الربا فقهياً و اقتصادياً رسالة البكالوريوس لعام 1969م - 1970م: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:




كتاب «الربا فقهيا و اقتصاديا» همان‌گونه كه از نامش پيداست، بررسى فقهى و اقتصادى مسئله ربا مى‌باشد.
'''الربا فقهياً و اقتصادياً''' همان‌گونه كه از نامش پيداست، بررسى فقهى و اقتصادى مسئله ربا مى‌باشد.


اين كتاب توسط يكى از علماى معاصر جناب آقاى حسن محمد تقى جواهرى، به زبان عربى به رشته تحرير درآمده است و از لحاظ تحقيق و دقت و اهتمام ويژه در بررسى ادله، در جايگاه والايى قرار گرفته است.
اين كتاب توسط يكى از علماى معاصر جناب آقاى حسن محمد تقى جواهرى، به زبان عربى به رشته تحرير درآمده است و از لحاظ تحقيق و دقت و اهتمام ويژه در بررسى ادله، در جايگاه والايى قرار گرفته است.
خط ۵۲: خط ۵۲:
باب دوم به بررسى ربا در نزد اماميه پرداخته كه اين باب نيز چهار فصل دارد:
باب دوم به بررسى ربا در نزد اماميه پرداخته كه اين باب نيز چهار فصل دارد:


1- رباى در معاوضه.
#رباى در معاوضه.
 
#رباى در قرض.
2- رباى در قرض.
#خروج حكمى و موضوعى از ربا.
 
#مسائل متفرقه مربوط به بحث.
3- خروج حكمى و موضوعى از ربا.
 
4- مسائل متفرقه مربوط به بحث.


قسمت دوم كتاب هم كه بحث از رباى اقتصادى است، از شش فصل تشكيل يافته است:
قسمت دوم كتاب هم كه بحث از رباى اقتصادى است، از شش فصل تشكيل يافته است:


1- نظريات گوناگون در باب توجيه ربا و نيك جلوه دادن آن.
#نظريات گوناگون در باب توجيه ربا و نيك جلوه دادن آن.
 
#مضرات ربا.
2- مضرات ربا.
#ربا از نظر مؤيدان و معارضان آن.
 
#انبار نمودن و ارتباط آن با ربا.
3- ربا از نظر مؤيدان و معارضان آن.
#اعمال بانكى و جايگزين اسلامى آن.
 
#ربا در قوانين كشورهاى عربى.
4- انبار نمودن و ارتباط آن با ربا.
 
5- اعمال بانكى و جايگزين اسلامى آن.
 
6-ربا در قوانين كشورهاى عربى.


مؤلف در نهايت با خاتمه‌اى، به كتاب خود پايان داده است.
مؤلف در نهايت با خاتمه‌اى، به كتاب خود پايان داده است.
خط ۱۲۳: خط ۱۱۵:
ابتدا خروج موضوعى مطرح شده كه در اين‌جا فقها چهار عنوان از عقود را با اينكه ظاهر مشروعى دارند، داخل در ربا مى‌دانند؛ آن عناوين عبارتند از:
ابتدا خروج موضوعى مطرح شده كه در اين‌جا فقها چهار عنوان از عقود را با اينكه ظاهر مشروعى دارند، داخل در ربا مى‌دانند؛ آن عناوين عبارتند از:


1- بيع العينه؛ يعنى چيزى را بايع به مشترى نسيه بفروشد، بعد خودش همان را به قيمت كمترى به صورت نقدى از وى خريدار كند.
#بيع العينه؛ يعنى چيزى را بايع به مشترى نسيه بفروشد، بعد خودش همان را به قيمت كمترى به صورت نقدى از وى خريدار كند.
 
#بيع وفاء؛ يعنى بايع به مشترى مى‌گويد جنس را به تو مى‌فروشم، اما به اين شرط كه هر وقت پولت را دادم جنس را به خودم باز گردان.
2- بيع وفاء؛ يعنى بايع به مشترى مى‌گويد جنس را به تو مى‌فروشم، اما به اين شرط كه هر وقت پولت را دادم جنس را به خودم باز گردان.
#حط و تعجل؛ يعنى طلب‌كار در طلب مدت‌دار عجله مى‌كند و عوضى را اگر چه قيمتش كمتر از طلبش باشد، دريافت مى‌كند.
 
#بيع مع السلف؛ يعنى فروشنده جنس را نقد به يك قيمت مى‌فروشد و در صورت نسيه به قيمت بالاترى مى‌دهد.
3-حط و تعجل؛ يعنى طلب‌كار در طلب مدت‌دار عجله مى‌كند و عوضى را اگر چه قيمتش كمتر از طلبش باشد، دريافت مى‌كند.
 
4- بيع مع السلف؛ يعنى فروشنده جنس را نقد به يك قيمت مى‌فروشد و در صورت نسيه به قيمت بالاترى مى‌دهد.


مؤلف تحت عنوان تنبيهان حرمت اين چهار نوع بيع را از سوى برخى از عامه كه قائل به حرمتشان شده‌اند، بدون دليل قانع كننده‌اى مى‌داند.
مؤلف تحت عنوان تنبيهان حرمت اين چهار نوع بيع را از سوى برخى از عامه كه قائل به حرمتشان شده‌اند، بدون دليل قانع كننده‌اى مى‌داند.
خط ۱۵۹: خط ۱۴۸:
خروج حكمى از ربا مربوط به آن دسته از رباهايى است كه با اينكه موضوعا ربا هستند ولى از تحت شمول حكم ربا خارج مى‌باشند؛ آن رباها عبارتند از:
خروج حكمى از ربا مربوط به آن دسته از رباهايى است كه با اينكه موضوعا ربا هستند ولى از تحت شمول حكم ربا خارج مى‌باشند؛ آن رباها عبارتند از:


1- بين پدر و پسرش و بين مولا و عبدش ربا نيست.
#بين پدر و پسرش و بين مولا و عبدش ربا نيست.
 
#بين مرد و زنش و بين زن و شوهرش ربا نيست.
2- بين مرد و زنش و بين زن و شوهرش ربا نيست.
#بين مسلمان و كافر حربى هم ربا نيست.
 
#در قسمت هم ربا نيست.
3-بين مسلمان و كافر حربى هم ربا نيست.
#رباى حلال يا رباى عطيه كه قرض گيرنده با اختيار خودش بدون اينكه قبلا شرط شده باشد چيزى را اضافه‌تر از آنچه دريافت كرده بود بدهد.
 
#بيع عرايا كه البته در معناى آن اختلاف وجود دارد و مؤلف مى‌گويد: آنچه من از نصوص برداشت كرده‌ام اين است كه به فروش ميوه‌هاى نخل گفته مى‌شود.
4- در قسمت هم ربا نيست.
#تقبيل.
 
5- رباى حلال يا رباى عطيه كه قرض گيرنده با اختيار خودش بدون اينكه قبلا شرط شده باشد چيزى را اضافه‌تر از آنچه دريافت كرده بود بدهد.
 
6- بيع عرايا كه البته در معناى آن اختلاف وجود دارد و مؤلف مى‌گويد: آنچه من از نصوص برداشت كرده‌ام اين است كه به فروش ميوه‌هاى نخل گفته مى‌شود.
 
7- تقبيل.


خروج موضوعى از ربا هم مربوط به آن دسته از حيله‌هاى شرعى مى‌شود كه براى فرار از ربا به كار مى‌بندند؛ اين حيله‌ها در دو قسمت بررسى مى‌شوند؛ دسته اول براى خروج از رباى معاملى و دسته دوم براى خروج از رباى قرضى كه در كتاب به تفصيل آمد است.
خروج موضوعى از ربا هم مربوط به آن دسته از حيله‌هاى شرعى مى‌شود كه براى فرار از ربا به كار مى‌بندند؛ اين حيله‌ها در دو قسمت بررسى مى‌شوند؛ دسته اول براى خروج از رباى معاملى و دسته دوم براى خروج از رباى قرضى كه در كتاب به تفصيل آمد است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش