۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن حوقل' به 'ابن حوقل ') |
جز (جایگزینی متن - 'اصطخرى' به 'اصطخرى ') |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
در بخش نخست 6 اقليم عربى، و در بخش دوم 8 اقليم عجمى معرفى مىشود. در بخش اول نصف جهان اسلام آن روز كه در بيرون جزيرةالعرب قرار داشت، عرب ناميده شده است و مردم 5 اقليم بين النهرين، اقور (احتمالا تصحيف شدۀ اقور اثور)، شام، مصر و مغرب (شمال افريقا كه به سبب هم نژاد بودن با تازيان توانسته بودند، اين زبان را بياموزند)، عرب شمرده شدهاند. در بخش دوم، به معرفى 8 اقليم عجمى: خاوران، ديلم، رحاب (ارمنستان، اران و گرجستان)، كوهستان (آذربايجان و كردستان)، خوزستان، فارس، کرمان و سند پرداخته است. مؤلف در آغاز اين بخش، مردم آن را خوشبختتر، دانشمندتر و دين دارتر از ديگر مردمان دانسته است. اين بخش کتاب با يك رسالۀ كوتاه در جغرافيا تأليف گواذ (قباد) پادشاه ساسانى آغاز مىشود. | در بخش نخست 6 اقليم عربى، و در بخش دوم 8 اقليم عجمى معرفى مىشود. در بخش اول نصف جهان اسلام آن روز كه در بيرون جزيرةالعرب قرار داشت، عرب ناميده شده است و مردم 5 اقليم بين النهرين، اقور (احتمالا تصحيف شدۀ اقور اثور)، شام، مصر و مغرب (شمال افريقا كه به سبب هم نژاد بودن با تازيان توانسته بودند، اين زبان را بياموزند)، عرب شمرده شدهاند. در بخش دوم، به معرفى 8 اقليم عجمى: خاوران، ديلم، رحاب (ارمنستان، اران و گرجستان)، كوهستان (آذربايجان و كردستان)، خوزستان، فارس، کرمان و سند پرداخته است. مؤلف در آغاز اين بخش، مردم آن را خوشبختتر، دانشمندتر و دين دارتر از ديگر مردمان دانسته است. اين بخش کتاب با يك رسالۀ كوتاه در جغرافيا تأليف گواذ (قباد) پادشاه ساسانى آغاز مىشود. | ||
احسن التقاسيم؛ همانند صورة الأرض [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن حوقل]] و المسالك و الممالك | احسن التقاسيم؛ همانند صورة الأرض [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن حوقل]] و المسالك و الممالك [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] ، حاصل سالها سفر مؤلف، به كشورهاى اسلامى آن روزگار است. در حقيقت مؤلف به بخش مركزى جهان اسلام قناعت نكرده و به فلسطين و خراسان نيز سفر كرده است. مؤلف؛ فلسطين، شام، جزيرة العرب، عراق و ايران را درست مىشناسد و ليكن باختر جهان اسلام (مراكش و اسپانيا) را نديده است و در خاور نيز آگاهى درست او از حدود سند تجاوز نمىكند. | ||
مقدسى در سرآغاز کتاب، صفحهاى مسجع و پر تصنع ساخته و در آن از چگونگى سفرها و برخوردهاى خود با طبقات و قشرهاى گوناگون مردم براى به دست آوردن معلومات جغرافيايى سخن گفته است. | مقدسى در سرآغاز کتاب، صفحهاى مسجع و پر تصنع ساخته و در آن از چگونگى سفرها و برخوردهاى خود با طبقات و قشرهاى گوناگون مردم براى به دست آوردن معلومات جغرافيايى سخن گفته است. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
احسن التقاسيم نخستين بار توسط اشپرنگر كشف، و نسخۀ خطى آن به اروپا برده شد. وى اين کتاب را مهمترين کتاب جغرافيايى جهان معرفى مىكند؛ اما كرامرس با نظرى محتاطانهتر آن را اصيل ترين کتاب جغرافيا به زبان عربى شمرده است. مورخان، کتاب احسن التقاسيم را در حلقههاى تكاملى جغرافياى اسلامى پس از اصطخرى و [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن حوقل]] ، سومين حلقه از مكتب ابوزيد بلخى شمردهاند. نسخههاى اوليۀ احسن التقاسيم؛ همانند کتابهاى اصطخرى و [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن حوقل]] نقشههايى در بر داشت و ميلر خاورشناس، آن نقشهها را در کتاب «نقشههاى عربى» در اشتوتگارت در سالهاى 1926 - 1931م چاپ كرد. | احسن التقاسيم نخستين بار توسط اشپرنگر كشف، و نسخۀ خطى آن به اروپا برده شد. وى اين کتاب را مهمترين کتاب جغرافيايى جهان معرفى مىكند؛ اما كرامرس با نظرى محتاطانهتر آن را اصيل ترين کتاب جغرافيا به زبان عربى شمرده است. مورخان، کتاب احسن التقاسيم را در حلقههاى تكاملى جغرافياى اسلامى پس از [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] و [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن حوقل]] ، سومين حلقه از مكتب ابوزيد بلخى شمردهاند. نسخههاى اوليۀ احسن التقاسيم؛ همانند کتابهاى [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخرى]] و [[ابن حوقل، محمد بن حوقل|ابن حوقل]] نقشههايى در بر داشت و ميلر خاورشناس، آن نقشهها را در کتاب «نقشههاى عربى» در اشتوتگارت در سالهاى 1926 - 1931م چاپ كرد. | ||
به گفتۀ كراچكوفسكى، مقدسى آنگاه كه احسن التقاسيم را نوشت، آن را در دو نسخه فراهم كرد. يكى از آنها همان است كه مقدسى در 375ق تأليف آن را به پايان برده، و دومى نسخهاى است كه در 378ق آن را كامل كرده و اين همان است كه ياقوت حموى از آن سود جسته است. مؤلف نسخۀ اولى را به سامانيان و دومى را به فاطميان پيشكش كرده است. | به گفتۀ كراچكوفسكى، مقدسى آنگاه كه احسن التقاسيم را نوشت، آن را در دو نسخه فراهم كرد. يكى از آنها همان است كه مقدسى در 375ق تأليف آن را به پايان برده، و دومى نسخهاى است كه در 378ق آن را كامل كرده و اين همان است كه ياقوت حموى از آن سود جسته است. مؤلف نسخۀ اولى را به سامانيان و دومى را به فاطميان پيشكش كرده است. |
ویرایش