خسرونامه شیخ فریدالدین عطار نیشابوری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عبدالحسين زرّين كوب' به 'عبدالحسين زرّين كوب '
جز (جایگزینی متن - 'فريدالدين عطّار نيشابورى' به 'فريدالدين عطّار نيشابورى ')
جز (جایگزینی متن - 'عبدالحسين زرّين كوب' به 'عبدالحسين زرّين كوب ')
خط ۴۳: خط ۴۳:
'''خسرونامه'''؛ شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطّار نيشابورى]]  
'''خسرونامه'''؛ شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريدالدين عطّار نيشابورى]]  


خسرونامه در ميان مثنويات عطّار، تنها منظومه‌اى است كه از ماجراى عشق دو دلداده و داستان زندگانى دو شاهزاده سخن مى‌گويد. اصل اين داستان، چنانكه خود شيخ در آغاز كتاب بدان اشاره كرده، افسانه‌اى باستانى است به قلم «بدر اهوازى» كه احوالش مانند بسيارى از داستان نويسان مجهول است. دوستى از شيخ خواهش كرده است كه آن را به نظم درآورد. وى نخست به عذر اين‌كه خسرونامه افسانه‌اى عشقى است، خواهش آن دوست را رد كرد؛ ولى وى سخت پايدارى نمود و بعدها شيخ خواهش او را پذيرفت و اين داستان را دستاويز بيان حقايق معارف و عرفان كرد و به سلك نظم كشيد. داستان خسرونامه بعد از عطّار به نام «گل و هرمز» و «خسرو و گل» معروف شده و اكنون چنان است كه ارباب دانش نام اصلى آن را كمتر مى‌دانند و برخى هم خسرونامه و گل و هرمز را به اشتباه دو مثنوى دانسته‌اند. بعضى اين مثنوى را از شيخ عطّار نمى‌دانند. از جمله كسانى كه در صحّت انتساب خسرونامه به عطّار ترديد كرده‌اند، مى‌توان سه تن را نام برد. مرحوم استاد [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] در كتاب «جستجو در احوال و آثار عطّار» كه خسرونامه را از «عطّار تونى» شاعر شيعه‌ى قرن نهم دانسته‌اند، آقاى دكتر محمّدرضا [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفيعى كدكنى]]  در مقدّمه‌ى كتاب مختارنامه، استاد عبدالحسين زرّين كوب در كتاب «جستجو در تصوّف ايران» دليل دكتر شفيعى بر رد انتساب خسرونامه به عطّار، وجود برخى ابيات مشترك و مشابه در «گلشن راز» شبسترى و خسرونامه است. استاد زرين كوب فرموده‌اند: «در باب خسرونامه يا خسرو و گل كه گه گاه محققان، ذكر آثار ديگر عطّار را در آن مستند و ملاك تميز صحت و قبول انتساب آن آثار تلقى كرده‌اند، هم در باب يقين ممدوح و مخاطب آن (سعدالدين ابن الربيب) جاى بحث است و هم در اين نكته كه شاعر بعد از نظم آثارى چون اسرارنامه و مصيبت نامه و مقامات طيور به نظم كردن يك قصّه بزمى ساده پرداخته باشد، غرابتى هست. ذكر آثار عطّار و اشارت به احوال او هم در طى مقدّمه‌ى خسرونامه طورى است كه روى هم رفته نمى‌توان آن را به طور قطع جزء آثار اوايل عمر شاعر شمرد و اگر جزء آخرين آثارش باشد، ديگر سلوك روحانى و عرفانى شاعر چندان صميمانه و قابل توجيه نخواهد بود». البته محققانى هستند كه انتساب كتاب را به عطّار قطعى دانسته ودلايل [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفيعى كدكنى]]  و زرين كوب و نفيسى را ناصواب مى‌دانند.
خسرونامه در ميان مثنويات عطّار، تنها منظومه‌اى است كه از ماجراى عشق دو دلداده و داستان زندگانى دو شاهزاده سخن مى‌گويد. اصل اين داستان، چنانكه خود شيخ در آغاز كتاب بدان اشاره كرده، افسانه‌اى باستانى است به قلم «بدر اهوازى» كه احوالش مانند بسيارى از داستان نويسان مجهول است. دوستى از شيخ خواهش كرده است كه آن را به نظم درآورد. وى نخست به عذر اين‌كه خسرونامه افسانه‌اى عشقى است، خواهش آن دوست را رد كرد؛ ولى وى سخت پايدارى نمود و بعدها شيخ خواهش او را پذيرفت و اين داستان را دستاويز بيان حقايق معارف و عرفان كرد و به سلك نظم كشيد. داستان خسرونامه بعد از عطّار به نام «گل و هرمز» و «خسرو و گل» معروف شده و اكنون چنان است كه ارباب دانش نام اصلى آن را كمتر مى‌دانند و برخى هم خسرونامه و گل و هرمز را به اشتباه دو مثنوى دانسته‌اند. بعضى اين مثنوى را از شيخ عطّار نمى‌دانند. از جمله كسانى كه در صحّت انتساب خسرونامه به عطّار ترديد كرده‌اند، مى‌توان سه تن را نام برد. مرحوم استاد [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] در كتاب «جستجو در احوال و آثار عطّار» كه خسرونامه را از «عطّار تونى» شاعر شيعه‌ى قرن نهم دانسته‌اند، آقاى دكتر محمّدرضا [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفيعى كدكنى]]  در مقدّمه‌ى كتاب مختارنامه، استاد [[زرین‌کوب، عبدالحسین|عبدالحسين زرّين كوب]]  در كتاب «جستجو در تصوّف ايران» دليل دكتر شفيعى بر رد انتساب خسرونامه به عطّار، وجود برخى ابيات مشترك و مشابه در «گلشن راز» شبسترى و خسرونامه است. استاد زرين كوب فرموده‌اند: «در باب خسرونامه يا خسرو و گل كه گه گاه محققان، ذكر آثار ديگر عطّار را در آن مستند و ملاك تميز صحت و قبول انتساب آن آثار تلقى كرده‌اند، هم در باب يقين ممدوح و مخاطب آن (سعدالدين ابن الربيب) جاى بحث است و هم در اين نكته كه شاعر بعد از نظم آثارى چون اسرارنامه و مصيبت نامه و مقامات طيور به نظم كردن يك قصّه بزمى ساده پرداخته باشد، غرابتى هست. ذكر آثار عطّار و اشارت به احوال او هم در طى مقدّمه‌ى خسرونامه طورى است كه روى هم رفته نمى‌توان آن را به طور قطع جزء آثار اوايل عمر شاعر شمرد و اگر جزء آخرين آثارش باشد، ديگر سلوك روحانى و عرفانى شاعر چندان صميمانه و قابل توجيه نخواهد بود». البته محققانى هستند كه انتساب كتاب را به عطّار قطعى دانسته ودلايل [[شفیعی کدکنی، محمدرضا|شفيعى كدكنى]]  و زرين كوب و نفيسى را ناصواب مى‌دانند.


== ساختار كتاب==
== ساختار كتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش