۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «') |
جز (جایگزینی متن - 'م«' به 'م «') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
4. رساله راه صواب: مشتمل بر دوازده سؤال فرضى است كه مؤلف مطرح كرده و به دنبال هر يك پاسخ آن را آورده است. اين رساله، مىتواند انديشه فيض را - البته به اختصار - در باره بسيارى از مسائلى كه او اغلب در رسالههاى خود مطرح كرده، آشكارا نشان دهد. وى، به اختصار از اختلاف مشربهاى فكرى موجود سخن گفته و كما كان، از موضع اخبارىها بر ضد اصوليان مطالبى را مطرح كرده است. فيض، همچنين رساله راه صواب را تلخيص كرده و نام آن را، «شرايط الايمان» گذاشته است كه نسخهاى از رساله «شرايط الايمان»، در مجموعه شماره 1430 در كتابخانه آیتاللهنجفى موجود است. | 4. رساله راه صواب: مشتمل بر دوازده سؤال فرضى است كه مؤلف مطرح كرده و به دنبال هر يك پاسخ آن را آورده است. اين رساله، مىتواند انديشه فيض را - البته به اختصار - در باره بسيارى از مسائلى كه او اغلب در رسالههاى خود مطرح كرده، آشكارا نشان دهد. وى، به اختصار از اختلاف مشربهاى فكرى موجود سخن گفته و كما كان، از موضع اخبارىها بر ضد اصوليان مطالبى را مطرح كرده است. فيض، همچنين رساله راه صواب را تلخيص كرده و نام آن را، «شرايط الايمان» گذاشته است كه نسخهاى از رساله «شرايط الايمان»، در مجموعه شماره 1430 در كتابخانه آیتاللهنجفى موجود است. | ||
5. رساله آيينه شاهى: ترجمهاى است همراه با تلخيص از رساله ديگر فيض با | 5. رساله آيينه شاهى: ترجمهاى است همراه با تلخيص از رساله ديگر فيض با نام «ضياء القلب» كه به زبان عربى نگاشته بوده است. | ||
اهميت اين رساله، اشتمال آن بر مباحثى است در باره شناخت انسان و ارتباط وى با شرع و عرف(سلطنت). او با يك تحليل عقلانى - روانى، كوشيده تا قواى مختلفى را كه بر انسان حكم مىرانند، شناسانده، تضادهاى آنها را مطرح كرده و تقدم و تأخر هر يك از اين قوا را بيان كند. اين قوا، عبارتند از: عقل، شرع، طبع، عادت و عرف. اين عرف، در وقت استيلاء همان سلطنت است. فيض، در دوازده فصل، مباحث خود را در شناساندن اين قوا و ارتباط آنها با يكديگر مطرح كرده است؛ ازاينرو اين متن، بايد يكى از رسالههايى باشد كه در كار شناخت انديشه سياسى شيعه به كار مىآيد. | اهميت اين رساله، اشتمال آن بر مباحثى است در باره شناخت انسان و ارتباط وى با شرع و عرف(سلطنت). او با يك تحليل عقلانى - روانى، كوشيده تا قواى مختلفى را كه بر انسان حكم مىرانند، شناسانده، تضادهاى آنها را مطرح كرده و تقدم و تأخر هر يك از اين قوا را بيان كند. اين قوا، عبارتند از: عقل، شرع، طبع، عادت و عرف. اين عرف، در وقت استيلاء همان سلطنت است. فيض، در دوازده فصل، مباحث خود را در شناساندن اين قوا و ارتباط آنها با يكديگر مطرح كرده است؛ ازاينرو اين متن، بايد يكى از رسالههايى باشد كه در كار شناخت انديشه سياسى شيعه به كار مىآيد. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
رساله پاسخ به سؤالات اهل مولتان: رساله حاضر پاسخهاى فيض است به چند سؤال مردم شهر مولتان. مردى از آن شهر كه در اصفهان به تجارت اشتغال داشته، نزد فيض آمده و از او خواسته تا به اين سؤالات پاسخ گويد. | رساله پاسخ به سؤالات اهل مولتان: رساله حاضر پاسخهاى فيض است به چند سؤال مردم شهر مولتان. مردى از آن شهر كه در اصفهان به تجارت اشتغال داشته، نزد فيض آمده و از او خواسته تا به اين سؤالات پاسخ گويد. | ||
شهر مولتان، از قديمىترين شهرهاى هند است كه با اسلام آشنا شده و از اولين مراكزى است كه اسماعيليان در آن قدرت يافتند(به سال 207 و توسط ابن حوشب). در جريان حمله سلطان محمود غزنوى به هند، اين شهر نيز كه در دست داعيان فاطمى بود، به تصرف وى درآمد و تعصب سنىگرى وى ضربه مهلكى بر اين شهر وارد كرد. بعدها كه تصوف در هند رايج گرديد، اين شهر نيز گرفتار آن شد. آنگونه كه از اين سؤالات آشكار است، آنان با داشتن محبت امير المؤمنين(ع) باز متوجه تشيع شده بودهاند. اكنون 30 درصد مردم شيعه هستند و شهرى با | شهر مولتان، از قديمىترين شهرهاى هند است كه با اسلام آشنا شده و از اولين مراكزى است كه اسماعيليان در آن قدرت يافتند(به سال 207 و توسط ابن حوشب). در جريان حمله سلطان محمود غزنوى به هند، اين شهر نيز كه در دست داعيان فاطمى بود، به تصرف وى درآمد و تعصب سنىگرى وى ضربه مهلكى بر اين شهر وارد كرد. بعدها كه تصوف در هند رايج گرديد، اين شهر نيز گرفتار آن شد. آنگونه كه از اين سؤالات آشكار است، آنان با داشتن محبت امير المؤمنين(ع) باز متوجه تشيع شده بودهاند. اكنون 30 درصد مردم شيعه هستند و شهرى با نام «شيعه ميانى»، در چهار مايلى آن قرار دارد كه همگى شيعه هستند. پاسخهاى فيض به سؤالات مردم اين شهر گر چه كوتاه است، اما در مجموع قابل استفاده است. | ||
رساله مشواق: موضوع اين رساله، تبيين تنگناهاى سخن گفتن انسانهاى عاشق و عارف است؛ كسانى كه در وضعيتهاى خاص فكرى ناچارند تا اصطلاحسازى كرده، در قالب تشبيه، استعاره و مجاز و جز آنها مقصود خود را بيان كنند. فيض كه احساس كرده در درگيرى ميان اهل ظاهر و باطن، يكى از موضوعات، همين ظواهر سخن عارفان است، خواسته تا با نوشتن فرهنگى براى اين مصطلحات، اين حربه را از دست اهل ظاهر گرفته، به واقع بنيان اين انتقاد را بكند كه مقصود عارفان از اين مصطلحات، ظاهر آنها نيست؛ آنگونه كه اهل ظاهر مىپندارند، بلكه آنها دقيقا از اصطلاحاتى چون رخ، زلف، خط و جز اينها مقصود و معناى ويژهاى را لحاظ مىكنند. | رساله مشواق: موضوع اين رساله، تبيين تنگناهاى سخن گفتن انسانهاى عاشق و عارف است؛ كسانى كه در وضعيتهاى خاص فكرى ناچارند تا اصطلاحسازى كرده، در قالب تشبيه، استعاره و مجاز و جز آنها مقصود خود را بيان كنند. فيض كه احساس كرده در درگيرى ميان اهل ظاهر و باطن، يكى از موضوعات، همين ظواهر سخن عارفان است، خواسته تا با نوشتن فرهنگى براى اين مصطلحات، اين حربه را از دست اهل ظاهر گرفته، به واقع بنيان اين انتقاد را بكند كه مقصود عارفان از اين مصطلحات، ظاهر آنها نيست؛ آنگونه كه اهل ظاهر مىپندارند، بلكه آنها دقيقا از اصطلاحاتى چون رخ، زلف، خط و جز اينها مقصود و معناى ويژهاى را لحاظ مىكنند. |
ویرایش