۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
'''ابومنصور عبدالملك بن محمد بن اسماعيل ثعالبى'''، در سال 350ق در نيشابور متولد شد. پدرش از راه پيراستن پوست روباه (ثعلب) روزگار مىگذرانيد و لذا او هم به اين لقب ناميده شد. | |||
ثعالبى پس از خواندن و آموختن و بهره گرفتن از نبوغ و هوش خويش به يارى و ميانجىگرى استادش -ابوبكر جمال الدين محمد خوارزمى- به دربار امير ابونصر احمد ميكالى راه يافت. پس از مدتى، با ابوالفتح بستى آشنا شد. در سال 384ق- نامورترين اثر خود، يعنى «يتيمة الدهر فى محاسن اهل العصر» را تأليف كرد. در سال 391ق به خواهش دوستش -ابونصر محمّد عتبى موّرخ و مؤلف تاريخ يمينى- در گرگان به پيشگاه شمس المعالى قابوس بن وشمگير رسيد. پس از كشته شدن اين امير نامدار به جرجانيه (خوارزم) رفت و از الطاف ابوالعباس مأمون خوارزمشاه -كه خود اديب و ادبپرور بود- برخوردار شد. در سال 407ق خوارزم را به سوى غزنه پايتخت محمود غزنوى ترك گفت، و نزديك به پنج سال در پايتخت با شكوه محمود ماند. | ثعالبى پس از خواندن و آموختن و بهره گرفتن از نبوغ و هوش خويش به يارى و ميانجىگرى استادش -ابوبكر جمال الدين محمد خوارزمى- به دربار امير ابونصر احمد ميكالى راه يافت. پس از مدتى، با ابوالفتح بستى آشنا شد. در سال 384ق- نامورترين اثر خود، يعنى «يتيمة الدهر فى محاسن اهل العصر» را تأليف كرد. در سال 391ق به خواهش دوستش -ابونصر محمّد عتبى موّرخ و مؤلف تاريخ يمينى- در گرگان به پيشگاه شمس المعالى قابوس بن وشمگير رسيد. پس از كشته شدن اين امير نامدار به جرجانيه (خوارزم) رفت و از الطاف ابوالعباس مأمون خوارزمشاه -كه خود اديب و ادبپرور بود- برخوردار شد. در سال 407ق خوارزم را به سوى غزنه پايتخت محمود غزنوى ترك گفت، و نزديك به پنج سال در پايتخت با شكوه محمود ماند. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
بسيارى از كتابهاى اين نويسنده بزرگ از ميان رفته است. او در كتابهاى خود دانشهاى زيادى را گرد آورده و به بيشتر علوم روزگار خويش پرداخته و آثار متعددى در زمينههاى لغت، نقد ادبى، بلاغت و شاخههاى آن، تاريخ، جامعهشناسى و... به رشته تحرير در آورده است. از جمله كتابهاى معروف وى علاوه بر آثار فوق، مىتوان به اين آثار اشاره نمود: | بسيارى از كتابهاى اين نويسنده بزرگ از ميان رفته است. او در كتابهاى خود دانشهاى زيادى را گرد آورده و به بيشتر علوم روزگار خويش پرداخته و آثار متعددى در زمينههاى لغت، نقد ادبى، بلاغت و شاخههاى آن، تاريخ، جامعهشناسى و... به رشته تحرير در آورده است. از جمله كتابهاى معروف وى علاوه بر آثار فوق، مىتوان به اين آثار اشاره نمود: | ||
# المبهج و الكنايه و التعريض | |||
# زاد سفر الملوك | |||
# ثمار القلوب فى المضاف و المنسوب | |||
# فقه اللغه و سر العربيه | |||
# لطائف المعارف | |||
# الاعجاز و الايجاز | |||
# آداب الملوك | |||
# اللطائف و الظرائف | |||
# نثر النظم و حل العقد | |||
# لباب الاداب | |||
# كتاب خاص الخاص | |||
# رسائل الثعالبى | |||
# اللطف و اللطائف و مرآة المروئات | |||
ویرایش