تلخيص الشافي: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ مارس ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن ('
جز (جایگزینی متن - 'ابی ' به 'ابی')
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (')
خط ۷۸: خط ۷۸:
و-فصل فى ايجاب النص على الامام او ما يقوم مقامه من المعجز: مولف در اين فصل يكى از مبانى شيعه را در امامت اثبات مى‌كند كه قائلند بايد امامت امام منصوص از پيامبر(ص) باشد.
و-فصل فى ايجاب النص على الامام او ما يقوم مقامه من المعجز: مولف در اين فصل يكى از مبانى شيعه را در امامت اثبات مى‌كند كه قائلند بايد امامت امام منصوص از پيامبر(ص) باشد.


2-امامت اميرالمومنين(ع): مولف مباحث مربوط به امامت حضرت على(ع) را در پنج فصل بيان مى‌كند. او آنچه را كه در بخش قبل در مورد صفات امام گفته است، در اين بخش بر حضرت امير(ع) تطبيق مى‌كند. فصولى كه مولف در اين بخش بيان كرده است، عبارتند از:
2-امامت اميرالمومنين (ع): مولف مباحث مربوط به امامت حضرت على(ع) را در پنج فصل بيان مى‌كند. او آنچه را كه در بخش قبل در مورد صفات امام گفته است، در اين بخش بر حضرت امير(ع) تطبيق مى‌كند. فصولى كه مولف در اين بخش بيان كرده است، عبارتند از:


الف- فصل فى ان اميرالمومنين(ع) منصوص على امامته بعد النبى بلافصل: مولف در اين فصل ابتداء آياتى را كه دلالت بر امامت اميرالمومنين(ع) دارند، بيان كرده و آنها را تفسير مى‌كند. بعد احاديث مرويه از طريق شيعه و اهل سنت در امامت آن حضرت را نقل و شرح مى‌كند.
الف- فصل فى ان اميرالمومنين (ع) منصوص على امامته بعد النبى بلافصل: مولف در اين فصل ابتداء آياتى را كه دلالت بر امامت اميرالمومنين (ع) دارند، بيان كرده و آنها را تفسير مى‌كند. بعد احاديث مرويه از طريق شيعه و اهل سنت در امامت آن حضرت را نقل و شرح مى‌كند.


ب-فصل فى ان اميرالمومنين(ع) معصوم: مولف در اين فصل ابتداء ادلۀ عصمت حضرت على(ع) را بيان كرده، بعد به تفصيل از شبهاتى كه حول عصمت آن حضرت هست، جواب مى‌دهد.
ب-فصل فى ان اميرالمومنين (ع) معصوم: مولف در اين فصل ابتداء ادلۀ عصمت حضرت على(ع) را بيان كرده، بعد به تفصيل از شبهاتى كه حول عصمت آن حضرت هست، جواب مى‌دهد.


ج-فصل فى ان اميرالمومنين(ع) افضل الصحابة: مولف براى اثبات افضليت اميرالمومنين(ع) به آيۀ مباهله و به احاديث نبوى كه از طريق اهل سنت وارد شده است استدلال مى‌كند.
ج-فصل فى ان اميرالمومنين (ع) افضل الصحابة: مولف براى اثبات افضليت اميرالمومنين (ع) به آيۀ مباهله و به احاديث نبوى كه از طريق اهل سنت وارد شده است استدلال مى‌كند.


د-فصل فى ان اميرالمومنين(ع) اعلم الصحابة: مولف براى اثبات اعلميت آن حضرت به روايات نبوى صادر از طريق عامه استدلال كرده و به شبهات جواب مى‌دهد.
د-فصل فى ان اميرالمومنين (ع) اعلم الصحابة: مولف براى اثبات اعلميت آن حضرت به روايات نبوى صادر از طريق عامه استدلال كرده و به شبهات جواب مى‌دهد.


ه‍-فصل فى ابطال قول من خالف فى امامة اميرالمومنين(ع) بعد النبى بلافصل: مولف در اين فصل به شبهاتى كه در امامت آن حضرت بعد از پيامبر وجود دارد، جواب مى‌دهد و ادلۀ امامت ابوبكر را بيان كرده و آنها را رد مى‌كند.
ه‍-فصل فى ابطال قول من خالف فى امامة اميرالمومنين (ع) بعد النبى بلافصل: مولف در اين فصل به شبهاتى كه در امامت آن حضرت بعد از پيامبر وجود دارد، جواب مى‌دهد و ادلۀ امامت ابوبكر را بيان كرده و آنها را رد مى‌كند.


3-امام نبودن خلفاى ثلاثه: مولف در اين بخش طى 5 فصل اثبات مى‌كند كه خلفاى ثلاثه امام نبودند. فصولى كه مولف ذيل اين عنوان مى‌آورد، عبارتند از:
3-امام نبودن خلفاى ثلاثه: مولف در اين بخش طى 5 فصل اثبات مى‌كند كه خلفاى ثلاثه امام نبودند. فصولى كه مولف ذيل اين عنوان مى‌آورد، عبارتند از:
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
د-فصل فى ابطال امامة عثمان: مولف ابتداء فضائل او را رد كرده، سپس به مطاعن او مى‌پردازد.
د-فصل فى ابطال امامة عثمان: مولف ابتداء فضائل او را رد كرده، سپس به مطاعن او مى‌پردازد.


ه‍-فصل فى احكام محاربى اميرالمومنين: مولف در اين فصل حكم محارب اميرالمومنين(ع) را مى‌گويد. او قائل است كه محارب آن حضرت كافر است و كسانى را كه با آن حضرت محاربه كرده‌اند، بيان مى‌كند.
ه‍-فصل فى احكام محاربى اميرالمومنين: مولف در اين فصل حكم محارب اميرالمومنين (ع) را مى‌گويد. او قائل است كه محارب آن حضرت كافر است و كسانى را كه با آن حضرت محاربه كرده‌اند، بيان مى‌كند.


4-امامت سائر ائمه(ع): مولف در اين بخش طى 8 فصل امامت سائر ائمۀ اثنى عشريه را اثبات مى‌كند. او براى امامت هر يك از ائمه ادلۀ مختلفى بيان كرده و از شبهات وارده بر آن جواب مى‌دهد.
4-امامت سائر ائمه(ع): مولف در اين بخش طى 8 فصل امامت سائر ائمۀ اثنى عشريه را اثبات مى‌كند. او براى امامت هر يك از ائمه ادلۀ مختلفى بيان كرده و از شبهات وارده بر آن جواب مى‌دهد.
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:
اما مخالفين ما چون امامت را قبول نمى‌كنند، مجبور شده‌اند در اكثر احكام شرعى به اجتهاد رأى و عمل به خبر واحد و استحسان بكنند و حال آنكه ما در جاى خود ثابت كرده‌ايم كه اين‌ها علم‌آور نيستند و تعبد به آنها جائز نيست[4]. او در رد روايت عبيده سلمانى كه در مورد بيع امهات اولاد است، مى‌گويد: «أول ما فيه انه خبر واحد لا يجوز عندنا العمل به و لا هو ايضا مما يوجب العلم عندنا و عند اكثر من خالفنا».[5] بلكه او خبر واحد را همطراز قياس مى‌داند و مى‌گويد: «اما القياس و اخبار الآحاد و و الاجتهاد فقد بينا فيما تقدم انه لا يجوز التعبد به»[6].
اما مخالفين ما چون امامت را قبول نمى‌كنند، مجبور شده‌اند در اكثر احكام شرعى به اجتهاد رأى و عمل به خبر واحد و استحسان بكنند و حال آنكه ما در جاى خود ثابت كرده‌ايم كه اين‌ها علم‌آور نيستند و تعبد به آنها جائز نيست[4]. او در رد روايت عبيده سلمانى كه در مورد بيع امهات اولاد است، مى‌گويد: «أول ما فيه انه خبر واحد لا يجوز عندنا العمل به و لا هو ايضا مما يوجب العلم عندنا و عند اكثر من خالفنا».[5] بلكه او خبر واحد را همطراز قياس مى‌داند و مى‌گويد: «اما القياس و اخبار الآحاد و و الاجتهاد فقد بينا فيما تقدم انه لا يجوز التعبد به»[6].


3-علت غيبت حضرت حجة بن الحسن(عج): مولف غيبت حضرت حجة(عج) را تشبيه مى‌كند به آيات متشابه كه مشتمل هستند به تسبيه و جبر و.... او مى‌گويد: «وقتى كه ما علم داريم به حكمت الهى و اين كه او آن چه را كه خلاف صفات خودش هست خبر نمى‌دهد، پس علم پيدا مى‌كنيم كه براى اين آيات وجوهى است صحيح كه مخالف ظاهرشان است براى غيبت هم ما به اجمال مى‌دانيم كه خداوند هر آن چه انجام داده است، به حكمت هست و اگر چه به تفصيل آن علت را ندانيم»[7].
3-علت غيبت حضرت حجة بن الحسن (عج): مولف غيبت حضرت حجة(عج) را تشبيه مى‌كند به آيات متشابه كه مشتمل هستند به تسبيه و جبر و.... او مى‌گويد: «وقتى كه ما علم داريم به حكمت الهى و اين كه او آن چه را كه خلاف صفات خودش هست خبر نمى‌دهد، پس علم پيدا مى‌كنيم كه براى اين آيات وجوهى است صحيح كه مخالف ظاهرشان است براى غيبت هم ما به اجمال مى‌دانيم كه خداوند هر آن چه انجام داده است، به حكمت هست و اگر چه به تفصيل آن علت را ندانيم»[7].


4-تكميل شافى يا تلخيص آن: مولف در مقدمۀ اين كتاب مى‌گويد«قصدت الى تلخيصه[الشافى]و عمدت الى ان اقدم فى اول الكتاب ما لا يستغنى عن معرفته من كيفية الناس فى الامامة ثم ارتبه حسب ما ذكرته و ربما احتجت فى بعض المواضع الى زيادات على ما فى الكتاب»[8].
4-تكميل شافى يا تلخيص آن: مولف در مقدمۀ اين كتاب مى‌گويد«قصدت الى تلخيصه[الشافى]و عمدت الى ان اقدم فى اول الكتاب ما لا يستغنى عن معرفته من كيفية الناس فى الامامة ثم ارتبه حسب ما ذكرته و ربما احتجت فى بعض المواضع الى زيادات على ما فى الكتاب»[8].
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش