تاریخ جهانگشاى جوینى: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ح' به '، ح'
جز (جایگزینی متن - ':ت' به ': ت')
جز (جایگزینی متن - '،ح' به '، ح')
خط ۶۲: خط ۶۲:
با وجود اين كه عطاملك جوينى، در نوشتن جلد اول، از منابعى سود جسته، ولى بيشر اطلاعات او، حاصل پنج بار سفرى است كه به همراه امير ارغون به «قراقرو» پايتخت مغولان انجام داده بود. علاءالدين شرح كامل لشكركشى خاى مغولان را در تاريخ خويش نقل كرده است. كتاب او در همان سال تألیف كتاب جوزجانى (طبقات ناصر)، نوشته شده است. به دليل جوانى عطاملك هنگام تألیف كتاب، نمى‌توان او را در شمار معاصران هجوم مغول محسوب داشت. با اين حال مى‌توانسته از گفته‌هاى افراد مسن‌ترى كه هم عصر آن دوران بودند، استفاده كند. يكى از منابع مهم عطاملك در تألیف جلد اول كتاب خود، تاريخ سرى مغول بوده است.
با وجود اين كه عطاملك جوينى، در نوشتن جلد اول، از منابعى سود جسته، ولى بيشر اطلاعات او، حاصل پنج بار سفرى است كه به همراه امير ارغون به «قراقرو» پايتخت مغولان انجام داده بود. علاءالدين شرح كامل لشكركشى خاى مغولان را در تاريخ خويش نقل كرده است. كتاب او در همان سال تألیف كتاب جوزجانى (طبقات ناصر)، نوشته شده است. به دليل جوانى عطاملك هنگام تألیف كتاب، نمى‌توان او را در شمار معاصران هجوم مغول محسوب داشت. با اين حال مى‌توانسته از گفته‌هاى افراد مسن‌ترى كه هم عصر آن دوران بودند، استفاده كند. يكى از منابع مهم عطاملك در تألیف جلد اول كتاب خود، تاريخ سرى مغول بوده است.


جلد دوم، بدون مقدمه، تاريخ دولت خوارزمشاهيان و وقايع مربوط به اين خاندان و سلاطين آن‌ها را ذكر مى‌نمايد و در ضمن آن، اطلاعات مفيدى درباره ملوك ترك معروف به «قراختائيان» يا «گوخانيان» كه نزديك به 95 سال از حدود سال‌هاى 512-607ق در ماوراءالنهر و تركستان شرقى، از جيحون تا حدود كاشغر،حكومت كردند، به دست مى‌دهد جوينى در اين جلد اغلب ملوك‌الطوايف ترك آن نواحى (معروف به افراسيابيه، خانيه، ايلك خانيه و آل خاقان) «كه مدت دويست سال بعد از حكومت سامانيان و قبل از مغول در ماوراءالنهر و تركستان حكومت كردند. و چند تن از شاهان خوارزم را هم كه تحت حمايت آن‌ها بودند، ذكر كرده است. اين بخش به غايت مبهم است. در اواخر اين جلد، تاريخ سرگذشت حكام و شحنگان مغول چون جنتمور و نوسال و گركوز و امير ارغون، كه از عهد اوكتاى قاآن تا ورود هولاكو در ايران و نواحى آن، حكمرانى كرده‌اند، ذكر شده است.
جلد دوم، بدون مقدمه، تاريخ دولت خوارزمشاهيان و وقايع مربوط به اين خاندان و سلاطين آن‌ها را ذكر مى‌نمايد و در ضمن آن، اطلاعات مفيدى درباره ملوك ترك معروف به «قراختائيان» يا «گوخانيان» كه نزديك به 95 سال از حدود سال‌هاى 512-607ق در ماوراءالنهر و تركستان شرقى، از جيحون تا حدود كاشغر، حكومت كردند، به دست مى‌دهد جوينى در اين جلد اغلب ملوك‌الطوايف ترك آن نواحى (معروف به افراسيابيه، خانيه، ايلك خانيه و آل خاقان) «كه مدت دويست سال بعد از حكومت سامانيان و قبل از مغول در ماوراءالنهر و تركستان حكومت كردند. و چند تن از شاهان خوارزم را هم كه تحت حمايت آن‌ها بودند، ذكر كرده است. اين بخش به غايت مبهم است. در اواخر اين جلد، تاريخ سرگذشت حكام و شحنگان مغول چون جنتمور و نوسال و گركوز و امير ارغون، كه از عهد اوكتاى قاآن تا ورود هولاكو در ايران و نواحى آن، حكمرانى كرده‌اند، ذكر شده است.


در خصوص منابع مورد استفاده عطاملك جوينى، در جلد دوم كتاب، بارتولد مى‌نويسد: بخش مهمى از تاريخ جهانگشاى جوينى مربوط به خوارزمشاهيان است و از اين رهگذر، تنها منبع ميرخواند و ناقلان ايرانى قبل از وى است. جوينى و ابن‌اثير هر دو در شرح تاريخ خوارزمشاهيان از تألیف ابوالحسن [[بیهقی، علی بن زید|على بن زيد بيهقى]] به نام مشارب التجارب و غوارب الغرائب استفاده كرده‌اند. بنا بر گفته جوينى، تاريخ بيهق دنباله تألیف ديگرى؛ يعنى تجارب‌الامم بوده و بديهى است كه منظور كتاب ابن‌مسكويه ابوعلى احمد بن محمد متوفى 421ق مى‌باشد. جوينى گذشته از اين به دايرةالمعارف يا «جامع المعلوم» محدث و عالم روحانى مشهور، فخرالدين ابوعبدالله محمد عمر رازى متوفى 606ق اشاره و استناد مى‌كند. بخش اعظم اسناد به قلم منتجب‌الدين بديع، نويسنده «عتبه الكتبه» دبير سلطان سنجر است. جوينى در واقعه لشكركشى سلطان سنجر به خوارزم، در سال 542ق از بديع سخن مى‌گويد.
در خصوص منابع مورد استفاده عطاملك جوينى، در جلد دوم كتاب، بارتولد مى‌نويسد: بخش مهمى از تاريخ جهانگشاى جوينى مربوط به خوارزمشاهيان است و از اين رهگذر، تنها منبع ميرخواند و ناقلان ايرانى قبل از وى است. جوينى و ابن‌اثير هر دو در شرح تاريخ خوارزمشاهيان از تألیف ابوالحسن [[بیهقی، علی بن زید|على بن زيد بيهقى]] به نام مشارب التجارب و غوارب الغرائب استفاده كرده‌اند. بنا بر گفته جوينى، تاريخ بيهق دنباله تألیف ديگرى؛ يعنى تجارب‌الامم بوده و بديهى است كه منظور كتاب ابن‌مسكويه ابوعلى احمد بن محمد متوفى 421ق مى‌باشد. جوينى گذشته از اين به دايرةالمعارف يا «جامع المعلوم» محدث و عالم روحانى مشهور، فخرالدين ابوعبدالله محمد عمر رازى متوفى 606ق اشاره و استناد مى‌كند. بخش اعظم اسناد به قلم منتجب‌الدين بديع، نويسنده «عتبه الكتبه» دبير سلطان سنجر است. جوينى در واقعه لشكركشى سلطان سنجر به خوارزم، در سال 542ق از بديع سخن مى‌گويد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش