القول المتين في تشيع الشيخ الأكبر محي‌الدين ابن العربي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سيد حيدر آملى' به 'سيد حيدر آملى '
جز (جایگزینی متن - 'سيد صدرالدين صدر' به 'سيد صدرالدين صدر ')
جز (جایگزینی متن - 'سيد حيدر آملى' به 'سيد حيدر آملى ')
خط ۸۴: خط ۸۴:
همچنين، نويسنده مى‌گويد: «استادم آيت‌الله سيد محمدحسين حسينى تهرانى از استادش سيد هاشم حداد نقل كرده است كه آيت‌الله سيد على قاضى، از بزرگ‌ترين عارفان معاصر و استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، اهتمام زيادى به محى‌الدين و كتاب فتوحات مكيه داشت و مى‌گفت كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از كاملان بود و در فتوحات او شواهد و ادله گوناگونى وجود دارد كه او شيعه بوده است و در آن كتاب مطلب زيادى هست كه اصول قطعى اهل سنت را نقض مى‌كند. آيت‌الله قاضى معتقد بوده است كه محال است كسى به مرحله كمال برسد، ولى حقيقت ولايت را شهود نكرده باشد» <ref>همان، ج 2، ص 214 - 215</ref>.
همچنين، نويسنده مى‌گويد: «استادم آيت‌الله سيد محمدحسين حسينى تهرانى از استادش سيد هاشم حداد نقل كرده است كه آيت‌الله سيد على قاضى، از بزرگ‌ترين عارفان معاصر و استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، اهتمام زيادى به محى‌الدين و كتاب فتوحات مكيه داشت و مى‌گفت كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] از كاملان بود و در فتوحات او شواهد و ادله گوناگونى وجود دارد كه او شيعه بوده است و در آن كتاب مطلب زيادى هست كه اصول قطعى اهل سنت را نقض مى‌كند. آيت‌الله قاضى معتقد بوده است كه محال است كسى به مرحله كمال برسد، ولى حقيقت ولايت را شهود نكرده باشد» <ref>همان، ج 2، ص 214 - 215</ref>.


در فصل ششم، نويسنده، مدح و ثناى بيست نفر از دانشمندان مهم شيعى، مانند [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]]، سيد حيدر آملى، آقا على مدرس تهرانى، [[صدر، صدرالدین|سيد صدرالدين صدر]] ، شيخ محمدحسين فاضل تونى، علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]]، [[امام خمينى (ره)|امام خمينى]]، استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]] و استاد عبدالله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] را درباره محى‌الدين بن عربى ذكر كرده است <ref>همان، ج 2، ص 299 - 499</ref>.
در فصل ششم، نويسنده، مدح و ثناى بيست نفر از دانشمندان مهم شيعى، مانند [[عبدالرزاق کاشی، عبدالرزاق بن جلال‎‌الدین|عبدالرزاق كاشانى]]، [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] ، آقا على مدرس تهرانى، [[صدر، صدرالدین|سيد صدرالدين صدر]] ، شيخ محمدحسين فاضل تونى، علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]]، [[امام خمينى (ره)|امام خمينى]]، استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]]، [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد جلال‌الدين آشتيانى]] و استاد عبدالله [[جوادی آملی، عبدالله|جوادى آملى]] را درباره محى‌الدين بن عربى ذكر كرده است <ref>همان، ج 2، ص 299 - 499</ref>.


نويسنده، از عارف شيعى سيد حيدر آملى كه بر «فصوص الحكم»، شرح مبسوطى به نام «نص النصوص» نوشته، درباره فضيلت [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و ولايتمدارى او و ارزش كتاب «فصوص الحكم» و «فتوحات مكيه» مطالبى را نقل كرده و آورده است كه: «وى خوابى را كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در آغاز فصوص در مورد ديدار پيامبر (ص) و دستور نگارش كتاب نقل كرده، مطابق واقع شمرده و تأييد كرده و بلكه منكران آن را محجوب و گرفتار توهمات و خيالات شمرده است) <ref>همان، ج 2، ص 309 - 310</ref>.
نويسنده، از عارف شيعى [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]]  كه بر «فصوص الحكم»، شرح مبسوطى به نام «نص النصوص» نوشته، درباره فضيلت [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و ولايتمدارى او و ارزش كتاب «فصوص الحكم» و «فتوحات مكيه» مطالبى را نقل كرده و آورده است كه: «وى خوابى را كه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در آغاز فصوص در مورد ديدار پيامبر (ص) و دستور نگارش كتاب نقل كرده، مطابق واقع شمرده و تأييد كرده و بلكه منكران آن را محجوب و گرفتار توهمات و خيالات شمرده است) <ref>همان، ج 2، ص 309 - 310</ref>.


مؤلف همچنين از تاج‌الدين حسين خوارزمى، شارح «فصوص الحكم» به زبان فارسى، نقل كرده است كه او محى‌الدين بن عربى را شيخ كامل مكمل، قطب العارفين و إمام الموحدين و وارث الأنبياء و المرسلين و زنده‌كننده حق و ملت و دين شمرده است <ref>همان، ج 2، ص 426</ref>.
مؤلف همچنين از تاج‌الدين حسين خوارزمى، شارح «فصوص الحكم» به زبان فارسى، نقل كرده است كه او محى‌الدين بن عربى را شيخ كامل مكمل، قطب العارفين و إمام الموحدين و وارث الأنبياء و المرسلين و زنده‌كننده حق و ملت و دين شمرده است <ref>همان، ج 2، ص 426</ref>.
خط ۹۲: خط ۹۲:
نويسنده، از استاد خودش علامه سيد محمدحسين حسينى تهرانى نقل كرده است كه روش و عادت [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] اين بود كه وقتى مطلبى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] ذكر مى‌كرد نام او را با نهايت عظمت و تجليل مى‌آورد، ولى آنگاه كه مطلبى از [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى سينا]] مى‌آورد، معمولى و با تعابيرى مثل «برخى از فيلسوفان» از او ياد مى‌كند؛ گويى كه ابن‌سينا براى او چندان ارزش و عظمتى ندارد <ref>همان، ج 2، ص 448</ref>.
نويسنده، از استاد خودش علامه سيد محمدحسين حسينى تهرانى نقل كرده است كه روش و عادت [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين شيرازى]] اين بود كه وقتى مطلبى از [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] ذكر مى‌كرد نام او را با نهايت عظمت و تجليل مى‌آورد، ولى آنگاه كه مطلبى از [[ابن‌سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى سينا]] مى‌آورد، معمولى و با تعابيرى مثل «برخى از فيلسوفان» از او ياد مى‌كند؛ گويى كه ابن‌سينا براى او چندان ارزش و عظمتى ندارد <ref>همان، ج 2، ص 448</ref>.


و سرانجام، نويسنده بر آن است كه نظر عالمان شيعى درباره مذهب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] بسيار مختلف است؛ مثلا بعضى او را سنى دوازده‌امامى شمرده‌اند و برخى ديگر مانند سيد حيدر آملى با آنكه او را از واصلان به قله‌هاى كمال مى‌شمارند، ولى در تشيع او مناقشه مى‌كنند و برخى ديگر مانند استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] او را سُنى متعصب مى‌دانند <ref>مجموعه آثار استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] ج 4، ص 944</ref> و درعين‌حال، علم و مقام والاى او را با صراحت مى‌ستايند و برخى نيز مانند علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] درباره تعيين گرايش م[[ذهبى]] او مطلبى نگفته‌اند <ref>همان، ج 2، ص 293 - 294</ref>، ولى نويسنده خودش عقيده دارد كه نسبت‌هايى چون سنى متعصب كه در گفتار استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] آمده و... درباره [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، روا و ثابت‌شده نيست <ref>همان، ج 2، ص 482</ref> و او واقعاً شيعه به معنايى خاص؛ يعنى «سُنى دوازده‌امامى» است <ref>همان، ج 2، ص 5 - 11</ref>.
و سرانجام، نويسنده بر آن است كه نظر عالمان شيعى درباره مذهب [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] بسيار مختلف است؛ مثلا بعضى او را سنى دوازده‌امامى شمرده‌اند و برخى ديگر مانند [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]]  با آنكه او را از واصلان به قله‌هاى كمال مى‌شمارند، ولى در تشيع او مناقشه مى‌كنند و برخى ديگر مانند استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] او را سُنى متعصب مى‌دانند <ref>مجموعه آثار استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] ج 4، ص 944</ref> و درعين‌حال، علم و مقام والاى او را با صراحت مى‌ستايند و برخى نيز مانند علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] درباره تعيين گرايش م[[ذهبى]] او مطلبى نگفته‌اند <ref>همان، ج 2، ص 293 - 294</ref>، ولى نويسنده خودش عقيده دارد كه نسبت‌هايى چون سنى متعصب كه در گفتار استاد [[مطهری، مرتضی|شهيد مطهرى]] آمده و... درباره [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، روا و ثابت‌شده نيست <ref>همان، ج 2، ص 482</ref> و او واقعاً شيعه به معنايى خاص؛ يعنى «سُنى دوازده‌امامى» است <ref>همان، ج 2، ص 5 - 11</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش