لب الأثر في الجبر و القدر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'استاد سبحانى' به 'استاد سبحانى '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'استاد سبحانى' به 'استاد سبحانى ')
خط ۴۳: خط ۴۳:
'''لبّ الأثر في الجبر و القدر''' تقرير بخشى از مباحث اصول حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) مى‌باشد كه توسّط [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله سبحانى]] به رشتۀ تحرير
'''لبّ الأثر في الجبر و القدر''' تقرير بخشى از مباحث اصول حضرت [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) مى‌باشد كه توسّط [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیت‌الله سبحانى]] به رشتۀ تحرير


درآمده است استاد سبحانى گرچه همۀ مباحث اصولى حضرت امام را نوشته و در مجموعه‌اى تحت عنوان «تهذيب الاصول»
درآمده است [[سبحانی تبریزی، جعفر|استاد سبحانى]]  گرچه همۀ مباحث اصولى حضرت امام را نوشته و در مجموعه‌اى تحت عنوان «تهذيب الاصول»


به چاپ رسانده‌اند ولى بخاطر اهميت اين مساله اين بخش از مباحث را به صورت جداگانه براى طالبان معارف
به چاپ رسانده‌اند ولى بخاطر اهميت اين مساله اين بخش از مباحث را به صورت جداگانه براى طالبان معارف
خط ۶۱: خط ۶۱:
#حكماء و متكلّمين دربارۀ رابطۀ ذات و صفات الهى اختلاف نظر دارند:اشاعره معتقدند كه صفات خدا
#حكماء و متكلّمين دربارۀ رابطۀ ذات و صفات الهى اختلاف نظر دارند:اشاعره معتقدند كه صفات خدا
غير از ذات خداست معتزله معتقد به نيابت هستند يعنى ذات خدا جانشين صفات است ولى اماميه صفات خداوند را عين ذات خداوند مى‌دانند.
غير از ذات خداست معتزله معتقد به نيابت هستند يعنى ذات خدا جانشين صفات است ولى اماميه صفات خداوند را عين ذات خداوند مى‌دانند.
#اهل حديث بر نفى ارادۀ ذاتيّه خداوند اتّفاق نظر دارند در حاليكه سلب اراده از ذات خداوند مستلزم خلوّ ذات از كمال مطلق براى موجود بما هو موجود است البته با دقت در روايات معلوم مى‌شود كه اهل بيت نفى‌ارادۀ حادثه در مقام ذات كرده‌اند نه نفى ارادۀ ذاتيه.يكى از شبهاتى كه ارادۀ ذاتيه را نفى مى‌كند آنست كه قائلين به اراده ذاتيه آنرا به علم محيط تفسير مى‌كنند در حاليكه اراده عين علم نيست استاد سبحانى جواب [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] و حضرت امام را دراين‌باره مى‌آورد و به شبهه فوق جواب مى‌دهد.
#اهل حديث بر نفى ارادۀ ذاتيّه خداوند اتّفاق نظر دارند در حاليكه سلب اراده از ذات خداوند مستلزم خلوّ ذات از كمال مطلق براى موجود بما هو موجود است البته با دقت در روايات معلوم مى‌شود كه اهل بيت نفى‌ارادۀ حادثه در مقام ذات كرده‌اند نه نفى ارادۀ ذاتيه.يكى از شبهاتى كه ارادۀ ذاتيه را نفى مى‌كند آنست كه قائلين به اراده ذاتيه آنرا به علم محيط تفسير مى‌كنند در حاليكه اراده عين علم نيست [[سبحانی تبریزی، جعفر|استاد سبحانى]]  جواب [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدر المتألهين]] و حضرت امام را دراين‌باره مى‌آورد و به شبهه فوق جواب مى‌دهد.
#همه مسلمانان در متكلّم بودن خداى سبحان اتّفاق نظر دارند ولى در تفسير كلام وى اختلاف نظر وجود دارد،اماميه و معتزله آنرا از صفات فعل بشمار مى‌آورند و دراين‌باره به قرآن و كلام امير المؤمنين(ع)استشهاد مى‌كنند ناگفته نماند كه قيام كلام به خداى سبحان قيام صدورى است نه حلولى يعنى خداوند متعال حروف و كلمات را در سنگ درخت و نفوس انبيا بدون هيچ آلتى خلق مى‌كند.
#همه مسلمانان در متكلّم بودن خداى سبحان اتّفاق نظر دارند ولى در تفسير كلام وى اختلاف نظر وجود دارد،اماميه و معتزله آنرا از صفات فعل بشمار مى‌آورند و دراين‌باره به قرآن و كلام امير المؤمنين(ع)استشهاد مى‌كنند ناگفته نماند كه قيام كلام به خداى سبحان قيام صدورى است نه حلولى يعنى خداوند متعال حروف و كلمات را در سنگ درخت و نفوس انبيا بدون هيچ آلتى خلق مى‌كند.


اشاعره مى‌گويد منظور از كلام خدا، كلام نفى است كه حادث مى‌باشد نه قديم و منظور از آن همان معانى و مقاصد است كه در نفس انسان است و انسان آنرا با الفاظ مختلف ايراد مى‌كند اشاعره كلام را از صفات ذات بشمار مى‌آورد.
اشاعره مى‌گويد منظور از كلام خدا، كلام نفى است كه حادث مى‌باشد نه قديم و منظور از آن همان معانى و مقاصد است كه در نفس انسان است و انسان آنرا با الفاظ مختلف ايراد مى‌كند اشاعره كلام را از صفات ذات بشمار مى‌آورد.


اشاعره براى وجود كلام نفى دلايلى اقامه مى‌كند كه استاد سبحانى به همۀ آنها جواب مى‌دهد ايشان در لابلاى مطالب به جواب [[آخوند خراسانى]] نيز اشكالى وارد مى‌كند.
اشاعره براى وجود كلام نفى دلايلى اقامه مى‌كند كه [[سبحانی تبریزی، جعفر|استاد سبحانى]]  به همۀ آنها جواب مى‌دهد ايشان در لابلاى مطالب به جواب [[آخوند خراسانى]] نيز اشكالى وارد مى‌كند.


فصل دوّم:
فصل دوّم:
خط ۸۶: خط ۸۶:
فصل پنجم:
فصل پنجم:


فصل پنجم كتاب به اخبار طينت و تفسير آن اختصاص دارد.در كتب روائى بعضى از روايات ديده مى‌شود كه دربارۀ طينت انسان وارد شده است كه ظاهرا از آنها جبر فهميده مى‌شود مثلا «الشقىّ شقى فى بطن امّه و السعيد سعيد فى بطن امّه» که استاد سبحانى با دقّت بيشترى آنها را تفسير كرده و درباره طينت انسان مطالب ارزنده‌اى را بيان مى‌كند.
فصل پنجم كتاب به اخبار طينت و تفسير آن اختصاص دارد.در كتب روائى بعضى از روايات ديده مى‌شود كه دربارۀ طينت انسان وارد شده است كه ظاهرا از آنها جبر فهميده مى‌شود مثلا «الشقىّ شقى فى بطن امّه و السعيد سعيد فى بطن امّه» که [[سبحانی تبریزی، جعفر|استاد سبحانى]]  با دقّت بيشترى آنها را تفسير كرده و درباره طينت انسان مطالب ارزنده‌اى را بيان مى‌كند.




خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
از آنجا كه اراده امر اضطرارى است پس فعل هم اضطرارى خواهد بود چون معلول امر اضطرار اضطرارى مى‌باشد.
از آنجا كه اراده امر اضطرارى است پس فعل هم اضطرارى خواهد بود چون معلول امر اضطرار اضطرارى مى‌باشد.


عمده دليل در جبر فلسفى آنست كه اراده امر اختيارى نيست استاد سبحانى دراين‌باره بحث مفصّلى را بعمل مى‌آورد و آراء فلاسفه و اصولى‌ها را دراين‌باره مطرح كرده و به يكايك آنها جواب مى‌دهد علاقمندان مى‌توانند براى تحقيق بيشتر به كتاب تهذيب الاصول ايشان مراجعه نمايند.اصولا جبر مادّى با دو گروه قبلى كاملا متفاوت است چون اين گروه اصلا به ماوراى طبيعت اعتقادى ندارند و از راه قانون وراثت،ثقافت و تأثيرپذيرى از محيط جبر مادّى را ثابت مى‌كنند در اينجا با بررسى اصول سه‌گانه آنها نظريه جبر مادى بطور كلّى مردود مى‌شود.
عمده دليل در جبر فلسفى آنست كه اراده امر اختيارى نيست [[سبحانی تبریزی، جعفر|استاد سبحانى]]  دراين‌باره بحث مفصّلى را بعمل مى‌آورد و آراء فلاسفه و اصولى‌ها را دراين‌باره مطرح كرده و به يكايك آنها جواب مى‌دهد علاقمندان مى‌توانند براى تحقيق بيشتر به كتاب تهذيب الاصول ايشان مراجعه نمايند.اصولا جبر مادّى با دو گروه قبلى كاملا متفاوت است چون اين گروه اصلا به ماوراى طبيعت اعتقادى ندارند و از راه قانون وراثت،ثقافت و تأثيرپذيرى از محيط جبر مادّى را ثابت مى‌كنند در اينجا با بررسى اصول سه‌گانه آنها نظريه جبر مادى بطور كلّى مردود مى‌شود.


فصل دوّم:
فصل دوّم:
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
فصل دوّم كتاب دررابطه با مكاتب اهل تفويض است به عقيده معتزله خداوند انسانها را آفريده و افعال آنها را به خودشان واگذار كرده است پس انسانها در ايجاد افعالشان مستقلّ هستند و خداوند هيچ نقشى در اعمال آنها ندارد.
فصل دوّم كتاب دررابطه با مكاتب اهل تفويض است به عقيده معتزله خداوند انسانها را آفريده و افعال آنها را به خودشان واگذار كرده است پس انسانها در ايجاد افعالشان مستقلّ هستند و خداوند هيچ نقشى در اعمال آنها ندارد.


مهمّترين اصلى كه مفوّضه بر آن تكيه مى‌كنند همان اصل فلسفى است كه مى‌گويد«حاجت ممكن به علّت در حدوث آن است نه در بقاء»استدلال اين گروه از شش وجه قابل بطلان است.لازم به ذكر است كه مفوّضه در لسان روايات به مجوس امت تعبير شده است و لازمۀ اعتقاد آنها شرك است استاد سبحانى براى روشن شدن مطلب تمثيلاتى را ذكر مى‌كند كه براى فهم مطلب ضرورى است.
مهمّترين اصلى كه مفوّضه بر آن تكيه مى‌كنند همان اصل فلسفى است كه مى‌گويد«حاجت ممكن به علّت در حدوث آن است نه در بقاء»استدلال اين گروه از شش وجه قابل بطلان است.لازم به ذكر است كه مفوّضه در لسان روايات به مجوس امت تعبير شده است و لازمۀ اعتقاد آنها شرك است [[سبحانی تبریزی، جعفر|استاد سبحانى]]  براى روشن شدن مطلب تمثيلاتى را ذكر مى‌كند كه براى فهم مطلب ضرورى است.


در جهان غرب زان‌پل‌سارتر فيلسوف فرانسوى قائل به اختيار است و بشدّت با افكار جبرى مخالف است ناگفته پيداست كه نگرش آنها به اينگونه مسائل با نگرش متكلّمان اسلامى كاملا متفاوت است ولى دراين‌ميان شباهت‌هايى نيز ديده مى‌شود.
در جهان غرب زان‌پل‌سارتر فيلسوف فرانسوى قائل به اختيار است و بشدّت با افكار جبرى مخالف است ناگفته پيداست كه نگرش آنها به اينگونه مسائل با نگرش متكلّمان اسلامى كاملا متفاوت است ولى دراين‌ميان شباهت‌هايى نيز ديده مى‌شود.
خط ۱۲۷: خط ۱۲۷:
1-قيام معلول به علّت عينى الربط است 2-چون حقيقت وجود داراى تشكيك است لذا هرگاه اين حقيقت در يكى از مراتب عاليه‌اش داراى اثر بوده بايد همين اثر در مراتب پايين هم باشد.اكنون مى‌گوئيم افعال انسان داراى دو جهت است از يك جهت به خداوند استناد دارد زيرا انسان معلول خداست و هرچه دارد از او دارد و از يك جهت به انسان استناد دارد چون او محل ظهور قدرت خداوند است براين‌اساس نظريه «الامر بين الامرين»ثابت مى‌شود.
1-قيام معلول به علّت عينى الربط است 2-چون حقيقت وجود داراى تشكيك است لذا هرگاه اين حقيقت در يكى از مراتب عاليه‌اش داراى اثر بوده بايد همين اثر در مراتب پايين هم باشد.اكنون مى‌گوئيم افعال انسان داراى دو جهت است از يك جهت به خداوند استناد دارد زيرا انسان معلول خداست و هرچه دارد از او دارد و از يك جهت به انسان استناد دارد چون او محل ظهور قدرت خداوند است براين‌اساس نظريه «الامر بين الامرين»ثابت مى‌شود.


استاد سبحانى براى تائيد اين نظريه آيات و روايات متعدّدى را مى‌آورد و به استبصار برخى از بزرگان از قبيل [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و شيخ الازهر اشاره مى‌كند.
[[سبحانی تبریزی، جعفر|استاد سبحانى]]  براى تائيد اين نظريه آيات و روايات متعدّدى را مى‌آورد و به استبصار برخى از بزرگان از قبيل [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] و شيخ الازهر اشاره مى‌كند.


فصل سوم:
فصل سوم:
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
#آيا حسنات و سيّئات از جانب خداوند است يا از جانب انسانها؟
#آيا حسنات و سيّئات از جانب خداوند است يا از جانب انسانها؟
#معنى سعادت و شقاوت ذاتى چيست؟چون رواياتى داريم كه سعادت و شقاوت را ذاتى مى‌داند مانند«السعيد سعيد فى بطن امّه و الشقى شقى فى بطن امّه»
#معنى سعادت و شقاوت ذاتى چيست؟چون رواياتى داريم كه سعادت و شقاوت را ذاتى مى‌داند مانند«السعيد سعيد فى بطن امّه و الشقى شقى فى بطن امّه»
#قضاء و قدر استاد سبحانى به تمامى شبهات فوق جواب داده و بالاخره رساله را به پايان مى‌رساند.
#قضاء و قدر [[سبحانی تبریزی، جعفر|استاد سبحانى]]  به تمامى شبهات فوق جواب داده و بالاخره رساله را به پايان مى‌رساند.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش