۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
مؤلف ، در مقدمه كتاب خود چنين نوشته است: «در اين پنجاه سال كه مملكت معموره دار المرز به تصرف سلاطين اسحاقيه درآمده، فترات و انقلابات و هجوم و ازدحام عوام مثل فتور غريب شاه مشاهده نشده بود. اين فقير بىبضاعت را كه به گوشه دهقانى به عزلت و انقطاع به سر مىبرد، به خاطر فاتر خطور نمود كه قضيه مذكوره را به نوعى كه سانح شده بود، تأليف نمايد.» بعد متوجه مىشود كه ساير وقايع گيلان نيز ضبط و ثبتى ندارد. شمهاى از حالات ملوك و سلاطين مازندران و گسكر و آستارا و لنگركنان را در عصر تسلط صفويه نيز بر كتاب مىافزايد و كتاب حاضر را گردآورى مىكند. اگر كسى بتواند، نثر ناهموار و سست كتاب را تحمل كند، مطالب تاريخى كتاب خواندنى است و نكات تازهاى در آن پيدا مىشود. | |||
تاريخ گيلان، فرهنگى از اصطلاحات حسابدارى است، صدها اصطلاح حسابدارى دوران صفويان، در اين كتاب آمده است كه امروز از نظر آشنايى با تشكيلات حسابدارى آن زمان و نحوه وصول و خرج كردن ماليات و عوايد دولتى به كار اهل تتبع خواهد آمد. چون خود عبدالفتاح نويسنده و بازرس حساب بوده، هر يك از اين اصطلاحات را بسيار به جا و دقيق به كار برده است. پارهاى از آنها را در كتاب به ترتيب حروف الفبا ياد شده است. | تاريخ گيلان، فرهنگى از اصطلاحات حسابدارى است، صدها اصطلاح حسابدارى دوران صفويان، در اين كتاب آمده است كه امروز از نظر آشنايى با تشكيلات حسابدارى آن زمان و نحوه وصول و خرج كردن ماليات و عوايد دولتى به كار اهل تتبع خواهد آمد. چون خود عبدالفتاح نويسنده و بازرس حساب بوده، هر يك از اين اصطلاحات را بسيار به جا و دقيق به كار برده است. پارهاى از آنها را در كتاب به ترتيب حروف الفبا ياد شده است. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
در تاريخ گيلان، اصطلاحات محلى زيادى نيز به كار رفته است، مقصود از اصطلاحات محلى لغاتى است كه براى مفاهيم معينى در محل محدودى به كار مىرود. پارهاى از اين اصطلاحات، به زبان محلى گيلان و پارهاى از آنها اصطلاحات زمان محدود و معينى است. | در تاريخ گيلان، اصطلاحات محلى زيادى نيز به كار رفته است، مقصود از اصطلاحات محلى لغاتى است كه براى مفاهيم معينى در محل محدودى به كار مىرود. پارهاى از اين اصطلاحات، به زبان محلى گيلان و پارهاى از آنها اصطلاحات زمان محدود و معينى است. | ||
فومنى در اين كتاب نسبت به خان احمدخان به احترام ياد كرده و از ذكر واژهها معمول منابع اين دوره نسبت به وى و حتى ديگر رهبران قيامها خوددارى ورزيده است. اگر چه | فومنى در اين كتاب نسبت به خان احمدخان به احترام ياد كرده و از ذكر واژهها معمول منابع اين دوره نسبت به وى و حتى ديگر رهبران قيامها خوددارى ورزيده است. اگر چه مؤلف خود از افراد دستگاه ادارى دولت صفوى بوده و گرايشات خود را در سرار كتاب عيان ساخته است؛ ولى با انتساب زمينههاى قيامها به سوء سياست و عملكرد حاكمان مناطق تا حدود زيادى كوشيده است، ضمن انعكاس اوضاع سياسى، اجتماعى و اقتصادى گيلان، پرده از واقعيات مسلم آن روز بردارد و همان طور كه دكتر زرينكوب يادآور شده است، عبدالفتاح در ذكر سالها و استفاده از واژهها گاه گاهى اشتباه نموده و دقت لازم را در اين باره مبذول نكرده است. | ||
ملاعبدالفتاح فومنى؛ همانند ديگر منابع دوره صفوى از سركشى امير دباج حاكم ناحيه بيهپس گيلان در مقابل شاه اسماعيل و پذيرش خراجگزارى و كسب افتخار دامادى شاه اسماعيل كه به پا در ميانى خان احمدخان، حاكم ناحيه بيهپيش گيلان صورت گرفته بود را، به طور مشروح ذكر كرده است. | ملاعبدالفتاح فومنى؛ همانند ديگر منابع دوره صفوى از سركشى امير دباج حاكم ناحيه بيهپس گيلان در مقابل شاه اسماعيل و پذيرش خراجگزارى و كسب افتخار دامادى شاه اسماعيل كه به پا در ميانى خان احمدخان، حاكم ناحيه بيهپيش گيلان صورت گرفته بود را، به طور مشروح ذكر كرده است. |
ویرایش