اسرار عرفانی حج: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>')
خط ۴۴: خط ۴۴:




کتاب، داراى سه بخش است. بخش اول، اختصاص به حرم دارد و خود داراى سه فصل است كه به ترتيب به شهر مكه مكرمه، مسجدالحرام و اسرار عرفانى كعبه پرداخته است. دومين بخش، شامل اسرار نورانى، معنوى و عرفانى مناسك و مواقف حج مى‌شود و نهايتاً سومين بخش، مباحثى را پيرامون فضائل شهر پيامبر(ص)، مسجدالحرام و بقيع پيش رو قرار مى‌دهد <ref>مقدمه، ص 21</ref>
کتاب، داراى سه بخش است. بخش اول، اختصاص به حرم دارد و خود داراى سه فصل است كه به ترتيب به شهر مكه مكرمه، مسجدالحرام و اسرار عرفانى كعبه پرداخته است. دومين بخش، شامل اسرار نورانى، معنوى و عرفانى مناسك و مواقف حج مى‌شود و نهايتاً سومين بخش، مباحثى را پيرامون فضائل شهر پيامبر(ص)، مسجدالحرام و بقيع پيش رو قرار مى‌دهد .<ref>مقدمه، ص 21</ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==




نويسنده در مقدمه کتاب، پنج مورد از اسرار و معانى باطنى حج را بيان مى‌كند كه عبارت است از: فهم، شوق، عزم، قطع علاقه و راحله كه هريك از اين اسرار در اين بخش از کتاب به‌اختصار شرح شده است <ref>مقدمه، صص 20 و 21</ref>
نويسنده در مقدمه کتاب، پنج مورد از اسرار و معانى باطنى حج را بيان مى‌كند كه عبارت است از: فهم، شوق، عزم، قطع علاقه و راحله كه هريك از اين اسرار در اين بخش از کتاب به‌اختصار شرح شده است .<ref>مقدمه، صص 20 و 21</ref>


بخش اول: در بخش اول کتاب با عنوان «اسرار عرفانى حرم»، در سه فصل به ترتيب، اسرار عرفانى مكه مكرمه، مسجدالحرام و كعبه مورد مطالعه قرار گرفته است.
بخش اول: در بخش اول کتاب با عنوان «اسرار عرفانى حرم»، در سه فصل به ترتيب، اسرار عرفانى مكه مكرمه، مسجدالحرام و كعبه مورد مطالعه قرار گرفته است.


در فصل اول از اين بخش، ابتدا معناى لغوى «مكه» با استناد به معاجم لغت بيان شده است. نويسنده، چهار معناى نقص، هلاكت، نقصان آب و ازدحام جمعيت را استخراج مى‌كند و به اين جمع‌بندى مى‌رسد كه: «معناى لغوى مكه سه معنا بيش نيست: نقص، هلاكت و ازدحام جمعيت، اما آنچه كه مورد اتفاق تمامى اهل لغت است دو معناى نقص و هلاكت است. اگر معناى اول دلالت بر كاهش و ريزش گناهان دارد، اشاره به شرافت و عظمت اين شهر الهى دارد و اگر هلاكت از معناى لغوى مكه است و نشان از هلاكت و نابودى ظالمان و متجاوزان دارد، اين نيز دليلى روشن بر حرمت و امنيت شهرى است كه خداوند آن را مقدس و عظيم قرار داده است» <ref>فعالى، محمدتقى، 1386، ص 8</ref>
در فصل اول از اين بخش، ابتدا معناى لغوى «مكه» با استناد به معاجم لغت بيان شده است. نويسنده، چهار معناى نقص، هلاكت، نقصان آب و ازدحام جمعيت را استخراج مى‌كند و به اين جمع‌بندى مى‌رسد كه: «معناى لغوى مكه سه معنا بيش نيست: نقص، هلاكت و ازدحام جمعيت، اما آنچه كه مورد اتفاق تمامى اهل لغت است دو معناى نقص و هلاكت است. اگر معناى اول دلالت بر كاهش و ريزش گناهان دارد، اشاره به شرافت و عظمت اين شهر الهى دارد و اگر هلاكت از معناى لغوى مكه است و نشان از هلاكت و نابودى ظالمان و متجاوزان دارد، اين نيز دليلى روشن بر حرمت و امنيت شهرى است كه خداوند آن را مقدس و عظيم قرار داده است» .<ref>فعالى، محمدتقى، 1386، ص 8</ref>


در بخش ديگرى از اين فصل اسرار نام‌هاى ديگر مكه مانند: بكّه، بلد و وادي‌القرى، با استفاده از قرآن كريم و منابع شيعى، مورد بررسى قرار گرفته است. در هريك از اين موارد معناى لغوى، موارد مذكور در قرآن و نيز روايات مرتبط با آن ذكر شده است. نويسنده در انتهاى اين بخش نيز به اين نتيجه مى‌رسد كه سه اسم براى مكه در قرآن و روايات مشترك است، مكه، بكه و ام‌القرى <ref>همان، ص 45</ref>
در بخش ديگرى از اين فصل اسرار نام‌هاى ديگر مكه مانند: بكّه، بلد و وادي‌القرى، با استفاده از قرآن كريم و منابع شيعى، مورد بررسى قرار گرفته است. در هريك از اين موارد معناى لغوى، موارد مذكور در قرآن و نيز روايات مرتبط با آن ذكر شده است. نويسنده در انتهاى اين بخش نيز به اين نتيجه مى‌رسد كه سه اسم براى مكه در قرآن و روايات مشترك است، مكه، بكه و ام‌القرى .<ref>همان، ص 45</ref>


در گفتارهاى ديگر اين فصل، فضيلت و عظمت مكه، اسرار حدود مكه، ويژگى‌ها و احكام مكه، آداب ورود و خروج به مكه با استفاده از آيات و روايات، بررسى شده است.
در گفتارهاى ديگر اين فصل، فضيلت و عظمت مكه، اسرار حدود مكه، ويژگى‌ها و احكام مكه، آداب ورود و خروج به مكه با استفاده از آيات و روايات، بررسى شده است.


در فصل دوم از کتاب كه به اسرار عرفانى مسجدالحرام اختصاص دارد، چنين مى‌خوانيم: «مسجدالحرام داراى حرمت و قداست بسيار بالايى است. اين مسجد از قصرهاى بهشت در روى زمين شمرده شده و محبوب‌ترين مسجد روى زمين نزد خداست». نويسنده، درباره حرمت اين مسجد با ذكر اولين آيه از سوره اسراء به معراج پيامبر در اين محل اشاره مى‌كند. وى با استناد به روايات، اين مسجد را مدفن انبيا و اولياى فراوانى دانسته است و از قول [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آورده است كه ميان ركن يمانى و حجرالاسود هفتاد پيامبر دفن شده‌اند <ref>همان، ص 152</ref>
در فصل دوم از کتاب كه به اسرار عرفانى مسجدالحرام اختصاص دارد، چنين مى‌خوانيم: «مسجدالحرام داراى حرمت و قداست بسيار بالايى است. اين مسجد از قصرهاى بهشت در روى زمين شمرده شده و محبوب‌ترين مسجد روى زمين نزد خداست». نويسنده، درباره حرمت اين مسجد با ذكر اولين آيه از سوره اسراء به معراج پيامبر در اين محل اشاره مى‌كند. وى با استناد به روايات، اين مسجد را مدفن انبيا و اولياى فراوانى دانسته است و از قول [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آورده است كه ميان ركن يمانى و حجرالاسود هفتاد پيامبر دفن شده‌اند .<ref>همان، ص 152</ref>


در فصل سوم از اين بخش کتاب، ابتدا تاريخچه بناى كعبه و سپس نام‌هاى كعبه با استفاده از آيات و روايات استخراج شده است، سپس اسرار عرفانى كعبه از زواياى مختلف مطالعه شده است. نويسنده، معتقد است كه سيره ائمه اطهار(ع) اين بوده كه هنگام طواف، به پوشش كعبه آويزان مى‌شدند و با خدا مناجات مى‌كردند <ref>همان، ص 186</ref> وى با استفاده از روايات، كعبه را دست خدا روى زمين دانسته كه با آن با بندگانش مصافحه مى‌كند <ref>همان، ص 187</ref> وى با ذكر مطالب فراوان ديگرى اعتراف مى‌كند كه اينها تنها بخشى از اسرار عرفانى كعبه است. در انتهاى اين فصل، ورود به كعبه از جمله مستحباتى دانسته شده كه براى زائر، به‌ويژه براى صروره (كسى كه حج اول اوست) تأكيد شده است.
در فصل سوم از اين بخش کتاب، ابتدا تاريخچه بناى كعبه و سپس نام‌هاى كعبه با استفاده از آيات و روايات استخراج شده است، سپس اسرار عرفانى كعبه از زواياى مختلف مطالعه شده است. نويسنده، معتقد است كه سيره ائمه اطهار(ع) اين بوده كه هنگام طواف، به پوشش كعبه آويزان مى‌شدند و با خدا مناجات مى‌كردند .<ref>همان، ص 186</ref> وى با استفاده از روايات، كعبه را دست خدا روى زمين دانسته كه با آن با بندگانش مصافحه مى‌كند .<ref>همان، ص 187</ref> وى با ذكر مطالب فراوان ديگرى اعتراف مى‌كند كه اينها تنها بخشى از اسرار عرفانى كعبه است. در انتهاى اين فصل، ورود به كعبه از جمله مستحباتى دانسته شده كه براى زائر، به‌ويژه براى صروره (كسى كه حج اول اوست) تأكيد شده است.


بخش دوم: در اين بخش از کتاب در ضمن نه فصل، ابتدا جايگاه حج و سپس جايگاه حج‌گزار در آيات و روايات مطالعه شده است. ضيف الله، ضمان الله و عون الله از جمله الفاظى است كه به حج‌گزار نسبت داده شده است.
بخش دوم: در اين بخش از کتاب در ضمن نه فصل، ابتدا جايگاه حج و سپس جايگاه حج‌گزار در آيات و روايات مطالعه شده است. ضيف الله، ضمان الله و عون الله از جمله الفاظى است كه به حج‌گزار نسبت داده شده است.


در فصول ديگر اين بخش، اسرار وجوب حج، اسرار عرفانى احرام، طواف، سعى و تقصير، مشعر، منى و ساير مناسك حج تبيين شده است. در گوشه‌اى از مطالب اين بخش مى‌خوانيم: «مسعى محبوب‌ترين محدوده‌اى است كه در حج وجود دارد و از ميان مناسك حج هيچ‌كدام به اندازه سعى پيش خدا محبوب و عزيز نيست. اين محبوبيت، رمز و رازى دارد: خداوند مى‌خواهد بنده‌اش نزد او ذليل باشد و اين ذلت بيش از همه‌جا در مسعى نمود دارد؛ چنان‌كه گردنكشان و جباران تاريخ در اين مكان احساس ذلت مى‌كردند» <ref>همان، ص 422</ref>
در فصول ديگر اين بخش، اسرار وجوب حج، اسرار عرفانى احرام، طواف، سعى و تقصير، مشعر، منى و ساير مناسك حج تبيين شده است. در گوشه‌اى از مطالب اين بخش مى‌خوانيم: «مسعى محبوب‌ترين محدوده‌اى است كه در حج وجود دارد و از ميان مناسك حج هيچ‌كدام به اندازه سعى پيش خدا محبوب و عزيز نيست. اين محبوبيت، رمز و رازى دارد: خداوند مى‌خواهد بنده‌اش نزد او ذليل باشد و اين ذلت بيش از همه‌جا در مسعى نمود دارد؛ چنان‌كه گردنكشان و جباران تاريخ در اين مكان احساس ذلت مى‌كردند» .<ref>همان، ص 422</ref>


بخش سوم: نويسنده در اين بخش به تبيين فضائل مدينه منوره، مسجدالحرام و بقيع پرداخته است. وى معتقد است كه: «بهتر است حج از مكه آغاز و به مدينه ختم شود و زيارت شهر مدينه و مسجدالنبى بعد از اتمام مناسك حج انجام شود؛ زيارت خانه خدا نسبت به زيارت پيامبرش تقدم دارد» <ref>همان، ص 509</ref> جالب است كه مؤلف در شيوه چينش مطالب کتاب نيز اين مطلب را لحاظ كرده است و با مكه شروع و به مدينه ختم كرده است. محبوب نبى، شهر قرآن و وادى پاك عناوينى است كه درباره اين شهر بررسى شده است.
بخش سوم: نويسنده در اين بخش به تبيين فضائل مدينه منوره، مسجدالحرام و بقيع پرداخته است. وى معتقد است كه: «بهتر است حج از مكه آغاز و به مدينه ختم شود و زيارت شهر مدينه و مسجدالنبى بعد از اتمام مناسك حج انجام شود؛ زيارت خانه خدا نسبت به زيارت پيامبرش تقدم دارد» .<ref>همان، ص 509</ref> جالب است كه مؤلف در شيوه چينش مطالب کتاب نيز اين مطلب را لحاظ كرده است و با مكه شروع و به مدينه ختم كرده است. محبوب نبى، شهر قرآن و وادى پاك عناوينى است كه درباره اين شهر بررسى شده است.


فصل دوم اين بخش با نقل تاريخچه مختصرى از بناى مسجدالحرام از «فروع كافى» و «[[تهذيب الأحكام]] » آغاز شده است. اين مسجد يكى از سه مسجد بزرگ روى زمين است <ref>همان، ص 519</ref> زيارت مسجدالحرام و مشاهده قبر نورانى پيامبر اكرم(ص) اسرارى دارد كه زيارت رسول الله(ص) و لياقت شفاعت ايشان از جمله آنهاست.
فصل دوم اين بخش با نقل تاريخچه مختصرى از بناى مسجدالحرام از «فروع كافى» و «[[تهذيب الأحكام]] » آغاز شده است. اين مسجد يكى از سه مسجد بزرگ روى زمين است .<ref>همان، ص 519</ref> زيارت مسجدالحرام و مشاهده قبر نورانى پيامبر اكرم(ص) اسرارى دارد كه زيارت رسول الله(ص) و لياقت شفاعت ايشان از جمله آنهاست.


نويسنده در آخرين فصل از کتاب به فضائل بقيع پرداخته و چنين مى‌نويسد: «شايسته است بعد از زيارت رسول خدا(ص)، با دلى پاك و قلبى آرام و با يقين به فضل و كرم خداى رحمان، قصد زيارت ائمه بقيع نمود. حب آنان، حب پيامبر(ص)، اطاعت آنان، اطاعت رسول خدا(ص) و خضوع و خشوع در برابر آنان، خضوع و خشوع در برابر جانشين خداست». اين فصل كه بسيار مختصر است با بحثى پيرامون مدفن فاطمه زهرا (س) و جايگاه زيارت بقيع به پايان آمده است <ref>همان، صص 529 - 527</ref>
نويسنده در آخرين فصل از کتاب به فضائل بقيع پرداخته و چنين مى‌نويسد: «شايسته است بعد از زيارت رسول خدا(ص)، با دلى پاك و قلبى آرام و با يقين به فضل و كرم خداى رحمان، قصد زيارت ائمه بقيع نمود. حب آنان، حب پيامبر(ص)، اطاعت آنان، اطاعت رسول خدا(ص) و خضوع و خشوع در برابر آنان، خضوع و خشوع در برابر جانشين خداست». اين فصل كه بسيار مختصر است با بحثى پيرامون مدفن فاطمه زهرا (س) و جايگاه زيارت بقيع به پايان آمده است .<ref>همان، صص 529 - 527</ref>


== وضعيت کتاب ==
== وضعيت کتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش