۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مقالهها ' به 'مقالهها ') |
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «') |
||
| خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
نويسنده، سبب انحراف ديگر مذاهب را انقطاع از اهل بيت(ع) دانسته و در ادامه مىنويسند: «ما در كتابها و نوشتههايمان مفصلاً در اين باره بحث كردهايم، بحثى خالى از تعصب، آن كس كه دليل دارد چه حاجت دارد با تعصب حرف بزند. بنده دليل دارم و بر اين عقيدتم و پاى حرفم هم وامىايستم كه اين همه بلاها بر سر اين آقايان و ديگران در نيامده مگر اينكه از ولايت ائمه(ع) رو برگرداندند. اين همه بلاهايى كه بر سر اصول معارف قرآن آمده است، بر اثر دورى از باب ولايت است. اگر اينها به محضر مخاطبان اصلى قرآن رجوع مىكردند، در علم الهى به اين حرفها مبتلا نمىشدند. چرا ما در باره علم بارى تعالى به زحمت نيفتادهايم و چرا اين حرفهاى بىاساس را نمىزنيم؟ براى اينكه ما بحمد الله به درياى علوم الهى؛ يعنى اهل بيت اطهار(ع) مرتبط هستيم». | نويسنده، سبب انحراف ديگر مذاهب را انقطاع از اهل بيت(ع) دانسته و در ادامه مىنويسند: «ما در كتابها و نوشتههايمان مفصلاً در اين باره بحث كردهايم، بحثى خالى از تعصب، آن كس كه دليل دارد چه حاجت دارد با تعصب حرف بزند. بنده دليل دارم و بر اين عقيدتم و پاى حرفم هم وامىايستم كه اين همه بلاها بر سر اين آقايان و ديگران در نيامده مگر اينكه از ولايت ائمه(ع) رو برگرداندند. اين همه بلاهايى كه بر سر اصول معارف قرآن آمده است، بر اثر دورى از باب ولايت است. اگر اينها به محضر مخاطبان اصلى قرآن رجوع مىكردند، در علم الهى به اين حرفها مبتلا نمىشدند. چرا ما در باره علم بارى تعالى به زحمت نيفتادهايم و چرا اين حرفهاى بىاساس را نمىزنيم؟ براى اينكه ما بحمد الله به درياى علوم الهى؛ يعنى اهل بيت اطهار(ع) مرتبط هستيم». | ||
وجه تسميه علم كلام، عنوان ديگر كتاب است. علم كلام بدين | وجه تسميه علم كلام، عنوان ديگر كتاب است. علم كلام بدين سبب «كلام» ناميده شده است كه مشهورترين مسئلهاى كه ميان مسلمانان در باره آن بسيار جدل واقع شده است، مسئله كلام الله تعالى؛ يعنى قرآن كريم است كه آيا قرآن قديم است يا حادث است؟ بحث از قديم بودن كلام الهى، مطلبى است كه [[شيخ مفيد]] در اين رابطه مىنويسند: «اسم مخلوق روى قرآن آورده نمىشود». نويسنده، در شرح اين عبارت مىگويد: البته اين نه به اين معناست كه قرآن حادث نيست، چون يكى از معانى كلمه مخلوق، اختلاق و افترا و مكذوب و دروغ بودن است؛ مانند بعضى الفاظ كه استعمال آنها را براى خداوند اجازه نمىدهند و احتراما سر قرآن آورده نمىشود. | ||
در انتهاى كتاب چند نمونه از افكار و آراى كلامى [[شيخ مفيد]] مانند: تجرد نفس، رؤيت خدا، سهو النبى و جزاى عمل مورد بررسى قرار گرفته است. در مسئله رؤيت خدا، نويسنده به تشريح اشكال وارد [[شيخ مفيد]] بر صدوق(ره) پرداخته و البته با كمال احترام متذكر مىشود كه هدف، بالا بردن شخصى و فروكاستن از بزرگى شخص ديگر نيست. | در انتهاى كتاب چند نمونه از افكار و آراى كلامى [[شيخ مفيد]] مانند: تجرد نفس، رؤيت خدا، سهو النبى و جزاى عمل مورد بررسى قرار گرفته است. در مسئله رؤيت خدا، نويسنده به تشريح اشكال وارد [[شيخ مفيد]] بر صدوق(ره) پرداخته و البته با كمال احترام متذكر مىشود كه هدف، بالا بردن شخصى و فروكاستن از بزرگى شخص ديگر نيست. | ||
ویرایش