التفسير المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه ('
جز (جایگزینی متن - ')ا' به ') ا')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ه(' به 'ه (')
خط ۴۴: خط ۴۴:
== معرفى اجمالى ==
== معرفى اجمالى ==


نويسنده در آغاز، طى مقدمه‌اى كوتاه به انگيزه خود از تدوين اين تفسير، شيوه تفسير و منابع و مآخذ آن مى‌پردازد. آن‌گاه برابر شيوه معمول بيشتر مفسران كه در آغاز تفسير، برخى از مباحث علوم قرآنى را يادآور مى‌شوند، به بحث و بررسى مختصر درباره بعضى از مباحث مى‌پردازد كه حدود 35 صفحه را دربر مى‌گيرد. برخى از مباحث علوم قرآنى مطرح شده در اين بخش بدين‌ترتيب است: تعريف قرآن، اسامى قرآن، كيفيت نزول، مكى و مدنى، جمع قرآن در زمان رسول الله(ص) و در زمان ابوبكر و عثمان، رسم‌الخط عثمانى، قرائات هفت‌گانه، اعجاز قرآن و وجوه آن، ترجمه قرآن، حروف مقطعه، تشبيه، استعاره، كنايه، تعريض و مجاز در قرآن.
نويسنده در آغاز، طى مقدمه‌اى كوتاه به انگيزه خود از تدوين اين تفسير، شيوه تفسير و منابع و مآخذ آن مى‌پردازد. آن‌گاه برابر شيوه معمول بيشتر مفسران كه در آغاز تفسير، برخى از مباحث علوم قرآنى را يادآور مى‌شوند، به بحث و بررسى مختصر درباره بعضى از مباحث مى‌پردازد كه حدود 35 صفحه را دربر مى‌گيرد. برخى از مباحث علوم قرآنى مطرح شده در اين بخش بدين‌ترتيب است: تعريف قرآن، اسامى قرآن، كيفيت نزول، مكى و مدنى، جمع قرآن در زمان رسول الله (ص) و در زمان ابوبكر و عثمان، رسم‌الخط عثمانى، قرائات هفت‌گانه، اعجاز قرآن و وجوه آن، ترجمه قرآن، حروف مقطعه، تشبيه، استعاره، كنايه، تعريض و مجاز در قرآن.


ايشان به اختصار درباره هر يك از گزاره‌هاى ياد شده مطالبى را مطرح و ديدگاه خود را درباره آن بيان داشته است. و نيز به مانند برخى تفاسير در ذيل بعضى آيات، مباحث عمده علوم قرآنى را آورده است؛ مثلاً در ذيل آيه 7 سوره آل عمران <ref>ج 3، ص 149</ref> درباره محكم و متشابه نكاتى يادآور شده است. از اين‌رو مباحث مهم علوم قرآنى به اختصار در مقدمه تفسير و در ضمن تفسير آيات قرآنى مطرح شده است كه براى دست‌يابى و اطلاع از موارد عنوان شده، رجوع به جلد 31 و 32 تفسير كه در بردارنده فهرست موضوعات قرآن و تفسير است، ضروى مى‌نمايد.
ايشان به اختصار درباره هر يك از گزاره‌هاى ياد شده مطالبى را مطرح و ديدگاه خود را درباره آن بيان داشته است. و نيز به مانند برخى تفاسير در ذيل بعضى آيات، مباحث عمده علوم قرآنى را آورده است؛ مثلاً در ذيل آيه 7 سوره آل عمران <ref>ج 3، ص 149</ref> درباره محكم و متشابه نكاتى يادآور شده است. از اين‌رو مباحث مهم علوم قرآنى به اختصار در مقدمه تفسير و در ضمن تفسير آيات قرآنى مطرح شده است كه براى دست‌يابى و اطلاع از موارد عنوان شده، رجوع به جلد 31 و 32 تفسير كه در بردارنده فهرست موضوعات قرآن و تفسير است، ضروى مى‌نمايد.
خط ۹۶: خط ۹۶:
برخى از آيات بدون سبب خاص نازل گرديده و برخى ديگر با توجه به يك سبب و قضيه خاص نازل شده‌اند كه در مرتبه اول، آن آيات اشاره به آن سبب دارد، هر چند سبب نزول خاص، مخصص حكم آيه نيست و در موارد همانند آن، قابل تطبيق و جارى است.
برخى از آيات بدون سبب خاص نازل گرديده و برخى ديگر با توجه به يك سبب و قضيه خاص نازل شده‌اند كه در مرتبه اول، آن آيات اشاره به آن سبب دارد، هر چند سبب نزول خاص، مخصص حكم آيه نيست و در موارد همانند آن، قابل تطبيق و جارى است.


از اين‌رو دكتر زحيلى در مواردى كه آيات داراى شأن نزول مشخصى بوده، زير عنوان «سبب النزول» روايات گوناگونى را كه در اين‌باره وارد گرديده به اختصار بيان كرده و برخى را بر برخى ديگر برترى داده است. هرچند در پاره‌اى از موارد، راه درست را نپيموده است؛ مثلاً درباره سوره دهر، آيه 8 و 9 تمامى مفسران اماميه و برخى از دانشمندان اهل سنت، شأن نزول آن را درباره على (ع) و فاطمه(س) و حسنين (ع) مى‌دانند، ولى ايشان ضمن نقل اين قضيه و استناد آن به مفسران، اين شأن نزول را صحيح نمى‌داند <ref>همان، ج 29، ص 287</ref>. در اين بخش، منابع و مآخذ مفسر، با توجه به آنچه كه در مقدمه آمده است <ref>مقدمه، ج 1، ص 10</ref> و همچنين آن‌گونه كه در جلدهاى گوناگون تفسير نيز به آن اشاره شده است، اسباب النزول واحدى، تفسير در المنثور [[سيوطى]] و تفسير خازن است <ref>فصلنامه بينات، شماره 2، ص 117</ref>. هر چند گاهى به تفاسير و جوامع حديثى مشهور ديگر نيز رجوع شده است؛ مانند: تفسير طبرى و [[صحيح بخارى]] <ref>متن كتاب، ج 2 ص 211 و 227</ref>. ايشان در هر مورد مأخذ و مرجعى كه از آن نقل كرده، و در هنگام نقل روايات سبب نزول، سلسله سند و راوى و صحابى نقل كننده و حاضر در جريان واقعه را يادآور مى‌شود.
از اين‌رو دكتر زحيلى در مواردى كه آيات داراى شأن نزول مشخصى بوده، زير عنوان «سبب النزول» روايات گوناگونى را كه در اين‌باره وارد گرديده به اختصار بيان كرده و برخى را بر برخى ديگر برترى داده است. هرچند در پاره‌اى از موارد، راه درست را نپيموده است؛ مثلاً درباره سوره دهر، آيه 8 و 9 تمامى مفسران اماميه و برخى از دانشمندان اهل سنت، شأن نزول آن را درباره على (ع) و فاطمه (س) و حسنين (ع) مى‌دانند، ولى ايشان ضمن نقل اين قضيه و استناد آن به مفسران، اين شأن نزول را صحيح نمى‌داند <ref>همان، ج 29، ص 287</ref>. در اين بخش، منابع و مآخذ مفسر، با توجه به آنچه كه در مقدمه آمده است <ref>مقدمه، ج 1، ص 10</ref> و همچنين آن‌گونه كه در جلدهاى گوناگون تفسير نيز به آن اشاره شده است، اسباب النزول واحدى، تفسير در المنثور [[سيوطى]] و تفسير خازن است <ref>فصلنامه بينات، شماره 2، ص 117</ref>. هر چند گاهى به تفاسير و جوامع حديثى مشهور ديگر نيز رجوع شده است؛ مانند: تفسير طبرى و [[صحيح بخارى]] <ref>متن كتاب، ج 2 ص 211 و 227</ref>. ايشان در هر مورد مأخذ و مرجعى كه از آن نقل كرده، و در هنگام نقل روايات سبب نزول، سلسله سند و راوى و صحابى نقل كننده و حاضر در جريان واقعه را يادآور مى‌شود.


دكتر زحيلى درباره بحث «اسباب نزول» در تفسير خود مى‌نويسد: «من در اين ت‌فسير كوشيده‌ام تا شأن نزول‌هايى را كه صحيح نيست، ذكر نكنم، همچنين از ميان برخى اسرائيليات و سخنانى كه از بنى‌اسرائيل از طريق كتاب‌هاى كعب الاحبار و وهب بن منبه در كتاب‌هاى ما وارد شده و فرهنگ بعضى از مسلمان‌ها متأثر از آن شده است و تصور كرده‌اند كه اين‌ها از پيامبر (ص) است، ولى روشن شده كه اين‌گونه مطالب، از بنى‌اسرائيل است، پرهيز نموده‌ام و هر مطلبى را كه غيرصحيح بود، ذكر نكرده‌ام و...» <ref>فصلنامه بينات، ش 2، ص 116</ref>.
دكتر زحيلى درباره بحث «اسباب نزول» در تفسير خود مى‌نويسد: «من در اين ت‌فسير كوشيده‌ام تا شأن نزول‌هايى را كه صحيح نيست، ذكر نكنم، همچنين از ميان برخى اسرائيليات و سخنانى كه از بنى‌اسرائيل از طريق كتاب‌هاى كعب الاحبار و وهب بن منبه در كتاب‌هاى ما وارد شده و فرهنگ بعضى از مسلمان‌ها متأثر از آن شده است و تصور كرده‌اند كه اين‌ها از پيامبر (ص) است، ولى روشن شده كه اين‌گونه مطالب، از بنى‌اسرائيل است، پرهيز نموده‌ام و هر مطلبى را كه غيرصحيح بود، ذكر نكرده‌ام و...» <ref>فصلنامه بينات، ش 2، ص 116</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش