تهذیب نفس از دیدگاه قرآن به ضمیمه تحلیلی بر نظم نوین جهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد'
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (')
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد')
خط ۷۹: خط ۷۹:
نويسنده، معتقد است هر جا كه علم باشد، تمدن هم خواهد بود. وى براى اثبات اين مدعا، قضيه انطاكيه در سوره «يس» را دليل آورده است. در اين سوره، خداوند ابتدا انطاكيه را «ده» مى‌نامد: ''' «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أصْحابَ الْقَرْية» '''؛ (پيغمبر! مردم آن ده را براى مردم مثال بزن)؛ بعد از آنكه پيغمبر خدا وارد آن ده شد، همان ده از نظر قرآن، شهر مى‌شود، مى‌فرمايد: ''' «وَ جاءَ مِنْ اَقْصى الْمَدينَة» '''؛ «مردى از كنار شهر، دوان‌دوان آمد و گفت: از اين مرد پيروى كنيد». همان انطاكيه كه اول، ده بود و اطلاق ده بر آن شده بود، بعد از آنكه پيامبر خدا، در آنجا آمد، شهر شد و پروردگار عالم اطلاق شهر بر آن كرد. به نظر نويسنده اين بدان معناست كه از نظر قرآن، هر كجا علم و تعليم و تعلم باشد، تمدن آنجاست و هر كجا كه نباشد، ولو اينكه از نظر تمدن ظاهرى خيلى بالا باشد، دهى بيش نيست.
نويسنده، معتقد است هر جا كه علم باشد، تمدن هم خواهد بود. وى براى اثبات اين مدعا، قضيه انطاكيه در سوره «يس» را دليل آورده است. در اين سوره، خداوند ابتدا انطاكيه را «ده» مى‌نامد: ''' «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أصْحابَ الْقَرْية» '''؛ (پيغمبر! مردم آن ده را براى مردم مثال بزن)؛ بعد از آنكه پيغمبر خدا وارد آن ده شد، همان ده از نظر قرآن، شهر مى‌شود، مى‌فرمايد: ''' «وَ جاءَ مِنْ اَقْصى الْمَدينَة» '''؛ «مردى از كنار شهر، دوان‌دوان آمد و گفت: از اين مرد پيروى كنيد». همان انطاكيه كه اول، ده بود و اطلاق ده بر آن شده بود، بعد از آنكه پيامبر خدا، در آنجا آمد، شهر شد و پروردگار عالم اطلاق شهر بر آن كرد. به نظر نويسنده اين بدان معناست كه از نظر قرآن، هر كجا علم و تعليم و تعلم باشد، تمدن آنجاست و هر كجا كه نباشد، ولو اينكه از نظر تمدن ظاهرى خيلى بالا باشد، دهى بيش نيست.


وى بر اين باور است كه تعبد و تسليم در مقابل اوامر و نواهى خدا، يكى از فضايل بزرگ است؛ به اندازه‌اى كه علماى علم اخلاق مى‌گويند:
وى بر اين باور است كه تعبدو تسليم در مقابل اوامر و نواهى خدا، يكى از فضايل بزرگ است؛ به اندازه‌اى كه علماى علم اخلاق مى‌گويند:


1. هدف از خلقت تشريع و تكوين، اين است كه انسان به مقام عبوديت برسد، عقل و دل در مقابل احكام خدا خاضع باشد و تعبد و تسليم در آن رسوخ كرده باشد.
1. هدف از خلقت تشريع و تكوين، اين است كه انسان به مقام عبوديت برسد، عقل و دل در مقابل احكام خدا خاضع باشد و تعبدو تسليم در آن رسوخ كرده باشد.


2. احكام، گرچه تابع مصالح و مفاسد نفس الامرى است و در متعلق امر، مصلحت و در متعلق نهى، مفسده وجود دارد، اما چيزى كه مهم‌تر از اين مصلحت و مفسده مى‌باشد، اين است كه مصلحت ملزمه‌اى در خود امر است، نه در «مأموربه». اينكه پروردگار عالم، امر و نهى كرده، براى اين است كه عبدرا بسازد و حالت تعبد و تسليم به اين انسان را بدهد.
2. احكام، گرچه تابع مصالح و مفاسد نفس الامرى است و در متعلق امر، مصلحت و در متعلق نهى، مفسده وجود دارد، اما چيزى كه مهم‌تر از اين مصلحت و مفسده مى‌باشد، اين است كه مصلحت ملزمه‌اى در خود امر است، نه در «مأموربه». اينكه پروردگار عالم، امر و نهى كرده، براى اين است كه عبدرا بسازد و حالت تعبدو تسليم به اين انسان را بدهد.


3. از اين جهت، هر عبادتى كه تعبدش بيشتر، فضيلتش نيز بيشتر است <ref>همان، ص 41</ref>.
3. از اين جهت، هر عبادتى كه تعبدش بيشتر، فضيلتش نيز بيشتر است <ref>همان، ص 41</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش