۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ت' به '، ت') |
جز (جایگزینی متن - '»ب' به '» ب') |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
د-كاربرد شعر در لابلاى نثر: استفاده از شعر در لابلاى نثر، يكى از ويژگىهاى نثر فنى است كه مقامات حريرى، كه قسمت اعظم آن به نثر نگاشته شده، حاوى اشعار فراوانى است كه هيچيك تكرار مطالب نثر و قطعهاى زايد نيست كه بر نثر داستان سنگينى كند. | د-كاربرد شعر در لابلاى نثر: استفاده از شعر در لابلاى نثر، يكى از ويژگىهاى نثر فنى است كه مقامات حريرى، كه قسمت اعظم آن به نثر نگاشته شده، حاوى اشعار فراوانى است كه هيچيك تكرار مطالب نثر و قطعهاى زايد نيست كه بر نثر داستان سنگينى كند. | ||
نقل شده كه حريرى قهرمان داستان خود را از يك شخص واقعى-سائلى در مسجد بصره، يا اديبى به نام مظهر بن سالار- گرتهبردارى كرده است. اگر هم انگيزه حريرى در نوشتن مقامات چنين چيزى بوده باشد، خود معترف است كه منبع الهام اصلى او مقامات بديع الزمان است. وى نه تنها در سبك نوشتن و موضوع و مضمون، بلكه حتى در اسامى بعضى مقامات از بديع الزمان تقليد كرده است. تفاوتى كه هست آن است كه فكر و نظر و تكلّف در كار حريرى بارز است، درحالىكه عبارات بديع الزمان صافتر و سليستر و طبيعىتر افتاده است. از همان نخستين مقامه حريرى (الصنعائية) كه اقتباسى است از«مقامة | نقل شده كه حريرى قهرمان داستان خود را از يك شخص واقعى-سائلى در مسجد بصره، يا اديبى به نام مظهر بن سالار- گرتهبردارى كرده است. اگر هم انگيزه حريرى در نوشتن مقامات چنين چيزى بوده باشد، خود معترف است كه منبع الهام اصلى او مقامات بديع الزمان است. وى نه تنها در سبك نوشتن و موضوع و مضمون، بلكه حتى در اسامى بعضى مقامات از بديع الزمان تقليد كرده است. تفاوتى كه هست آن است كه فكر و نظر و تكلّف در كار حريرى بارز است، درحالىكه عبارات بديع الزمان صافتر و سليستر و طبيعىتر افتاده است. از همان نخستين مقامه حريرى (الصنعائية) كه اقتباسى است از«مقامة الخمرية» بديع الزمان با اين قرينهسازى آشنا مىشويم. | ||
اما راوى مقامات در اين كتاب، شخصى است به نام حارثبن همام كه شيفته نوادر ادب و لطايف ادبى و خطابههاى شيرين مسجّع و كثيرالسفر است و قهرمان داستانها، پيرمردى است شوخ و گدا و خوشمشرب و خطيب و داناى علوم و فنون ادبى به نام ابوزيد سروجى، كه گاه سيماى فرزانگان را دارد و گاه سيماى گدايان و هنر او جز اين نيست كه با خطابههاى بليغ خود همگان را بفريبد و دريوزگى كند. اين نوشتار حاوى پنجاه مقامه است كه مقامه نخست آن، مقامه آشنايى حارث و خواننده مقامات با ابوزيد است و اين آشنايى در مقامههاى بعد بيشتر و عميقتر مىشود. | اما راوى مقامات در اين كتاب، شخصى است به نام حارثبن همام كه شيفته نوادر ادب و لطايف ادبى و خطابههاى شيرين مسجّع و كثيرالسفر است و قهرمان داستانها، پيرمردى است شوخ و گدا و خوشمشرب و خطيب و داناى علوم و فنون ادبى به نام ابوزيد سروجى، كه گاه سيماى فرزانگان را دارد و گاه سيماى گدايان و هنر او جز اين نيست كه با خطابههاى بليغ خود همگان را بفريبد و دريوزگى كند. اين نوشتار حاوى پنجاه مقامه است كه مقامه نخست آن، مقامه آشنايى حارث و خواننده مقامات با ابوزيد است و اين آشنايى در مقامههاى بعد بيشتر و عميقتر مىشود. |
ویرایش