۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
'''التفسير الكاشف'''، تأليف [[محمدجواد مغنيه]] (متولد 1322ق)، از جمله تفاسير ارزشمند شيعى و از آخرين آثار نويسنده است. الكاشف، چون با هدف آشنا ساختن نسل جوان و جوياى واقعيت شكل گرفته، بسيار روان و درخور فهم اين گروه است. نگارش اين تفسير به عربى در سال 1390ق پايان پذيرفته است .<ref>متن كتاب، ج7، ص628</ref> | '''التفسير الكاشف'''، تأليف [[محمدجواد مغنيه]] (متولد 1322ق)، از جمله تفاسير ارزشمند شيعى و از آخرين آثار نويسنده است. الكاشف، چون با هدف آشنا ساختن نسل جوان و جوياى واقعيت شكل گرفته، بسيار روان و درخور فهم اين گروه است. نگارش اين تفسير به عربى در سال 1390ق پايان پذيرفته است .<ref>متن كتاب، ج7، ص628</ref> | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
كتاب با يك مقدمه (در بيان اهداف و شيوه نگارش) و يك تمهيد (در معناى استعاذه) آغاز شده است، سپس در هفت جلد به شيوه تفسير ترتيبى، آيات از اول تا به آخر قرآن كريم تفسير شده است. مهمترين ويژگى اين تفسير، نثر شيوا و روان آن است كه بر تمام تفسير حاكم است و خواننده سخن نويسنده را بهآسانى متوجه مىشود .<ref>سليمى زارع، مصطفى، ص64</ref> | كتاب با يك مقدمه (در بيان اهداف و شيوه نگارش) و يك تمهيد (در معناى استعاذه) آغاز شده است، سپس در هفت جلد به شيوه تفسير ترتيبى، آيات از اول تا به آخر قرآن كريم تفسير شده است. مهمترين ويژگى اين تفسير، نثر شيوا و روان آن است كه بر تمام تفسير حاكم است و خواننده سخن نويسنده را بهآسانى متوجه مىشود .<ref>سليمى زارع، مصطفى، ص64</ref> | ||
مغنيه در اين تفسير، ابتدا به تعداد آيات و مكى و مدنى بودن سوره اشاره و سپس در ذيل بسيارى از آيات، مباحثى را تحت عنوان «اللغة»، «الإعراب»، «المعنى» و «وجه المناسبة» ذكر كرده است. در بحث «اللغة» واژههاى غير مأنوس آيه يا آيات را شرح مىدهد و از تفسير طبرسى، طبرى و رازى سود مىجويد و از روايات نيز بهعنوان مؤيد نظريه خويش بهره مىگيرد. | مغنيه در اين تفسير، ابتدا به تعداد آيات و مكى و مدنى بودن سوره اشاره و سپس در ذيل بسيارى از آيات، مباحثى را تحت عنوان «اللغة»، «الإعراب»، «المعنى» و «وجه المناسبة» ذكر كرده است. در بحث «اللغة» واژههاى غير مأنوس آيه يا آيات را شرح مىدهد و از تفسير طبرسى، طبرى و رازى سود مىجويد و از روايات نيز بهعنوان مؤيد نظريه خويش بهره مىگيرد. | ||
در بحث «الإعراب» نقش نحوى برخى از واژههاى مشكل قرآن را بيان مىكند و از تفاسيرى چون مجمع البيان، كشاف و بحر المحيط نقل قول مىنمايد. در بحث «المعنى» برداشت خود از آيه را خلاصه و مفيد طرح مىكند و بحثهاى تخصصى را با عنوانى مستقل، جداگانه به بحث و بررسى مىگذارد .<ref>ر.ك: دانش، موسى، ص41</ref> | در بحث «الإعراب» نقش نحوى برخى از واژههاى مشكل قرآن را بيان مىكند و از تفاسيرى چون مجمع البيان، كشاف و بحر المحيط نقل قول مىنمايد. در بحث «المعنى» برداشت خود از آيه را خلاصه و مفيد طرح مىكند و بحثهاى تخصصى را با عنوانى مستقل، جداگانه به بحث و بررسى مىگذارد .<ref>ر.ك: دانش، موسى، ص41</ref> | ||
افزون بر منابع يادشده، مغنيه از منابع اصول، تاريخ، علوم تجربى و انسانى نيز در تفسير سود مىبرد؛ از آن جمله در دانش اصول از رسائل [[شيخ انصارى]] و... و در تاريخ از مروج الذهب و محمد رسول الله و الأخبار المصرية و... و در بخش روايات از [[سنن ترمذى]]، [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]]، كافى و... سود مىبرد و در كنار همه اين كتابها از مجلات و روزنامهها نيز در تبيين هرچه بهتر آيات بهره مىگيرد .<ref>بهرامى، محمد، ص274-275</ref> | افزون بر منابع يادشده، مغنيه از منابع اصول، تاريخ، علوم تجربى و انسانى نيز در تفسير سود مىبرد؛ از آن جمله در دانش اصول از رسائل [[شيخ انصارى]] و... و در تاريخ از مروج الذهب و محمد رسول الله و الأخبار المصرية و... و در بخش روايات از [[سنن ترمذى]]، [[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]]، كافى و... سود مىبرد و در كنار همه اين كتابها از مجلات و روزنامهها نيز در تبيين هرچه بهتر آيات بهره مىگيرد .<ref>بهرامى، محمد، ص274-275</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
نويسنده در مقدمه كتاب، عامل بىتوجهى نسل جديد را به باورهاى دينى و مسائل اخلاقى، هجوم فرهنگى غرب مىداند و راه رهايى از اين بنبست را در امور زير مىجويد: تبليغ دين در مدارس، بهويژه آموزش قرائت، حفظ و تفسير قرآن، ارتباط روحانيون با جوانان و نشان دادن دين بهعنوان سرچشمه سعادت و تبيين دقيق حقايق دينى بهوسيله كتابها، سخنرانىها، مقالات و... .<ref>ر.ك: مقدمه نويسنده، ص8-9</ref> | نويسنده در مقدمه كتاب، عامل بىتوجهى نسل جديد را به باورهاى دينى و مسائل اخلاقى، هجوم فرهنگى غرب مىداند و راه رهايى از اين بنبست را در امور زير مىجويد: تبليغ دين در مدارس، بهويژه آموزش قرائت، حفظ و تفسير قرآن، ارتباط روحانيون با جوانان و نشان دادن دين بهعنوان سرچشمه سعادت و تبيين دقيق حقايق دينى بهوسيله كتابها، سخنرانىها، مقالات و... .<ref>ر.ك: مقدمه نويسنده، ص8-9</ref> | ||
وى در بخش ديگرى از مقدمه، هدف از نگارش اثرش را اينگونه توضيح مىدهد: «هر تفسيرى رنگى دارد و رنگ غالب تفسير من عبارت است از: «اقناع»؛ يعنى قانع كردن خواننده به اينكه دين با همه اصول و فروع و تعاليم خود، خير و كرامت و سعادت انسان را مىخواهد و هركس از اين هدف منحرف شود، از حقايق دين و راه استوار زندگى منحرف شده است. من براى اينكه به هدف مزبور برسم، كوشيدهام تا شرح آيات قرآنى را بهصورت ساده و روشن بياورم تا خواننده در هر سطحى كه باشد آن را بفهمد .<ref>همان، ص13</ref> | وى در بخش ديگرى از مقدمه، هدف از نگارش اثرش را اينگونه توضيح مىدهد: «هر تفسيرى رنگى دارد و رنگ غالب تفسير من عبارت است از: «اقناع»؛ يعنى قانع كردن خواننده به اينكه دين با همه اصول و فروع و تعاليم خود، خير و كرامت و سعادت انسان را مىخواهد و هركس از اين هدف منحرف شود، از حقايق دين و راه استوار زندگى منحرف شده است. من براى اينكه به هدف مزبور برسم، كوشيدهام تا شرح آيات قرآنى را بهصورت ساده و روشن بياورم تا خواننده در هر سطحى كه باشد آن را بفهمد .<ref>همان، ص13</ref> | ||
التفسير الكاشف چند ويژگى كلى و اساسى دارد كه بهاختصار به آنها اشاره مىشود: | التفسير الكاشف چند ويژگى كلى و اساسى دارد كه بهاختصار به آنها اشاره مىشود: | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
#راهنماى موضوعى تفسير: ويژگى ديگر اين تفسير، ارائه فهرست موضوعى و جايگاه بحث آن در تفسير است. بر اثر همين رويكرد است كه تفسير آيات مشابه يا همموضوع تكرار نشده يا اگر تكرار شده با اسلوبى متفاوت است. | #راهنماى موضوعى تفسير: ويژگى ديگر اين تفسير، ارائه فهرست موضوعى و جايگاه بحث آن در تفسير است. بر اثر همين رويكرد است كه تفسير آيات مشابه يا همموضوع تكرار نشده يا اگر تكرار شده با اسلوبى متفاوت است. | ||
#تفسير موضوعى: اين تفسير، در شمار تفاسيرى است كه به روش تفسير ترتيبى آيات قرآن را تفسير مىكند با وجود اين، نويسنده گاه از شيوه تفسير موضوعى در كنار تفسير ترتيبى سود مىبرد. | #تفسير موضوعى: اين تفسير، در شمار تفاسيرى است كه به روش تفسير ترتيبى آيات قرآن را تفسير مىكند با وجود اين، نويسنده گاه از شيوه تفسير موضوعى در كنار تفسير ترتيبى سود مىبرد. | ||
#بهرهگيرى از روش پرسش و پاسخ: نويسنده براى تبيين بهتر مراد خداوند، تفسير خويش را به شكل پرسش و پاسخ سامان داده است. با اين رويكرد، مفسر در تفسير بسيارى از آيات قرآن، نخست پرسشى را مطرح مىكند و سپس بهصورت كامل و روشن به پاسخ آن پرسش مىپردازد .<ref>ر.ك: بهرامى، محمد، ص250-266</ref> | #بهرهگيرى از روش پرسش و پاسخ: نويسنده براى تبيين بهتر مراد خداوند، تفسير خويش را به شكل پرسش و پاسخ سامان داده است. با اين رويكرد، مفسر در تفسير بسيارى از آيات قرآن، نخست پرسشى را مطرح مىكند و سپس بهصورت كامل و روشن به پاسخ آن پرسش مىپردازد .<ref>ر.ك: بهرامى، محمد، ص250-266</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش