۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در ادامه اين مطلب، متذكر مىشود كه «جمرات» جزء الفاظى نيست كه داراى حقيقت شرعيه يا متشرعه بوده باشد؛ بنابراين، بايد در فهم معناى آن به كتب لغت مراجعه كرد و اطلاق آن بر محلهاى سهگانه، از قبيل اطلاق كلى بر فرد است و كمكم اين واژه براى آن اماكن «علم» شده است <ref>همان، ص28</ref>. | در ادامه اين مطلب، متذكر مىشود كه «جمرات» جزء الفاظى نيست كه داراى حقيقت شرعيه يا متشرعه بوده باشد؛ بنابراين، بايد در فهم معناى آن به كتب لغت مراجعه كرد و اطلاق آن بر محلهاى سهگانه، از قبيل اطلاق كلى بر فرد است و كمكم اين واژه براى آن اماكن «علم» شده است <ref>همان، ص28</ref>. | ||
در ادامه اين بحث، نويسنده رواياتى را ذكر مىكند و هركدام از آنها را در ترازوى نقد و نظر و اجتهاد قرار مىدهد و در پايان مىگويد كه در هيچيك از رواياتى كه آورديم سخنى از ماهيت «جمره» به ميان نيامده، ليكن از تعبيرات موجود در آنها مىتوان اطمينان يافت كه در عصر پيامبر (ص) و ائمه اهلبيت(ع) چيزى جز محل اجتماع سنگريزهها در آن قطعه زمين معين از منى وجود نداشته است <ref>همان، ص39</ref>. ايشان سرى به تاريخ «مروج الذهب» مسعودى و «تاريخ كامل» [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] زده و اين مطلب را استخراج كرده كه عرب قبل و بعد از اسلام، قبور افراد منفور را رمى مىكردند؛ درحالىكه در تاريخ بيان نشده كه ستونى بالاى قبور مزبور ساخته باشند و اين مطلب را بهعنوان مؤيد در اختيار قرار مىدهد <ref>همان، ص39-43</ref>. | در ادامه اين بحث، نويسنده رواياتى را ذكر مىكند و هركدام از آنها را در ترازوى نقد و نظر و اجتهاد قرار مىدهد و در پايان مىگويد كه در هيچيك از رواياتى كه آورديم سخنى از ماهيت «جمره» به ميان نيامده، ليكن از تعبيرات موجود در آنها مىتوان اطمينان يافت كه در عصر پيامبر(ص) و ائمه اهلبيت(ع) چيزى جز محل اجتماع سنگريزهها در آن قطعه زمين معين از منى وجود نداشته است <ref>همان، ص39</ref>. ايشان سرى به تاريخ «مروج الذهب» مسعودى و «تاريخ كامل» [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] زده و اين مطلب را استخراج كرده كه عرب قبل و بعد از اسلام، قبور افراد منفور را رمى مىكردند؛ درحالىكه در تاريخ بيان نشده كه ستونى بالاى قبور مزبور ساخته باشند و اين مطلب را بهعنوان مؤيد در اختيار قرار مىدهد <ref>همان، ص39-43</ref>. | ||
با اين توضيحاتى كه گذشت مؤلف نتايجى گرفته است كه خلاصه آن اين است: | با اين توضيحاتى كه گذشت مؤلف نتايجى گرفته است كه خلاصه آن اين است: |
ویرایش