نظریه اختیاری بودن ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ه' به '، ه')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:




نظريه اختيارى بودن ظهور نوشته عليرضا نودهى مى‌باشد.
'''نظريه اختيارى بودن ظهور''' نوشته عليرضا نودهى مى‌باشد.


اثر به تبيين و بازنگرى مفهوم ظهور و ارائه نظريه‌اى جديد به همراه نقد و بررسى نظريه‌هاى موجود درباره ظهور و انتظار؛ همچون نظريه به استقبال ظلم رفتن، هر حكومتى قبل از ظهور طاغوت دانستن و قشرى‌گرى در امر انتظار به اينكه در مسجد و حسينيه نشستن و دعا كردن و فرج امام زمان را از خدا خواستن، مى‌پردازد.
اثر به تبيين و بازنگرى مفهوم ظهور و ارائه نظريه‌اى جديد به همراه نقد و بررسى نظريه‌هاى موجود درباره ظهور و انتظار؛ همچون نظريه به استقبال ظلم رفتن، هر حكومتى قبل از ظهور طاغوت دانستن و قشرى‌گرى در امر انتظار به اينكه در مسجد و حسينيه نشستن و دعا كردن و فرج امام زمان را از خدا خواستن، مى‌پردازد.
خط ۶۷: خط ۶۷:
مؤلف سه مؤلفه اصلى را براى اثبات نظريه خود مطرح مى‌كند:
مؤلف سه مؤلفه اصلى را براى اثبات نظريه خود مطرح مى‌كند:


1- ظهور انقلابى است، مانند ديگر انقلاب‌ها
#ظهور انقلابى است، مانند ديگر انقلاب‌ها
 
#وقت ظهور متغيّر است
2- وقت ظهور متغيّر است
#ظهور مشكل قابلى دارد، نه فاعلى.
 
3- ظهور مشكل قابلى دارد، نه فاعلى.


سپس مؤلف به تبيين هر كدام از اين سه مؤلفه مى‌پردازد و مى‌گويد: انقلاب حضرت مهدى(ع) از مجراى اسباب طبيعى عبور خواهد كرد و نياز به مقدمات و زمينه‌هايى دارد. و اگر در بحث از زمينه‌هاى ظهور از مهيا شدن افكار عمومى براى پذيرفتن حكومت عدل جهانى سخن مى‌گوئيم، پس هر عمل فرهنگى و تبليغى مى‌تواند، در تعجيل يا تاخير وقت ظهور مؤثر باشد. بنابراين وقت ظهور تابع تحقق اسباب و مقدمات ظهور است و هنگامى كه اراده شيعيان آن زمينه‌ها را مهيا كند، وقت ظهور نزديك خواهد شد و آن علائم طبيعى نيز در طبيعت اتفاق مى‌افتد و خبر از نزديك شدن وقت ظهور خواهد داد. و در رابطه با مؤلفه سوم مى‌نويسد: تصور اينكه امام زمان(ع) بدون هيچ محذورى، بعضى از شئونات امامت را تعطيل كرده باشد، تصورى باطل است. غيبت امام در هر عرصه‌اى ناشى از ضعف اراده ماست و اگر در هر عرصه‌اى، دست امام را باز بگذاريم، امام در آن ميدان ظهور مى‌كند. از اين روى مى‌توان گفت بر اساس نظريه اختيارى بودن ظهور و مانع ظهور ضعف مادى و معنوى شيعيان است.
سپس مؤلف به تبيين هر كدام از اين سه مؤلفه مى‌پردازد و مى‌گويد: انقلاب حضرت مهدى(ع) از مجراى اسباب طبيعى عبور خواهد كرد و نياز به مقدمات و زمينه‌هايى دارد. و اگر در بحث از زمينه‌هاى ظهور از مهيا شدن افكار عمومى براى پذيرفتن حكومت عدل جهانى سخن مى‌گوئيم، پس هر عمل فرهنگى و تبليغى مى‌تواند، در تعجيل يا تاخير وقت ظهور مؤثر باشد. بنابراين وقت ظهور تابع تحقق اسباب و مقدمات ظهور است و هنگامى كه اراده شيعيان آن زمينه‌ها را مهيا كند، وقت ظهور نزديك خواهد شد و آن علائم طبيعى نيز در طبيعت اتفاق مى‌افتد و خبر از نزديك شدن وقت ظهور خواهد داد. و در رابطه با مؤلفه سوم مى‌نويسد: تصور اينكه امام زمان(ع) بدون هيچ محذورى، بعضى از شئونات امامت را تعطيل كرده باشد، تصورى باطل است. غيبت امام در هر عرصه‌اى ناشى از ضعف اراده ماست و اگر در هر عرصه‌اى، دست امام را باز بگذاريم، امام در آن ميدان ظهور مى‌كند. از اين روى مى‌توان گفت بر اساس نظريه اختيارى بودن ظهور و مانع ظهور ضعف مادى و معنوى شيعيان است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش