۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
1. در فصل اوّل كتاب، مختصرى در باره شيعه بحث شده است. نويسنده ابتدا معناى شيعه را در كتاب لغت و قرآن مجيد ذكر كرده است. هركس كه لغتنامههاى بزرگ عربى و قرآن مجيد را بررسى كند، بهخوبى درمىيابد كه لفظ شيعه، بهمناسبتهاى زيادى در آنها آمده است. لفظ شيعه گاهى به معنى «پيروان و ياران» و گاهى به معنى «مشايعت»؛ يعنى «پيروى و اطاعت» به كار رفته است. اين نام غالباً بر كسى كه على و اهلبيت(ع) را دوست بدارد، اطلاق مىشود تا آنجا كه اسم خاص آنان شده است و هرگاه بگويند فلانى از شيعيان است، همه مىفهمند كه از جمله آنهاست. وى سپس بخشى از گفتههاى علماى لغت و آيات قرآن مجيد را همراه با تفسير آن نقل مىكند <ref>متن كتاب، ص 16 - 17</ref>. | 1. در فصل اوّل كتاب، مختصرى در باره شيعه بحث شده است. نويسنده ابتدا معناى شيعه را در كتاب لغت و قرآن مجيد ذكر كرده است. هركس كه لغتنامههاى بزرگ عربى و قرآن مجيد را بررسى كند، بهخوبى درمىيابد كه لفظ شيعه، بهمناسبتهاى زيادى در آنها آمده است. لفظ شيعه گاهى به معنى «پيروان و ياران» و گاهى به معنى «مشايعت»؛ يعنى «پيروى و اطاعت» به كار رفته است. اين نام غالباً بر كسى كه على و اهلبيت(ع) را دوست بدارد، اطلاق مىشود تا آنجا كه اسم خاص آنان شده است و هرگاه بگويند فلانى از شيعيان است، همه مىفهمند كه از جمله آنهاست. وى سپس بخشى از گفتههاى علماى لغت و آيات قرآن مجيد را همراه با تفسير آن نقل مىكند <ref>متن كتاب، ص 16 - 17</ref>. | ||
در باره سابقه شيعه در اسلام بيشتر مورّخان و نويسندگان غير شيعه برآنند كه آغاز پيدايش و زمان شكلگيرى شيعه، پس از رحلت پيامبر(ص) بوده است <ref>همان، ص 17</ref>. نويسنده در انتهاى فصل اول، مختصرى از عقايد شيعه را بيان مىكند <ref>همان، ص 31 - 36</ref>. | در باره سابقه شيعه در اسلام بيشتر مورّخان و نويسندگان غير شيعه برآنند كه آغاز پيدايش و زمان شكلگيرى شيعه، پس از رحلت پيامبر (ص) بوده است <ref>همان، ص 17</ref>. نويسنده در انتهاى فصل اول، مختصرى از عقايد شيعه را بيان مىكند <ref>همان، ص 31 - 36</ref>. | ||
2. زين، در فصل دوم به گروههايى كه از شيعه منشعب شدهاند و كيفيّت انشعاب آنها پرداخته است. وى در مقدمهاى بر اين فصل مىنويسد: «شيعه در آغاز پيدايش گروه واحدى بود و همه شيعيان معتقد بودند كه امامت، از اصولى نيست كه به نظر و اختيار امّت واگذار شده باشد، بلكه ناگزير بايد نصّ صريح بر امامت امامى باشد تا خليفه، وصى و نايب عام پيامبر(ص) در تنفيذ احكام و اداره شئون مسلمانان بشود» <ref>همان، ص 37</ref>. پس از آن، پيدايش فرقههايى چون سبائيه، كيسانيه، زيديه، اسماعيليه و واقفيه بررسى شده است <ref>همان، ص 38 - 90</ref>. | 2. زين، در فصل دوم به گروههايى كه از شيعه منشعب شدهاند و كيفيّت انشعاب آنها پرداخته است. وى در مقدمهاى بر اين فصل مىنويسد: «شيعه در آغاز پيدايش گروه واحدى بود و همه شيعيان معتقد بودند كه امامت، از اصولى نيست كه به نظر و اختيار امّت واگذار شده باشد، بلكه ناگزير بايد نصّ صريح بر امامت امامى باشد تا خليفه، وصى و نايب عام پيامبر (ص) در تنفيذ احكام و اداره شئون مسلمانان بشود» <ref>همان، ص 37</ref>. پس از آن، پيدايش فرقههايى چون سبائيه، كيسانيه، زيديه، اسماعيليه و واقفيه بررسى شده است <ref>همان، ص 38 - 90</ref>. | ||
3. خلافت و خلفا و اختلاف امّت در باره آنها در فصل سوم كتاب تبيين شده است. نويسنده، در مقدمه اين بخش به نقل از ملل و نحل شهرستانى، مهمترين اختلاف امت اسلام پس از رحلت پيامبر را مسئله امامت مىداند <ref>همان، ص 91</ref>. وى سپس وقايع صدر اسلام از زمان خلفا تا زمان امام حسين (ع) را مورد مطالعه قرار مىدهد. | 3. خلافت و خلفا و اختلاف امّت در باره آنها در فصل سوم كتاب تبيين شده است. نويسنده، در مقدمه اين بخش به نقل از ملل و نحل شهرستانى، مهمترين اختلاف امت اسلام پس از رحلت پيامبر را مسئله امامت مىداند <ref>همان، ص 91</ref>. وى سپس وقايع صدر اسلام از زمان خلفا تا زمان امام حسين (ع) را مورد مطالعه قرار مىدهد. |
ویرایش