۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
الف) پيشينه: | الف) پيشينه: | ||
سنت تأليف مجموعههاى دربردارنده سخنان اوليا، از كار سترگى سرچشمه مىگيرد كه از سده دوم هجرى براى گردآورى گفتارها(احاديث) و رفتارهاى پيامبر(ص) و صحابه آن حضرت آغاز شد، زيرا سنّت و قرآن مجموعههاى مكتوبىاند كه قانون اسلامى(شريعت) بر آن استوار است. اعتبار و درستى سلسله سند احاديث، موجب درست دانستن آنها مىشد و هدف علم رجال، تعيين صحّت و سقم همين سندها بود؛ چنانكه نخستين معيار پذيرفتنى در اين باره، پيوستگى سلسله محدثان به پيامبر شمرده مىشد؛ بنا بر اين، مؤلفان آرام آرام به گردآورى شرح احوال اصحاب پيامبر و تابعان آنان روى آوردند و ازاينرو، شاخه بسيار مهمى از تاريخنگارى اسلامى؛ يعنى نوشتن زندگىنامه رونق گرفت و امت اسلامى از سده دوم تاريخ اسلام، با سامان دادن جُنگهايى در باره گفتارها و رفتارهاى پيامبر(ص) و اصحاب او، به گزارش در باره تاريخ زندگانى آنان دست زد. از سوى ديگر، رشد تصوف نيز در همان دوران آغاز شد؛ چنانكه ميان دگرگونى اين دو پديده، همآهنگى و همسانى ديده مىشود. بنا بر اين، هنگامى كه عطار در سده ششم هجرى، «تذكرة الاولياء» را نوشت، سنتى استوار در نوشتن تذكرهى اوليا وجود داشت كه پايهگذاران آن همان اولياى ياد شده در كتاب شيخ عطار بودند. | سنت تأليف مجموعههاى دربردارنده سخنان اوليا، از كار سترگى سرچشمه مىگيرد كه از سده دوم هجرى براى گردآورى گفتارها(احاديث) و رفتارهاى پيامبر (ص) و صحابه آن حضرت آغاز شد، زيرا سنّت و قرآن مجموعههاى مكتوبىاند كه قانون اسلامى(شريعت) بر آن استوار است. اعتبار و درستى سلسله سند احاديث، موجب درست دانستن آنها مىشد و هدف علم رجال، تعيين صحّت و سقم همين سندها بود؛ چنانكه نخستين معيار پذيرفتنى در اين باره، پيوستگى سلسله محدثان به پيامبر شمرده مىشد؛ بنا بر اين، مؤلفان آرام آرام به گردآورى شرح احوال اصحاب پيامبر و تابعان آنان روى آوردند و ازاينرو، شاخه بسيار مهمى از تاريخنگارى اسلامى؛ يعنى نوشتن زندگىنامه رونق گرفت و امت اسلامى از سده دوم تاريخ اسلام، با سامان دادن جُنگهايى در باره گفتارها و رفتارهاى پيامبر (ص) و اصحاب او، به گزارش در باره تاريخ زندگانى آنان دست زد. از سوى ديگر، رشد تصوف نيز در همان دوران آغاز شد؛ چنانكه ميان دگرگونى اين دو پديده، همآهنگى و همسانى ديده مىشود. بنا بر اين، هنگامى كه عطار در سده ششم هجرى، «تذكرة الاولياء» را نوشت، سنتى استوار در نوشتن تذكرهى اوليا وجود داشت كه پايهگذاران آن همان اولياى ياد شده در كتاب شيخ عطار بودند. | ||
امروز تاريخ امّت اسلامى بيش از هر چيز، به مردانى وامدار است كه در درازناى قرون، به تأليف چنين فرهنگها همت كردند؛ آثارى كه به واقع مجموعههايى در باره فرهنگ اسلامىاند. تاريخنگاران، در وقايعنامههاى سدههاى سوم تا نهم، در پايان روىدادهاى هر سال، «وفيات اعيان» آن سال را نيز نقل و ضبط مىكردند. اعيان، بيشتر، شخصيتهايى بودند كه مناصبى دينى بر عهده داشتند، مانند قاضيان، خطبا و علما، اما گاهى نيز شرح احوال ديگر شخصيتهاى رسمى را گرد مىآوردند و در پايان سدههاى هفتم تا سيزدهم، مجموعههايى در باره شرح احوال شخصيتهاى قرنهاى گذشته تأليف شد، آنگاه به همان شيوه مجموعههايى در باره شرح احوال محدّثان و قضات و مجموعههايى در باره شرح احوال دانشمندان (عالمان) پديد آمد كه بر پايه مكتبهاى فقهى و مذاهب، دستهبندى شده بودند. همچنين مجموعههايى در باره شرح احوال قاريان و مفسّران سامان يافت. نام برخى از نخستين كتابهاى از اين دست، چنين است: | امروز تاريخ امّت اسلامى بيش از هر چيز، به مردانى وامدار است كه در درازناى قرون، به تأليف چنين فرهنگها همت كردند؛ آثارى كه به واقع مجموعههايى در باره فرهنگ اسلامىاند. تاريخنگاران، در وقايعنامههاى سدههاى سوم تا نهم، در پايان روىدادهاى هر سال، «وفيات اعيان» آن سال را نيز نقل و ضبط مىكردند. اعيان، بيشتر، شخصيتهايى بودند كه مناصبى دينى بر عهده داشتند، مانند قاضيان، خطبا و علما، اما گاهى نيز شرح احوال ديگر شخصيتهاى رسمى را گرد مىآوردند و در پايان سدههاى هفتم تا سيزدهم، مجموعههايى در باره شرح احوال شخصيتهاى قرنهاى گذشته تأليف شد، آنگاه به همان شيوه مجموعههايى در باره شرح احوال محدّثان و قضات و مجموعههايى در باره شرح احوال دانشمندان (عالمان) پديد آمد كه بر پايه مكتبهاى فقهى و مذاهب، دستهبندى شده بودند. همچنين مجموعههايى در باره شرح احوال قاريان و مفسّران سامان يافت. نام برخى از نخستين كتابهاى از اين دست، چنين است: | ||
#«الطبقات»، نوشته خليفة بن خياط العصفرى، در باره شرح احوال 3325 تن از اصحاب پيامبر و تابعان آنان؛ | #«الطبقات»، نوشته خليفة بن خياط العصفرى، در باره شرح احوال 3325 تن از اصحاب پيامبر و تابعان آنان؛ | ||
#«اسد الغابة فى معرفة الصحابة»، نوشته عز الدّين بن اثير(د 630)؛ | #«اسد الغابة فى معرفة الصحابة»، نوشته عز الدّين بن اثير (د 630)؛ | ||
#«الاصابة فى تمييز الصحابة»، نوشته احمد بن على هاجر العسقلانى(د 852)؛ | #«الاصابة فى تمييز الصحابة»، نوشته احمد بن على هاجر العسقلانى(د 852)؛ | ||
#«التاريخ الكبير»، نوشته البخارى(د 256)؛ | #«التاريخ الكبير»، نوشته البخارى(د 256)؛ | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۶: | ||
ج) نسخهشناسى: | ج) نسخهشناسى: | ||
دستنويسهاى معتبر«تذكرة الاولياء» تا سده دهم، همان يك مقدمه و 72 باب را در بر دارند، اما پس از قرن دهم فصلهاى ديگرى با نام«ذكر متأخران از مشايخ كبار» بر اين كتاب افزوده شده است كه حالات و سخنان 25 عارف را در سدههاى چهارم و پنجم گزارش مىكند. بيشتر اين پيوستهها، از منابعى گرفته شدهاند كه به گمان، عطار بدانها نيز دسترسى داشته، زيرا مطالب آنها به شيوه «تذكرة الاولياء» تأليف شده است. ازاينرو، بسيارى از پژوهشگران معاصر مانند نيكلسون، آن را بخشى از اصل كتاب پنداشتهاند، اما اين افزودهها در هيچيك از نسخههاى كهن كتاب نيست و فهرستى كه عطّار آن را در آغاز كتاب آورده است، تنها همان 72 نام را در بر دارد. شمارى از نسخههای «تذكرة الاولياء» كه تا پايان سده دهم نوشته شده است، مانند نسخه 985 هجرى، در كتابخانه مجلس شوراى اسلامى، پس از 72 باب كتاب، رساله «هفت وادى» منسوب به عطّار را نيز در بر گرفته است. بارى، بر پايه دلايل و شواهد موجود، «تذكرة الاولياء» تا اواخر سده دهم تنها 72 باب داشته است. بخش منسوب به عطار(بخش دوم)، به شرح حال 25 تن از مشايخ و اوليا و ائمه دين مىپردازد كه نخستين آنان ابوبكر خواص و آخرينشان امام محمد باقر(ع) است. بيشتر افراد ياد شده دراين بخش، خراسانىاند و بزرگترين فصل آن، در باره احوال و سخنان ابوالحسن خرقانى است. ذكر ابوسعيد ابوالخير نيز در همين بخش ديده مىشود. | دستنويسهاى معتبر«تذكرة الاولياء» تا سده دهم، همان يك مقدمه و 72 باب را در بر دارند، اما پس از قرن دهم فصلهاى ديگرى با نام«ذكر متأخران از مشايخ كبار» بر اين كتاب افزوده شده است كه حالات و سخنان 25 عارف را در سدههاى چهارم و پنجم گزارش مىكند. بيشتر اين پيوستهها، از منابعى گرفته شدهاند كه به گمان، عطار بدانها نيز دسترسى داشته، زيرا مطالب آنها به شيوه «تذكرة الاولياء» تأليف شده است. ازاينرو، بسيارى از پژوهشگران معاصر مانند نيكلسون، آن را بخشى از اصل كتاب پنداشتهاند، اما اين افزودهها در هيچيك از نسخههاى كهن كتاب نيست و فهرستى كه عطّار آن را در آغاز كتاب آورده است، تنها همان 72 نام را در بر دارد. شمارى از نسخههای «تذكرة الاولياء» كه تا پايان سده دهم نوشته شده است، مانند نسخه 985 هجرى، در كتابخانه مجلس شوراى اسلامى، پس از 72 باب كتاب، رساله «هفت وادى» منسوب به عطّار را نيز در بر گرفته است. بارى، بر پايه دلايل و شواهد موجود، «تذكرة الاولياء» تا اواخر سده دهم تنها 72 باب داشته است. بخش منسوب به عطار (بخش دوم)، به شرح حال 25 تن از مشايخ و اوليا و ائمه دين مىپردازد كه نخستين آنان ابوبكر خواص و آخرينشان امام محمد باقر (ع) است. بيشتر افراد ياد شده دراين بخش، خراسانىاند و بزرگترين فصل آن، در باره احوال و سخنان ابوالحسن خرقانى است. ذكر ابوسعيد ابوالخير نيز در همين بخش ديده مىشود. | ||
«تذكرة الاولياء» تا كنون بارها در هند(بمبئى، لاهور و دهلى) چاپ شده است و نخست، در همين كشور، در 1283، در قالب سنگى به چاپ رسيد و در ايران، نخست، در 1321، به همت كتابفروشى مركزى، در دو جلد منتشر شد. معروفترين چاپ كتاب، نسخهاى است كه با تصحيح رينولد آلن نيكلسون و مقدمه پروفسور براون در 1905م چاپ شد و پس از اين، دكتر استعلامى در 1346، تصحيح تازهاى از آن عرضه كرد. ويژگى نسخه آقاى استعلامى، فارسى شدن مقدمههاى كتاب و افزوده شدن 23 فهرست و زندگىنامهاى در باره نيكلسون بر آن است. | «تذكرة الاولياء» تا كنون بارها در هند(بمبئى، لاهور و دهلى) چاپ شده است و نخست، در همين كشور، در 1283، در قالب سنگى به چاپ رسيد و در ايران، نخست، در 1321، به همت كتابفروشى مركزى، در دو جلد منتشر شد. معروفترين چاپ كتاب، نسخهاى است كه با تصحيح رينولد آلن نيكلسون و مقدمه پروفسور براون در 1905م چاپ شد و پس از اين، دكتر استعلامى در 1346، تصحيح تازهاى از آن عرضه كرد. ويژگى نسخه آقاى استعلامى، فارسى شدن مقدمههاى كتاب و افزوده شدن 23 فهرست و زندگىنامهاى در باره نيكلسون بر آن است. |
ویرایش