التعليقات لصدر المتالهين علی الشفاء: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ']]د' به ']] د'
جز (جایگزینی متن - 'و«' به 'و «')
جز (جایگزینی متن - ']]د' به ']] د')
خط ۵۵: خط ۵۵:
مقاله اول: در فصل اول آن، از تقسيم حكمت به نظرى و عملى و تقسيم هر يك به سه قسم و توضيح اقسام اصلى و فرعى آنها و طرح و نقد مبناى تقسيم و تمايز علوم سخن به ميان آمده و موضوع فلسفه، ابتدا از جنبه سلبى بررسى شده و اثبات گرديده است كه واجب الوجود و صفات او و نيز اسباب قصوى يا علل نخستين؛ يعنى فاعلى و غايى و مادى و صورى، هر چند كه در اين علم از آنها بحث مى‌شود، اما نمى‌توان آنها را موضوع فلسفه اولى دانست.
مقاله اول: در فصل اول آن، از تقسيم حكمت به نظرى و عملى و تقسيم هر يك به سه قسم و توضيح اقسام اصلى و فرعى آنها و طرح و نقد مبناى تقسيم و تمايز علوم سخن به ميان آمده و موضوع فلسفه، ابتدا از جنبه سلبى بررسى شده و اثبات گرديده است كه واجب الوجود و صفات او و نيز اسباب قصوى يا علل نخستين؛ يعنى فاعلى و غايى و مادى و صورى، هر چند كه در اين علم از آنها بحث مى‌شود، اما نمى‌توان آنها را موضوع فلسفه اولى دانست.


از جمله مطالب مهم اين فصل، بحث تمايز علوم و مبناى تقسيم علوم است كه مبناى تقسيم حكمت، به نظرى و عملى، از نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، غايت است نه موضوع، اما [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] معتقد است كه اگر تمايز علوم را به تمايز موضوعات بدانيم، بهتر از غايت است، زيرا موضوع، جزء علم است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]در آغاز جلد اول اسفار، بسيار مختصر به اين موضوع پرداخته است.
از جمله مطالب مهم اين فصل، بحث تمايز علوم و مبناى تقسيم علوم است كه مبناى تقسيم حكمت، به نظرى و عملى، از نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، غايت است نه موضوع، اما [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] معتقد است كه اگر تمايز علوم را به تمايز موضوعات بدانيم، بهتر از غايت است، زيرا موضوع، جزء علم است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] در آغاز جلد اول اسفار، بسيار مختصر به اين موضوع پرداخته است.


در فصل دوم، بر خلاف فصل اول، موضوع فلسفه از جنبه اثباتى، مورد توجه است؛ يعنى بيان اين حقيقت كه چه چيزهايى موضوع فلسفه اولى است. ملا صدرا، در اين فصل، بيشتر به شرح و توضيح متن پرداخته و ضمن اشاره به علوم طبيعى و رياضى و اقسام اصلى و فرعى هر يك از آنها و نيز موضوع منطق، با عنايت به اين مطلب كه بحث از وجود شىء و مقومات وجود شىء و مقومات ماهيت شىء، فقط در علم برين ميسر است، توضيح مى‌دهد كه اين مباحث، در هيچ علمى، در خود آن علم بحث نمى‌شود و نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را مبنى بر اينكه بحث از اين سه موضوع، بايد در علم اعلى كه موضوع آن عبارت است از«موجود بما هو موجود»، بحث شود، تشريح كرده است.
در فصل دوم، بر خلاف فصل اول، موضوع فلسفه از جنبه اثباتى، مورد توجه است؛ يعنى بيان اين حقيقت كه چه چيزهايى موضوع فلسفه اولى است. ملا صدرا، در اين فصل، بيشتر به شرح و توضيح متن پرداخته و ضمن اشاره به علوم طبيعى و رياضى و اقسام اصلى و فرعى هر يك از آنها و نيز موضوع منطق، با عنايت به اين مطلب كه بحث از وجود شىء و مقومات وجود شىء و مقومات ماهيت شىء، فقط در علم برين ميسر است، توضيح مى‌دهد كه اين مباحث، در هيچ علمى، در خود آن علم بحث نمى‌شود و نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را مبنى بر اينكه بحث از اين سه موضوع، بايد در علم اعلى كه موضوع آن عبارت است از«موجود بما هو موجود»، بحث شود، تشريح كرده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش