اسلوب كم استفهاميه و خبريه؛ اسلوب و نحوه استعمال حتى؛ تنوين؛ نكره و معرفه؛ تذكير و تأنيث؛ مفاعيل؛ نواسخ؛ اعراب به حروف؛ عدد؛ اعراب و بناء و اسماء مرفوع؛ منصوب و مجرور .<ref>متن كتاب، ص 11</ref>


مبحث دوم: فوايد صرفى؛ كه ضمن بحث پيرامون برخى از مسائل صرفى، امور زير مورد بررسى قرار گرفته است: مفهوم صرف؛ ماده صرفى؛ ميزان صرفى و اعلال و ابدال.
مبحث دوم: فوايد صرفى؛ كه ضمن بحث پيرامون برخى از مسائل صرفى، امور زير مورد بررسى قرار گرفته است: مفهوم صرف؛ ماده صرفى؛ ميزان صرفى و اعلال و ابدال.


فصل دوم، پيرامون كتابت و قدرت بر انشاء بوده و از جمله مباحث مهم آن مى‌توان به: ربط بين جمل؛ استعمال حروف جر؛ انتخاب عنوان؛ فقرات؛ توسعه عناصر موضوع؛ ابتكار صور بيانى؛ توصيف شخصيت‌ها؛ خيال؛ مراسلات؛ املاء؛ خط عربى و علامات ترقيم، اشاره نمود .<ref>همان، ص 116</ref>.
فصل دوم، پيرامون كتابت و قدرت بر انشاء بوده و از جمله مباحث مهم آن مى‌توان به: ربط بين جمل؛ استعمال حروف جر؛ انتخاب عنوان؛ فقرات؛ توسعه عناصر موضوع؛ ابتكار صور بيانى؛ توصيف شخصيت‌ها؛ خيال؛ مراسلات؛ املاء؛ خط عربى و علامات ترقيم، اشاره نمود .<ref>همان، ص 116</ref>


فصل سوم، در دو قسمت زير، به بررسى و توضيح معاجم و شيوه تأليف آن‌ها اختصاص يافته است:
فصل سوم، در دو قسمت زير، به بررسى و توضيح معاجم و شيوه تأليف آن‌ها اختصاص يافته است:
خط ۸۳: خط ۸۳:
الف) معاجم الفاظ: عبارتند از كتبى كه شامل مفردات لغت، بر اساس حروف هجائى و توضيح معانى و دلالت‌هاى آنها و در مواردى، استشهاد به كلام عرب يا قرآن كريم مى‌شود. اين معاجم خود به سه دسته تقسيم مى‌شوند:
الف) معاجم الفاظ: عبارتند از كتبى كه شامل مفردات لغت، بر اساس حروف هجائى و توضيح معانى و دلالت‌هاى آنها و در مواردى، استشهاد به كلام عرب يا قرآن كريم مى‌شود. اين معاجم خود به سه دسته تقسيم مى‌شوند:


#تأليف صوتى: ترتيب كلمات داخل معجم، بر حسب مخارج حروف مى‌باشد. اين روش، از ابداعات [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] در «معجم [[العين]]» است .<ref>همان، ص 158</ref>.
#تأليف صوتى: ترتيب كلمات داخل معجم، بر حسب مخارج حروف مى‌باشد. اين روش، از ابداعات [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] در «معجم [[العين]]» است .<ref>همان، ص 158</ref>
#تأليف بر حسب اواخر حروف: بيشتر معاجم معروف، بر اين اساس تدوين گشته‌اند. در اين‌گونه معاجم، مواد به ابواب و فصول تفسيم شده است؛ به‌گونه‌اى كه حرف آخر كلمه باب و حرف اول، مربوط به فصل مى‌باشد. مثلا كلمه «نصر» در باب «راء» و فصل «نون» يافت مى‌شود .<ref>همان</ref>.
#تأليف بر حسب اواخر حروف: بيشتر معاجم معروف، بر اين اساس تدوين گشته‌اند. در اين‌گونه معاجم، مواد به ابواب و فصول تفسيم شده است؛ به‌گونه‌اى كه حرف آخر كلمه باب و حرف اول، مربوط به فصل مى‌باشد. مثلا كلمه «نصر» در باب «راء» و فصل «نون» يافت مى‌شود .<ref>همان</ref>
#تأليف بر حسب اوايل حروف: در اين معاجم، پس از حذف حروف زايد، حرف اول از حروف اصلى، معيار تبويب الفاظ قرار مى‌گيرد؛ به‌گونه‌اى كه مثلا كلمه «نصر» در باب «نون» قرار گرفته است. از جمله معاجم كهن كه بر اين روش سلوك نموده‌اند، مى‌توان از: «أساس البلاغة» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، «مقاييس اللغة» ابن فارس و «مصباح المنير» فيومى نام برد. از جمله معاجم متأخر كه اين روش را برگزيده‌اند نيز عبارتند از: «القاموس»، «المنجد في اللغة و الأدب و الرائد»، «معجم الوسيط»، «الكبير»، «مختار القاموس»، «مختار الصحاح» و... .<ref>همان، ص 159</ref>.
#تأليف بر حسب اوايل حروف: در اين معاجم، پس از حذف حروف زايد، حرف اول از حروف اصلى، معيار تبويب الفاظ قرار مى‌گيرد؛ به‌گونه‌اى كه مثلا كلمه «نصر» در باب «نون» قرار گرفته است. از جمله معاجم كهن كه بر اين روش سلوك نموده‌اند، مى‌توان از: «أساس البلاغة» [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]]، «مقاييس اللغة» ابن فارس و «مصباح المنير» فيومى نام برد. از جمله معاجم متأخر كه اين روش را برگزيده‌اند نيز عبارتند از: «القاموس»، «المنجد في اللغة و الأدب و الرائد»، «معجم الوسيط»، «الكبير»، «مختار القاموس»، «مختار الصحاح» و... .<ref>همان، ص 159</ref>


ب) معاجم المعانى: فرهنگ لغت‌هايى هستند كه در آن‌ها، كلمات حول معنى واحدى، جمع شده‌اند مانند: اسماء اسلحه، نبات، اسب‌ها و... كه از جمله آن‌ها، مى‌توان به «المخصص» ابن سيده اندلسى، «فقه اللغة» ثعالبى، «كفاية المتحفظ» ابن اجدابى، «ألفاظ الكتابية» همدانى و «الأشباه و النظائر» انبارى .<ref>همان، ص 160</ref>.
ب) معاجم المعانى: فرهنگ لغت‌هايى هستند كه در آن‌ها، كلمات حول معنى واحدى، جمع شده‌اند مانند: اسماء اسلحه، نبات، اسب‌ها و... كه از جمله آن‌ها، مى‌توان به «المخصص» ابن سيده اندلسى، «فقه اللغة» ثعالبى، «كفاية المتحفظ» ابن اجدابى، «ألفاظ الكتابية» همدانى و «الأشباه و النظائر» انبارى .<ref>همان، ص 160</ref>


در فصل آخر، به برخى از نصوص ادبى اشاره گرديده است. اين نصوص، برگرفته از نوشته‌ها، كتب و آثار زير مى‌باشند: قرآن كريم؛ خطب پيامبر(ص)، خليفه اول، [[امام على(ع)]] و عمر بن عبدالعزيز؛ اشعار يا نامه‌هايى از قطرى بن الفجاءه، الحطيئه، ابوفراس حمدانى، المعقنع الكندى، المتنبى، الطغرائى، ابوالقاسم بن هشام قرطبى، الأفوه الأودى، على بن المنجم، عمرو بن حارث، قيس، كثير، [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، بشار بن برد، ابوالطيب متنبى، شريف الرضى، ابوحيان توحيدى و... .<ref>همان، ص 166</ref>.
در فصل آخر، به برخى از نصوص ادبى اشاره گرديده است. اين نصوص، برگرفته از نوشته‌ها، كتب و آثار زير مى‌باشند: قرآن كريم؛ خطب پيامبر(ص)، خليفه اول، [[امام على(ع)]] و عمر بن عبدالعزيز؛ اشعار يا نامه‌هايى از قطرى بن الفجاءه، الحطيئه، ابوفراس حمدانى، المعقنع الكندى، المتنبى، الطغرائى، ابوالقاسم بن هشام قرطبى، الأفوه الأودى، على بن المنجم، عمرو بن حارث، قيس، كثير، [[ابن‌مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]]، بشار بن برد، ابوالطيب متنبى، شريف الرضى، ابوحيان توحيدى و... .<ref>همان، ص 166</ref>


در خاتمه، به اهداف نويسنده از تدوين كتاب، اشاره گرديده است.
در خاتمه، به اهداف نويسنده از تدوين كتاب، اشاره گرديده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش