۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حسين كريمان' به 'حسين كريمان ') |
جز (جایگزینی متن - '،آ' به '، آ') |
||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
با توسعه تهران روستاهاي اطراف در داخل شهر تهران قرار گرفت. امروز ديگر قيطريه، شميران، ونك، دروس، ازگل و لشگرك جزو كلان شهر تهران شده است. | با توسعه تهران روستاهاي اطراف در داخل شهر تهران قرار گرفت. امروز ديگر قيطريه، شميران، ونك، دروس، ازگل و لشگرك جزو كلان شهر تهران شده است. | ||
قصران علاوه بر اين كه از نظر آب و هواي مناسب و موقعيت جغرافيايي مورد توجه بود.از لحاظ پرورش بزرگاني چون ملك الكلام بندار رازي، شاعر دربار مجدالدوله ديلمي، امير فخرالدين شكرابي، امير | قصران علاوه بر اين كه از نظر آب و هواي مناسب و موقعيت جغرافيايي مورد توجه بود.از لحاظ پرورش بزرگاني چون ملك الكلام بندار رازي، شاعر دربار مجدالدوله ديلمي، امير فخرالدين شكرابي، امير غياثالدين، آقا سيد ابراهيم لواسان، ميرزا جعفر، مشهور به حكيم الهي، حاج ملا شكرالله لواساني از قصران داخل و اميدي تهراني، ميزرا احمد قاضي تهراني از شاعران هزل گوي عصر صفوي، محمود صبوري، ميرزا حبيب كني، از قصران خارج و صدها اديب و فاضل ديگر كه هر يك در نوع خود ستارهاي هستند، در آسمان ادب اين پهنه از سرزمين ايران رنگ و جلاي خاصي داشته، مولف مرحوم در اثر گرانسنگ خود به اين موارد به طور مبسوط اشاره كردهاند. | ||
علاوه بر اين به مباحث گويش، اداب، رسوم و ضرب المثلهاي رايج در منطقه پرداخته شده و نيز پارهاي از آداب، رسوم و مثلهاي منطقه آهار را بيان كرده است. خواننده با مطالعه اين بخش خود را در فضايي ديگر احساس مىكند و با جشنها و اعيادي كه روزگاري زنده بود و امروز رنگ باخته است و با گويشي شيرين كه با فاصلهاي نه چندان دور مردمان به آن سخن ميراندند و اكنون كمتر نشاني از آن به جا مانده است، آشنا مىشود. مولف در زنده كردن بخشي از اين ميراث فرهنگي و نشان دادن سهم دلاورمردان و ارباب فضل اين خطه از كهن سرزمين ايران ستودني است. وي با تحليلهاي موشكافانه بابي تازه در مطالعات قصران شناسي باز كرده است. | علاوه بر اين به مباحث گويش، اداب، رسوم و ضرب المثلهاي رايج در منطقه پرداخته شده و نيز پارهاي از آداب، رسوم و مثلهاي منطقه آهار را بيان كرده است. خواننده با مطالعه اين بخش خود را در فضايي ديگر احساس مىكند و با جشنها و اعيادي كه روزگاري زنده بود و امروز رنگ باخته است و با گويشي شيرين كه با فاصلهاي نه چندان دور مردمان به آن سخن ميراندند و اكنون كمتر نشاني از آن به جا مانده است، آشنا مىشود. مولف در زنده كردن بخشي از اين ميراث فرهنگي و نشان دادن سهم دلاورمردان و ارباب فضل اين خطه از كهن سرزمين ايران ستودني است. وي با تحليلهاي موشكافانه بابي تازه در مطالعات قصران شناسي باز كرده است. |
ویرایش