سفرنامه لرستان و خوزستان (بارون کلمنت): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '؛ا' به '؛ ا'
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ')
جز (جایگزینی متن - '؛ا' به '؛ ا')
خط ۸۳: خط ۸۳:
بقاياى ِآثار ارجان مشتمل از بناهاى سنگى و آجرى، در بلندى‌هاى سواحل رودخانه كردستان و بيشتر در چپ آن پراكنده است. همچنين در شيب ساحل و تا اندازه‌اى در عرصه زمين باريكى كه بستر رودخانه ا از خاكريز جنوبى يا چپ آن جدا مى‌كند، آثار ديگرى ديده مى‌شود. به استثناى پل‌ها، از بناهاى بزرگ اثرى باقى نمانده است؛ گويا خانه‌ها فقط در يك طبقه و با سقف گنبدى شكل بنا مى‌شده است. دو پل به فاصله كمى از يكديگر، دو طرف شهر را به هم متصل مى‌كرده است. بناى آنها از سنگ و آجر است و از بقاياى آنها مى‌توان قضاوت كرد كه با مقياس معظمى ساخته شده‌اند. آثارى از پايه ستون‌ها كه طاق‌هاى پل بر آن تكيه داشته، هنوز در ساحل چپ و راست رودخانه باقى است و فشار تند جريان آب كه به صورت گرداب‌هاى كوچك جارى است، تقريبا بقيه پايه‌ها را با خود برده است.
بقاياى ِآثار ارجان مشتمل از بناهاى سنگى و آجرى، در بلندى‌هاى سواحل رودخانه كردستان و بيشتر در چپ آن پراكنده است. همچنين در شيب ساحل و تا اندازه‌اى در عرصه زمين باريكى كه بستر رودخانه ا از خاكريز جنوبى يا چپ آن جدا مى‌كند، آثار ديگرى ديده مى‌شود. به استثناى پل‌ها، از بناهاى بزرگ اثرى باقى نمانده است؛ گويا خانه‌ها فقط در يك طبقه و با سقف گنبدى شكل بنا مى‌شده است. دو پل به فاصله كمى از يكديگر، دو طرف شهر را به هم متصل مى‌كرده است. بناى آنها از سنگ و آجر است و از بقاياى آنها مى‌توان قضاوت كرد كه با مقياس معظمى ساخته شده‌اند. آثارى از پايه ستون‌ها كه طاق‌هاى پل بر آن تكيه داشته، هنوز در ساحل چپ و راست رودخانه باقى است و فشار تند جريان آب كه به صورت گرداب‌هاى كوچك جارى است، تقريبا بقيه پايه‌ها را با خود برده است.


پل‌ها در فاصله يك فرسنگى گذرگاه باريك كوهى ساخته شده‌اند كه رود كردستان از آن سرچشمه مى‌گيرد، آنها را پل بيگم و پل دختر مى‌نامند... بناى بزرگى مربوط به پل دوم به ارتفاع دو طبقه در ساحل چپ رودخانه ديده مى‌شود؛اين ساختمان، پل را به سطح ساحل مرتفع مى‌رسانده تا به گذرگاه پل، بر فراز طبقه دوم، منتهى مى‌شود. در هر طبقه اين بنا دو حجره وسيع وجود داشته است.
پل‌ها در فاصله يك فرسنگى گذرگاه باريك كوهى ساخته شده‌اند كه رود كردستان از آن سرچشمه مى‌گيرد، آنها را پل بيگم و پل دختر مى‌نامند... بناى بزرگى مربوط به پل دوم به ارتفاع دو طبقه در ساحل چپ رودخانه ديده مى‌شود؛ اين ساختمان، پل را به سطح ساحل مرتفع مى‌رسانده تا به گذرگاه پل، بر فراز طبقه دوم، منتهى مى‌شود. در هر طبقه اين بنا دو حجره وسيع وجود داشته است.


... ياقوت، بنيانگذار ارجان را كه جزء اقليم سوم مى‌داند، به قباد پادشاه ساسانى، پسر فيروز و پدر نوشيروان و به عبارت ديگر به حدود پايان سده پنجم يا آغاز سده ششم عصر مسيح نسبت مى‌دهد... نزديك تنگ تكاتكاب كه رود كردستان از آن جا به جلگه علياى آثار باستانى ارجان وارد مى‌شود و در فاصله نه چندان دورى از آبادى پشكر، در ارتفاع زياد كوه شكافى هست كه ماده سياه رنگى شبيه قير كانى از آن مى‌تراود كه مردم محل آن را جمع‌آورى مى‌كنند. زيرا در ايران براى اين ماده خاصيت شفا بخش فراوان قايلند و مخصوصا در ضرب ديدگى و شكستگى به كار مى‌برند. آن را موميا و گاهى مومياى نايى مى‌خوانند و منسوب به روستاى "نايى ده" در دامنه همين كوه است. بى ترديد آتشفشانى كه اكنون خاموش است، اين شكاف را به وجود آورده است. زمانى كه زلزله شيراز را تكان داد، در بهبهان نيز اثر گذاشت و شكافى كه از آن موميا اندك اندك مى‌تراويد، عريض‌تر شد و از آن پس تراوش موميا بسيار زيادتر شده، اما مى‌گويند خاصيتش نيز كم شده است.
... ياقوت، بنيانگذار ارجان را كه جزء اقليم سوم مى‌داند، به قباد پادشاه ساسانى، پسر فيروز و پدر نوشيروان و به عبارت ديگر به حدود پايان سده پنجم يا آغاز سده ششم عصر مسيح نسبت مى‌دهد... نزديك تنگ تكاتكاب كه رود كردستان از آن جا به جلگه علياى آثار باستانى ارجان وارد مى‌شود و در فاصله نه چندان دورى از آبادى پشكر، در ارتفاع زياد كوه شكافى هست كه ماده سياه رنگى شبيه قير كانى از آن مى‌تراود كه مردم محل آن را جمع‌آورى مى‌كنند. زيرا در ايران براى اين ماده خاصيت شفا بخش فراوان قايلند و مخصوصا در ضرب ديدگى و شكستگى به كار مى‌برند. آن را موميا و گاهى مومياى نايى مى‌خوانند و منسوب به روستاى "نايى ده" در دامنه همين كوه است. بى ترديد آتشفشانى كه اكنون خاموش است، اين شكاف را به وجود آورده است. زمانى كه زلزله شيراز را تكان داد، در بهبهان نيز اثر گذاشت و شكافى كه از آن موميا اندك اندك مى‌تراويد، عريض‌تر شد و از آن پس تراوش موميا بسيار زيادتر شده، اما مى‌گويند خاصيتش نيز كم شده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش