۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
كتاب، شامل مقدمه ناشر، تقدير، احوال و آثار فيض(1007 - 1091)، ده رساله(به نامهاى: شرح صدر، زاد السالك، المحاكمة، راه صواب، آيينه شاهى، الانصاف، الفتنامه، پاسخ به سؤالات اهل مولتان، مشواق و اعتذار) و فهرست مطالب مىباشد. | كتاب، شامل مقدمه ناشر، تقدير، احوال و آثار فيض(1007 - 1091)، ده رساله (به نامهاى: شرح صدر، زاد السالك، المحاكمة، راه صواب، آيينه شاهى، الانصاف، الفتنامه، پاسخ به سؤالات اهل مولتان، مشواق و اعتذار) و فهرست مطالب مىباشد. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
6. رساله الانصاف: از جمله رسالههايى است كه مرحوم فيض، در اواخر عمر خويش، تأليف كرده است. سال تأليف رساله، 1083ق است و خود وى، متوفاى 1091ق است. اهميت اين رساله، از آن روست كه فيض، نگاهى نقدگونه بر برخى از آراء و نوشتههاى گذشته خويش دارد و اعتراف مىكند كه برخى از آنها را، على حسب التمرين نگاشته است. در اين رساله، درباره چهار دسته متفلسفه، متصوفه، متكلمين و من عنديين سخن گفته شده و انتقاداتى از آنان صورت گرفته است. | 6. رساله الانصاف: از جمله رسالههايى است كه مرحوم فيض، در اواخر عمر خويش، تأليف كرده است. سال تأليف رساله، 1083ق است و خود وى، متوفاى 1091ق است. اهميت اين رساله، از آن روست كه فيض، نگاهى نقدگونه بر برخى از آراء و نوشتههاى گذشته خويش دارد و اعتراف مىكند كه برخى از آنها را، على حسب التمرين نگاشته است. در اين رساله، درباره چهار دسته متفلسفه، متصوفه، متكلمين و من عنديين سخن گفته شده و انتقاداتى از آنان صورت گرفته است. | ||
7. رساله الفتنامه: شامل اين مطلب است كه از مفاهيمى كه مورد عنايت صوفيان يا علاقهمندان به تصوف قرار گرفته، مفهوم اخوت و الفت است. اين مفاهيم، يك اثر درونى بر صوفيان داشته و يك اثر بيرونى؛ در درون، پيوندهاى اخوت، روابط درونگروهى صوفيان را تحكيم و آنان را متشكل مىكرده؛ تشكلى كه گاه در حد يك حزب سياسى به معناى امروزين آن متجلى مىشده(صفويه و پيروان قزلباش آنها يك نمونه است). | 7. رساله الفتنامه: شامل اين مطلب است كه از مفاهيمى كه مورد عنايت صوفيان يا علاقهمندان به تصوف قرار گرفته، مفهوم اخوت و الفت است. اين مفاهيم، يك اثر درونى بر صوفيان داشته و يك اثر بيرونى؛ در درون، پيوندهاى اخوت، روابط درونگروهى صوفيان را تحكيم و آنان را متشكل مىكرده؛ تشكلى كه گاه در حد يك حزب سياسى به معناى امروزين آن متجلى مىشده (صفويه و پيروان قزلباش آنها يك نمونه است). | ||
از نظر بيرونى نيز روحيه تسامح را در اين افراد شايع مىكرده و آنان را وامىداشته تا همه را به ديد برادر نگريسته و گاه همه مذاهب را - چه رسد به فرقههاى يك مذهب - يكسان بدانند. فيض، فراوان بر اخوت تكيه دارد. وى، در كتاب «الحقائق» نيز فصلى را بدين امر اختصاص داده، چنانكه بر اساس فصول كتاب «احياء» غزالى در «المحجة» چنين كرده است. لا يخفى كه در كتب اخلاقى و روايى نيز باب «الاخوان» بوده و هست. فيض، در رساله مورد بحث، روابط درونى برادران را تشريح كرده و مسلمانان را تحريض بر تشكيل مجمعهاى اخوت كرده است. نمونههاى مختلفى را نيز از اين مجمعها، بهصورت دو سه نفرى، پنج شش نفرى و دسته جمعى پيشنهاد كرده است. وى، بر اين عقيده است كه طريقه جمعيت و الفت و مرافقت و اخوت در دين، در زمان ما مندرس شده و قلوب اكثر اهل ايمان را با يكديگر تنافرى و تخالفى روى داده و نفاق و ريا در ميان اكثر مردم شايع شده است؛ اين، انگيزه اوست در نوشتن اين رساله. اهميت نوشته وى از آن روست كه مىكوشد تا بعد از تعيين جماعت اخوان و ضبط عدد ايشان، قواعد و قوانينى چند در ميان مقرر دارد بر وفق شريعت و طريقت. | از نظر بيرونى نيز روحيه تسامح را در اين افراد شايع مىكرده و آنان را وامىداشته تا همه را به ديد برادر نگريسته و گاه همه مذاهب را - چه رسد به فرقههاى يك مذهب - يكسان بدانند. فيض، فراوان بر اخوت تكيه دارد. وى، در كتاب «الحقائق» نيز فصلى را بدين امر اختصاص داده، چنانكه بر اساس فصول كتاب «احياء» غزالى در «المحجة» چنين كرده است. لا يخفى كه در كتب اخلاقى و روايى نيز باب «الاخوان» بوده و هست. فيض، در رساله مورد بحث، روابط درونى برادران را تشريح كرده و مسلمانان را تحريض بر تشكيل مجمعهاى اخوت كرده است. نمونههاى مختلفى را نيز از اين مجمعها، بهصورت دو سه نفرى، پنج شش نفرى و دسته جمعى پيشنهاد كرده است. وى، بر اين عقيده است كه طريقه جمعيت و الفت و مرافقت و اخوت در دين، در زمان ما مندرس شده و قلوب اكثر اهل ايمان را با يكديگر تنافرى و تخالفى روى داده و نفاق و ريا در ميان اكثر مردم شايع شده است؛ اين، انگيزه اوست در نوشتن اين رساله. اهميت نوشته وى از آن روست كه مىكوشد تا بعد از تعيين جماعت اخوان و ضبط عدد ايشان، قواعد و قوانينى چند در ميان مقرر دارد بر وفق شريعت و طريقت. |
ویرایش