عجائب الهند بره و بحره: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا ('
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «')
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (')
خط ۹۵: خط ۹۵:
بزرگ بن شهريار، راجع به بادبان‌ها و راجع به سرعت كشتى‌هاى آن زمان كه سرعت عادى آنها ميان دو و چهار ميل دريايى بوده است، نيز اطلاعاتى را ارائه مى‌كند. وى، راجع به بزرگى كشتى‌هاى مسافربرى نيز اطلاعاتى را ثبت نموده، به‌ويژه كه سفرهاى دريايى در آن روزها پر از سختى بوده، اما بزرگ بن شهريار از سه كشتى بسيار بزرگ كه ميانگين 400 نفر را حمل مى‌كردند، ياد مى‌كند و چنين رقمى حتى در بزرگ‌ترين كشتى‌هاى عربى ناممكن بود.
بزرگ بن شهريار، راجع به بادبان‌ها و راجع به سرعت كشتى‌هاى آن زمان كه سرعت عادى آنها ميان دو و چهار ميل دريايى بوده است، نيز اطلاعاتى را ارائه مى‌كند. وى، راجع به بزرگى كشتى‌هاى مسافربرى نيز اطلاعاتى را ثبت نموده، به‌ويژه كه سفرهاى دريايى در آن روزها پر از سختى بوده، اما بزرگ بن شهريار از سه كشتى بسيار بزرگ كه ميانگين 400 نفر را حمل مى‌كردند، ياد مى‌كند و چنين رقمى حتى در بزرگ‌ترين كشتى‌هاى عربى ناممكن بود.


بزرگ بن شهريار، در ضمن واقعه‌اى در يك سفر خطرناك، از قول دريانوردى مشهور، از نوعى كشتى ياد كرده كه 200 نفر برده را حمل مى‌كند. اين سفر خطرناك، در سال 923م، اتفاق افتاده است؛ در آن سال، دريانوردى به نام اسماعيلويه، از عمان به سوى قنبلويه راه افتاد، ولى توفان كشتى او را به سفاله برد. او و كاركنان كشتى‌اش را ترس فراگرفت، زيرا بوميان آن‌جا آدم‌خوار بودند، ولى آنها را به كرانه بردند و ناچار كردند كه در آن‌جا(سفاله) بمانند و چند ماهى داد و ستد كنند؛ سرانجام آنها را گذاشتند كه به كشتى‌هايشان برگردند و شاه آن‌جا با هفت تن از يارانش همراه آنها به كشتى آمدند و سوار شدند، سپس به گفته اسماعيلويه: «چون به كشتى نشستند، با خود گفتم اين شاه، در عمان در بازارگاه، 30 دينار مى‌ارزد و آن هفت تن، 160 دينار، جامه‌هاى آنها20 دينار ارزش دارد، پس دست‌كم 3000 درهم از فروش اينها به دست ما مى‌افتد، بدون هيچ خطر؛ پس به ملوانان فرياد زدم و آنها بادبان‌ها كشيدند و لنگر برگرفتند». شاه، كوشيد كه بگريزد، ولى كامياب نشد، او و يارانش را كنار 200 برده ديگر كه گرفته بودند، گذاشتند و همه را در عمان فروختند. بعدها شاه به كشورش برگردانيده شد و مردم خود را مسلمان كرد.
بزرگ بن شهريار، در ضمن واقعه‌اى در يك سفر خطرناك، از قول دريانوردى مشهور، از نوعى كشتى ياد كرده كه 200 نفر برده را حمل مى‌كند. اين سفر خطرناك، در سال 923م، اتفاق افتاده است؛ در آن سال، دريانوردى به نام اسماعيلويه، از عمان به سوى قنبلويه راه افتاد، ولى توفان كشتى او را به سفاله برد. او و كاركنان كشتى‌اش را ترس فراگرفت، زيرا بوميان آن‌جا آدم‌خوار بودند، ولى آنها را به كرانه بردند و ناچار كردند كه در آن‌جا (سفاله) بمانند و چند ماهى داد و ستد كنند؛ سرانجام آنها را گذاشتند كه به كشتى‌هايشان برگردند و شاه آن‌جا با هفت تن از يارانش همراه آنها به كشتى آمدند و سوار شدند، سپس به گفته اسماعيلويه: «چون به كشتى نشستند، با خود گفتم اين شاه، در عمان در بازارگاه، 30 دينار مى‌ارزد و آن هفت تن، 160 دينار، جامه‌هاى آنها20 دينار ارزش دارد، پس دست‌كم 3000 درهم از فروش اينها به دست ما مى‌افتد، بدون هيچ خطر؛ پس به ملوانان فرياد زدم و آنها بادبان‌ها كشيدند و لنگر برگرفتند». شاه، كوشيد كه بگريزد، ولى كامياب نشد، او و يارانش را كنار 200 برده ديگر كه گرفته بودند، گذاشتند و همه را در عمان فروختند. بعدها شاه به كشورش برگردانيده شد و مردم خود را مسلمان كرد.


در پايان بايد اعتراف كرد كه ناخدا بزرگ بن شهريار رامهرمزى را نه تنها بايد يكى از بزرگ‌ترين دريانوردان سده چهارم ناميد، بلكه از مكتشفين مهم تاريخ دريانوردى ايران محسوب مى‌شود، زيرا اكتشافات دريايى او در حوزه خليج فارس و درياى عمان و اقيانوس هند و سفرهاى پى‌درپى او موجب تأليف كتاب ارزش‌مندى چون «عجائب الهند» شد.
در پايان بايد اعتراف كرد كه ناخدا بزرگ بن شهريار رامهرمزى را نه تنها بايد يكى از بزرگ‌ترين دريانوردان سده چهارم ناميد، بلكه از مكتشفين مهم تاريخ دريانوردى ايران محسوب مى‌شود، زيرا اكتشافات دريايى او در حوزه خليج فارس و درياى عمان و اقيانوس هند و سفرهاى پى‌درپى او موجب تأليف كتاب ارزش‌مندى چون «عجائب الهند» شد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش