تدوين القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)'
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)')
خط ۶۲: خط ۶۲:
وى به نوعى ديگر از تحريف، به نام «تحريف معنوى يا تأويلى» اشاره مى‌كند. پس از آن به طرح مسائل اصل كتاب مى‌پردازند و ريشه اين نسبت ناروا به شيعيان را كه از سوى عده‌اى از وهابى‌مسلكان وارد شده، حضور تفكر والاى امامت در جامعه اسلامى كه تهديدى براى منافع دشمنان است دانسته و بعد از ارائه عقايد يكى از نويسندگان وهابى به نام «احسان ظهير» مى‌نويسد: «... از طرفى علماى شيعه در مورد اصالت قرآن ادله زيادى دارند. [[شيخ صدوق]]، مفيد، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و صدها تن از بزرگان شيعه، همگى قائل به اعجاز و عدم تحريف قرآن هستند». مؤلف در جواب مستشكل كه مى‌گويد: «شيعه به‌دروغ مدعى عدم تحريف شده و در حقيقت تقيه مى‌كند»، مى‌فرمايد: «تقيه روش عقلى، شرعى و مستند به قرآن بوده كه شيعه هرگاه در اقليت قرار مى‌گرفتند با آن روش خود را از خطرات حفظ مى‌نمودند» <ref>ر.ك: متن، ص48-46</ref>.
وى به نوعى ديگر از تحريف، به نام «تحريف معنوى يا تأويلى» اشاره مى‌كند. پس از آن به طرح مسائل اصل كتاب مى‌پردازند و ريشه اين نسبت ناروا به شيعيان را كه از سوى عده‌اى از وهابى‌مسلكان وارد شده، حضور تفكر والاى امامت در جامعه اسلامى كه تهديدى براى منافع دشمنان است دانسته و بعد از ارائه عقايد يكى از نويسندگان وهابى به نام «احسان ظهير» مى‌نويسد: «... از طرفى علماى شيعه در مورد اصالت قرآن ادله زيادى دارند. [[شيخ صدوق]]، مفيد، [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]]، [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]] و صدها تن از بزرگان شيعه، همگى قائل به اعجاز و عدم تحريف قرآن هستند». مؤلف در جواب مستشكل كه مى‌گويد: «شيعه به‌دروغ مدعى عدم تحريف شده و در حقيقت تقيه مى‌كند»، مى‌فرمايد: «تقيه روش عقلى، شرعى و مستند به قرآن بوده كه شيعه هرگاه در اقليت قرار مى‌گرفتند با آن روش خود را از خطرات حفظ مى‌نمودند» <ref>ر.ك: متن، ص48-46</ref>.


اگر كسى به ديده انصاف در روايات شيعه و سنى بنگرد، درمى‌يابد كه اعتقاد شيعيان به حفظ قرآن از تحريف، بسيار قوى‌تر از اهل سنت بوده و مطالبى در روايات اهل سنت هست كه بهت‌آور و غير قابل توجيه است. در ادامه به اعتقاد شيعه مبنى بر امانت گران‌سنگ بودن قرآن و سنت رسول خدا (ص) در بين مردم اشاره و با بررسى تاريخ اسلام، آغاز انحراف را عمل كردن برخلاف سنت با طرح شعار «حسبنا كتاب الله» و تثبيت موقعيت ديگران كه توانستند جو عمومى را به نفع خود تغيير دهند، مى‌داند و پس از بيان اقدامات بعدى اينها در كنار گذاشتن قرآن تدوين‌شده على (ع)، وادار كردن على و فاطمه (ع) به تسليم در برابر حكومت و ساير خيانت‌ها، اين وقايع را مضمون پيشگويى پيامبر (ص) مى‌داند كه فرمودند: «نبينيم كسى بر تخت تكيه بزند و امر و نهى مرا بشنود و بگويد آن را در كتاب خدا پيدا نكرديم» <ref>همان، ص61-55</ref>.
اگر كسى به ديده انصاف در روايات شيعه و سنى بنگرد، درمى‌يابد كه اعتقاد شيعيان به حفظ قرآن از تحريف، بسيار قوى‌تر از اهل سنت بوده و مطالبى در روايات اهل سنت هست كه بهت‌آور و غير قابل توجيه است. در ادامه به اعتقاد شيعه مبنى بر امانت گران‌سنگ بودن قرآن و سنت رسول خدا(ص) در بين مردم اشاره و با بررسى تاريخ اسلام، آغاز انحراف را عمل كردن برخلاف سنت با طرح شعار «حسبنا كتاب الله» و تثبيت موقعيت ديگران كه توانستند جو عمومى را به نفع خود تغيير دهند، مى‌داند و پس از بيان اقدامات بعدى اينها در كنار گذاشتن قرآن تدوين‌شده على (ع)، وادار كردن على و فاطمه (ع) به تسليم در برابر حكومت و ساير خيانت‌ها، اين وقايع را مضمون پيشگويى پيامبر(ص) مى‌داند كه فرمودند: «نبينيم كسى بر تخت تكيه بزند و امر و نهى مرا بشنود و بگويد آن را در كتاب خدا پيدا نكرديم» <ref>همان، ص61-55</ref>.


ايشان پس از مردود دانستن علت ممانعت خليفه اول و دوم از جمع‌آورى احاديث پيامبر (ص)، احاديثى در جواز كتابت و نقل حديث آورده و معتقدند انگيزه واقعى اينها جلوگيرى از احياى نقش اهل بيت و افشاگرى‌هاى سوابق كفار و منافقان بوده است <ref>همان، ص369</ref>.
ايشان پس از مردود دانستن علت ممانعت خليفه اول و دوم از جمع‌آورى احاديث پيامبر(ص)، احاديثى در جواز كتابت و نقل حديث آورده و معتقدند انگيزه واقعى اينها جلوگيرى از احياى نقش اهل بيت و افشاگرى‌هاى سوابق كفار و منافقان بوده است <ref>همان، ص369</ref>.


نگارنده، معتقد است اگر كسى بخواهد در مورد معتقدان به تحريف كتاب الهى بررسى كند ابتدا بايد به خود اهل سنّت مراجعه كند؛ بدين جهت رواياتى از خليفه دوم نقل كرده كه مبين عقايد او در تحريف قرآن است <ref>همان، ص65</ref>.
نگارنده، معتقد است اگر كسى بخواهد در مورد معتقدان به تحريف كتاب الهى بررسى كند ابتدا بايد به خود اهل سنّت مراجعه كند؛ بدين جهت رواياتى از خليفه دوم نقل كرده كه مبين عقايد او در تحريف قرآن است <ref>همان، ص65</ref>.
خط ۷۲: خط ۷۲:
فصل پايانى كتاب درباره صفات قرآن از زبان پيامبر و ائمه و نيز خلفا مى‌باشد.
فصل پايانى كتاب درباره صفات قرآن از زبان پيامبر و ائمه و نيز خلفا مى‌باشد.


با توجه به اينكه هركس به مقدار فهم خود سخن مى‌گويد. در اين فصل مؤلف در صدد بررسى سخنان دو خليفه اوّل و سپس سخنان رسول خدا (ص) و اهل بيت معصومش(ع) هست تا تفاوت اين دو گروه آشكار شود و سره از ناسره شناخته گردد.
با توجه به اينكه هركس به مقدار فهم خود سخن مى‌گويد. در اين فصل مؤلف در صدد بررسى سخنان دو خليفه اوّل و سپس سخنان رسول خدا(ص) و اهل بيت معصومش(ع) هست تا تفاوت اين دو گروه آشكار شود و سره از ناسره شناخته گردد.


تمام آنچه درباره قرآن از دو خليفه اول و دوم به دست ما رسيده است، تنها دو روايت است؛ اما در مقابل، اهل بيت پيامبر (ع) كه معدن بى‌پايان علم الهى هستند، از آنها فراوان درباره قرآن، روايت نقل شده است.
تمام آنچه درباره قرآن از دو خليفه اول و دوم به دست ما رسيده است، تنها دو روايت است؛ اما در مقابل، اهل بيت پيامبر (ع) كه معدن بى‌پايان علم الهى هستند، از آنها فراوان درباره قرآن، روايت نقل شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش