۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد رضى' به 'سيد رضى ') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''در پيرامون نهجالبلاغه'''، ترجمه رساله كم حجم و پربار «ما هو نهجالبلاغه»، تأليف علامه فقيد مرحوم آيتاللّه شهرستانى است كه توسط دانشمند محترم آقاى عباس ميرزاده اهرى ترجمه شده است. | '''در پيرامون نهجالبلاغه'''، ترجمه رساله كم حجم و پربار «ما هو نهجالبلاغه»، تأليف علامه فقيد مرحوم آيتاللّه شهرستانى است كه توسط دانشمند محترم آقاى عباس ميرزاده اهرى ترجمه شده است. | ||
آقاى [[دوانی، علی|على دوانى]] مصحح كتاب، در حالى كه كتاب براى چهارمين بار به مناسبت «هزاره سيد | آقاى [[دوانی، علی|على دوانى]] مصحح كتاب، در حالى كه كتاب براى چهارمين بار به مناسبت «هزاره [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] » چاپ و منتشر شده بود، بار ديگر مورد تجديد نظر قرار داده، حك و اصلاحى نموده است و تعدادى پاورقى مختصر و مفصل را بر پاورقىهاى آن افزوده است. | ||
علامه شهرستانى، در اين كتاب كوچك و با همين سخنان كوتاه پيرامون «نهجالبلاغه چيست» داد سخن داده، به طورى كه نوشته و تحقيقات او راهنماى دانشمندان بعدى واقع شده، و تحت تأثير كار او كتابها نوشتهاند. با اين فرق كه بعضى، از كتاب و تحقيق و نظريه مؤلف ياد كردهاند. | علامه شهرستانى، در اين كتاب كوچك و با همين سخنان كوتاه پيرامون «نهجالبلاغه چيست» داد سخن داده، به طورى كه نوشته و تحقيقات او راهنماى دانشمندان بعدى واقع شده، و تحت تأثير كار او كتابها نوشتهاند. با اين فرق كه بعضى، از كتاب و تحقيق و نظريه مؤلف ياد كردهاند. | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
علامه دوانى با مؤلف فقيد كه هنوز در قيد حيات بود، مكاتبه نموده و از ايشان اجازه چاپ خواسته و روى ارادت مخصوصى كه ساليان دراز به آن مرد كم نظير شيعه داشته، تقاضا نموده است، اگر تأليفات تازه و نكات جالبى از زندگانى خود، زائد بر آن چه در كتابها و مجلات و جرائد عربى و فارسى آمده است، دارند بنويسند تا در شرح حال ايشان به مقدمه كتاب بيفزايد. | علامه دوانى با مؤلف فقيد كه هنوز در قيد حيات بود، مكاتبه نموده و از ايشان اجازه چاپ خواسته و روى ارادت مخصوصى كه ساليان دراز به آن مرد كم نظير شيعه داشته، تقاضا نموده است، اگر تأليفات تازه و نكات جالبى از زندگانى خود، زائد بر آن چه در كتابها و مجلات و جرائد عربى و فارسى آمده است، دارند بنويسند تا در شرح حال ايشان به مقدمه كتاب بيفزايد. | ||
در مقدمهاى كه آقاى دوانى بر كتاب نوشته، راجع به سه موضوع سخن به ميان مىآيد: سخنى درباره نهجالبلاغه و شخصيت بىمانند گوينده آن، شرح حال سيد رضى مؤلف آن، و شرح حال مؤلف بزرگوار اين كتاب. | در مقدمهاى كه آقاى دوانى بر كتاب نوشته، راجع به سه موضوع سخن به ميان مىآيد: سخنى درباره نهجالبلاغه و شخصيت بىمانند گوينده آن، شرح حال [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] مؤلف آن، و شرح حال مؤلف بزرگوار اين كتاب. | ||
محقق دوانى، در مقدمه اين كتاب مىگويد: با اين كه شما در اين كتاب مىخوانيد، بالغ بر 59 كتاب توسط دانشمندان بزرگ شيعه و سنى درباره نهجالبلاغه نوشته شده و با شرح و بسط به تجزيه و تحليل سخنان پيشواى سخن سرايان جهان مولاى متقيان پرداختهاند، و با اين كه طبق كتاب گرانقدر «مصادر نهجالبلاغه» تا عصر حاضر تعداد شرحها و ترجمههاى نهجالبلاغه به 101 بالغ مىگردد، و با اين كه به زبانهاى فرانسوى، انگليسى، اردو و غيره نيز ترجمه شده و قسمتهايى از آن به ساير زبانها هم راه يافته است. مع الوصف هنوز چنانكه بايد حق «نهجالبلاغه» ادا نشده است و مردم جهان حتى مسلمانان و بلكه بالاتر بگويم شيعيان و دوستان مولى درست نتوانستهاند، پى به مقام شامخ سخنان على (عليهالسّلام) ببرند، و از اين گنجينه علوم الهى و قوانين زنده كه براى اداره دنيايى پىريزى شده است، بهره ببرند، نهجالبلاغه بايد در بخشهايى گوناگون توسط گروهى از دانشمندان متخصص در رشتههاى علمى، از فقيه و اصولى، فيلسوف الهى، پزشك، روانشناس و روانكاو، اديب و نويسنده، سياستمدار قانون دان، خطيب و گوينده توانا، با دقت مورد بحث و بررسى قرار گيرد، و در چندين جلد بزرگ به صورت دائرة المعارف بشرى در آيد، چه به يقين آن چه در آن كتابها با استفاده از منبع سرشار و بسيار غنى نهجالبلاغه منتشر مىشود، عالىترين دستورالعمل زندگى و برگزيدهترين سخنان حكيمانه و جامعترين برنامهايست كه توسط يك بشر آسمانى به جامعه انسانى ارائه شده است. | محقق دوانى، در مقدمه اين كتاب مىگويد: با اين كه شما در اين كتاب مىخوانيد، بالغ بر 59 كتاب توسط دانشمندان بزرگ شيعه و سنى درباره نهجالبلاغه نوشته شده و با شرح و بسط به تجزيه و تحليل سخنان پيشواى سخن سرايان جهان مولاى متقيان پرداختهاند، و با اين كه طبق كتاب گرانقدر «مصادر نهجالبلاغه» تا عصر حاضر تعداد شرحها و ترجمههاى نهجالبلاغه به 101 بالغ مىگردد، و با اين كه به زبانهاى فرانسوى، انگليسى، اردو و غيره نيز ترجمه شده و قسمتهايى از آن به ساير زبانها هم راه يافته است. مع الوصف هنوز چنانكه بايد حق «نهجالبلاغه» ادا نشده است و مردم جهان حتى مسلمانان و بلكه بالاتر بگويم شيعيان و دوستان مولى درست نتوانستهاند، پى به مقام شامخ سخنان على (عليهالسّلام) ببرند، و از اين گنجينه علوم الهى و قوانين زنده كه براى اداره دنيايى پىريزى شده است، بهره ببرند، نهجالبلاغه بايد در بخشهايى گوناگون توسط گروهى از دانشمندان متخصص در رشتههاى علمى، از فقيه و اصولى، فيلسوف الهى، پزشك، روانشناس و روانكاو، اديب و نويسنده، سياستمدار قانون دان، خطيب و گوينده توانا، با دقت مورد بحث و بررسى قرار گيرد، و در چندين جلد بزرگ به صورت دائرة المعارف بشرى در آيد، چه به يقين آن چه در آن كتابها با استفاده از منبع سرشار و بسيار غنى نهجالبلاغه منتشر مىشود، عالىترين دستورالعمل زندگى و برگزيدهترين سخنان حكيمانه و جامعترين برنامهايست كه توسط يك بشر آسمانى به جامعه انسانى ارائه شده است. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در ادامه شمهاى از زندگانى مؤلف كتاب سيد هبة الله شهرستانى ذكر شده است. | در ادامه شمهاى از زندگانى مؤلف كتاب سيد هبة الله شهرستانى ذكر شده است. | ||
نويسنده براى اين كه از سيد رضى مؤلف نهجالبلاغه هم سخن به ميان آمده باشد، شرحى نسبتا مفصل با اشارهاى به شخصيت والاى سراينده نهجالبلاغه اميرالمؤمنين على (عليهالسّلام)، و شمّهاى از زندگانى مؤلف علامه فقيد را در مقدمه چاپ نخست ذكر شده است. | نويسنده براى اين كه از [[شریفالرضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] مؤلف نهجالبلاغه هم سخن به ميان آمده باشد، شرحى نسبتا مفصل با اشارهاى به شخصيت والاى سراينده نهجالبلاغه اميرالمؤمنين على (عليهالسّلام)، و شمّهاى از زندگانى مؤلف علامه فقيد را در مقدمه چاپ نخست ذكر شده است. | ||
عدهاى از دانشمندان «سنى» را سراغ داريم كه از ميان آن همه خطبههاى ارجدار نهجالبلاغه، روى يك «خطبه كوچك» كه وجود و عدم آن در مقام اين كتاب بزرگ تأثيرى ندارد، انگشت گذاشته و با احتمالات نادرست و شبهات بىجا، آن را مجعول پنداشته، و با همين و هم اين مجموعه نفيس را قياس به آن كرده، و بدينگونه خواستهاند واقعيت «نهجالبلاغه» را منكر شوند، از اين رو مىبينيم بزرگ مردى، دانشمند، قد علم كرده، و براى ارائه «حقيقت» و نشان دادن چهره واقعى آن كتابى مىنويسد و آن را «ما هُوَ نهجالبلاغه» نام مىگذارد. | عدهاى از دانشمندان «سنى» را سراغ داريم كه از ميان آن همه خطبههاى ارجدار نهجالبلاغه، روى يك «خطبه كوچك» كه وجود و عدم آن در مقام اين كتاب بزرگ تأثيرى ندارد، انگشت گذاشته و با احتمالات نادرست و شبهات بىجا، آن را مجعول پنداشته، و با همين و هم اين مجموعه نفيس را قياس به آن كرده، و بدينگونه خواستهاند واقعيت «نهجالبلاغه» را منكر شوند، از اين رو مىبينيم بزرگ مردى، دانشمند، قد علم كرده، و براى ارائه «حقيقت» و نشان دادن چهره واقعى آن كتابى مىنويسد و آن را «ما هُوَ نهجالبلاغه» نام مىگذارد. |
ویرایش