تبریزی، مقصودعلی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره'
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ')
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
خط ۳۶: خط ۳۶:
از دوران زندگانى وى، اطلاعات چندانى در دست نيست؛ همين‌قدر مى‌دانيم كه مردى بوده اهل طريقت، تحقيق، انزوا و پرهيز كه در علوم متداول زمان خويش دست داشته است و گروهى كثير از مريدان و شاگردان از ارشاد و تعليم او بهره مى‌يافته‌اند. وى نخست مورد توجه عبدالرحيم خان خانان، از خوانين هند در زمان گوركانيان قرار مى‌گيرد و از مصاحبان و مجلسيان خاص او مى‌شود و با آنكه به دنيايى سر فرونمى‌آورده است، به مرتبه صدارت خان خانان مى‌رسد.
از دوران زندگانى وى، اطلاعات چندانى در دست نيست؛ همين‌قدر مى‌دانيم كه مردى بوده اهل طريقت، تحقيق، انزوا و پرهيز كه در علوم متداول زمان خويش دست داشته است و گروهى كثير از مريدان و شاگردان از ارشاد و تعليم او بهره مى‌يافته‌اند. وى نخست مورد توجه عبدالرحيم خان خانان، از خوانين هند در زمان گوركانيان قرار مى‌گيرد و از مصاحبان و مجلسيان خاص او مى‌شود و با آنكه به دنيايى سر فرونمى‌آورده است، به مرتبه صدارت خان خانان مى‌رسد.


هم اوست كه به هنگام فتح دكن و جنگ با سهيل حبشى، ملازم و مصاحب خان بوده است. نهاوندى از گفته‌هاى ديگران نقل مى‌كند كه وى در دستگاه خان خانان تا مرتبه ميربخشى نيز ارتقاء يافته است. نهاوندى كه به زهد، عرفان، قيام شب و صيام روز مقصودعلى تأكيد مى‌ورزد، خود متوجه ناسازگارى سخن در پذيرفتن مناصب و مقامات از جانب «قدوة العارفين و السالكين»، مقصودعلى تبريزى مى‌شود؛ به اين سبب مى‌گويد: «آنچه راقم را به خاطر مى‌رسد كه اين قسم عارف آگاهى در قبول مهم و منصب دنيوى به غير از نفع خلق الله و مهم‌سازى عبّاد و زهّاد چيز ديگر منظورش نخواهد بود و اميدوار است كه اين بوده باشد». اما آنچه در اين ميان اهميت دارد، وجود اين امير دانش‌دوست و فضل‌پرور و اديب، خان خانان، است كه مورخان، نويسندگان و شاعران، فضايل و بزرگوارى‌هاى او را ستوده‌اند. وى به حق يكى از اركان مهم دولت گوركانى هند و سبب عمده شهرت فضل‌پرورى و دانش و هنردوستى آنان بوده است. در باره او در آراستگى به وجود علما، دانشمندان، ارباب فضل و خداوندان ادب، چيزى از دربار فرمانروايان گوركانى كم نداشته است.
هم اوست كه به هنگام فتح دكن و جنگ با سهيل حبشى، ملازم و مصاحب خان بوده است. نهاوندى از گفته‌هاى ديگران نقل مى‌كند كه وى در دستگاه خان خانان تا مرتبه ميربخشى نيز ارتقاء يافته است. نهاوندى كه به زهد، عرفان، قيام شب و صيام روز مقصودعلى تأكيد مى‌ورزد، خود متوجه ناسازگارى سخن در پذيرفتن مناصب و مقامات از جانب «قدوة العارفين و السالكين»، مقصودعلى تبريزى مى‌شود؛ به اين سبب مى‌گويد: «آنچه راقم را به خاطر مى‌رسد كه اين قسم عارف آگاهى در قبول مهم و منصب دنيوى به غير از نفع خلق الله و مهم‌سازى عبّاد و زهّاد چيز ديگر منظورش نخواهد بود و اميدوار است كه اين بوده باشد». اما آنچه در اين ميان اهميت دارد، وجود اين امير دانش‌دوست و فضل‌پرور و اديب، خان خانان، است كه مورخان، نويسندگان و شاعران، فضايل و بزرگوارى‌هاى او را ستوده‌اند. وى به حق يكى از اركان مهم دولت گوركانى هند و سبب عمده شهرت فضل‌پرورى و دانش و هنردوستى آنان بوده است. درباره او در آراستگى به وجود علما، دانشمندان، ارباب فضل و خداوندان ادب، چيزى از دربار فرمانروايان گوركانى كم نداشته است.


تعبير لطيف نهاوندى در گزارش پيوستن مولانا مقصودعلى تبريزى در سلك مجلسيان و مصاحبان خان خانان، گوياى حرمتى است كه وى در چشم شاعران، نويسندگان، علما و دانشمندان زمانه خويش داشته است: «اين سپهسالار دل‌شكار (خان خانان) او را (مقصودعلى) رام نموده، در سلك مصاحبان و مجلسيان خود درآورده بود... و به‌نوعى به اين قدوة العارفين و السالكين سلوك مى‌نموده كه مستعدان تا قيام قيامت از آن بازگويند» (شهرزورى، شمس الدين محمد بن محمود، 1365، ص «يب»).
تعبير لطيف نهاوندى در گزارش پيوستن مولانا مقصودعلى تبريزى در سلك مجلسيان و مصاحبان خان خانان، گوياى حرمتى است كه وى در چشم شاعران، نويسندگان، علما و دانشمندان زمانه خويش داشته است: «اين سپهسالار دل‌شكار (خان خانان) او را (مقصودعلى) رام نموده، در سلك مصاحبان و مجلسيان خود درآورده بود... و به‌نوعى به اين قدوة العارفين و السالكين سلوك مى‌نموده كه مستعدان تا قيام قيامت از آن بازگويند» (شهرزورى، شمس الدين محمد بن محمود، 1365، ص «يب»).
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش