۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن«' به 'ن «') |
جز (جایگزینی متن - '»و' به '» و') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
فصل اول:اين فصل به مباحث وجود و عدم اختصاص يافته است.مولف ابتدا اثبات مىكند كه تصور هم وجودى بديهى است و هم وجودى مشترك است بين همۀ موجودات و زائد است بر ذات.سپس او وجود را به عينى،ذهنى،لفظى و خطى تقسيم كرده و وجود ذهنى را اثبات مىكند.او قائل است كه وجود مرادف ثبوت است، معدوم ثبوت ندارد و هرگونه واسطه بين وجود و عدم را نفى مىكند.او ادلۀ قائلين به حال را بيان كرده و به تكتك آنها جواب مىدهد.او اثبات مىكند كه تمايز اعدام تنها در عقل است و هريك از وجود و عدم مىتوانند محمول يا رابطه واقع شوند. | فصل اول:اين فصل به مباحث وجود و عدم اختصاص يافته است.مولف ابتدا اثبات مىكند كه تصور هم وجودى بديهى است و هم وجودى مشترك است بين همۀ موجودات و زائد است بر ذات.سپس او وجود را به عينى،ذهنى،لفظى و خطى تقسيم كرده و وجود ذهنى را اثبات مىكند.او قائل است كه وجود مرادف ثبوت است، معدوم ثبوت ندارد و هرگونه واسطه بين وجود و عدم را نفى مىكند.او ادلۀ قائلين به حال را بيان كرده و به تكتك آنها جواب مىدهد.او اثبات مىكند كه تمايز اعدام تنها در عقل است و هريك از وجود و عدم مىتوانند محمول يا رابطه واقع شوند. | ||
فصل دوم:اين فصل به مباحث ماهيت اختصاص يافته است.مولف ابتدا ماهيت را تعريف كرده، سپس آن را به «ماهيت به شرط شىء»،«شرط | فصل دوم:اين فصل به مباحث ماهيت اختصاص يافته است.مولف ابتدا ماهيت را تعريف كرده، سپس آن را به «ماهيت به شرط شىء»،«شرط لا» و «لا بشرط»تقسيم مىكند.در ادامه هريك از اين اقسام را تعريف و اثبات مىكند.او در تقسيم ديگرى ماهيت را به بسيط و مركب تقسيم كرده و اثبات مىكند كه ماهيت مجعول است. | ||
فصل سوم:مولف در اين فصل به لواحق وجود و ماهيت مىپردازد.او طى پنج منهج از تعين، وجوب و امتناع و امكان،قدم و حدوث، وحدت و كثرت، عليت و معلوليت بحث مىكند. | فصل سوم:مولف در اين فصل به لواحق وجود و ماهيت مىپردازد.او طى پنج منهج از تعين، وجوب و امتناع و امكان،قدم و حدوث، وحدت و كثرت، عليت و معلوليت بحث مىكند. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
الفصل الاول:اين فصل به مباحث كلى در رابطه با اعراض اختصاص يافته است.مولف ابتداء اثبات مىكند كه هرموجودى يا قديم است و يا حادث و هرحادثى يا جوهر است يا عرض و بعد اعراض را تقسيم كرده و در تعداد آنها مناقشه مىكند.سپس او اثبات مىكند كه عرض قيام به نفس ندارد، از محلى به محلى ديگر منتقل نمىشود،هيچ عرضى نمىتواند قائم به عرض ديگر باشد و اعراض هميشه در حال تغير هستند. | الفصل الاول:اين فصل به مباحث كلى در رابطه با اعراض اختصاص يافته است.مولف ابتداء اثبات مىكند كه هرموجودى يا قديم است و يا حادث و هرحادثى يا جوهر است يا عرض و بعد اعراض را تقسيم كرده و در تعداد آنها مناقشه مىكند.سپس او اثبات مىكند كه عرض قيام به نفس ندارد، از محلى به محلى ديگر منتقل نمىشود،هيچ عرضى نمىتواند قائم به عرض ديگر باشد و اعراض هميشه در حال تغير هستند. | ||
الفصل الثانى:مولف در اين فصل | الفصل الثانى:مولف در اين فصل از«كم» و احوال آن بحث مىكند.او ابتداء احكام كلى كم همچون قبول قسمت كردن آن بحث كرده سپس زمان و مكان آن را شرح مىدهد. | ||
او ادلۀ قائلين به زمان و نقد آنها را بيان مىكند و اختلافى را كه بين متكلمين و فلاسفه در اين امر وجود دارد، مطرح مىكند.او در مبحث مكان، مكان را تعريف كرده و از خلاء بحث مىكند. | او ادلۀ قائلين به زمان و نقد آنها را بيان مىكند و اختلافى را كه بين متكلمين و فلاسفه در اين امر وجود دارد، مطرح مىكند.او در مبحث مكان، مكان را تعريف كرده و از خلاء بحث مىكند. |
ویرایش