۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
روش واحدى، نقل روايات مختلف از راويان مختلف است؛ يعنى ابتدا روايات پيامبر(ص)، سپس روايات صحابه و بعد از آن روايات تابعين را نقل مىكند. البته بايد دانست كه اينكه گفته مىشود: تعداد روايت معصوم(ع) در أسباب النزول حدود 20% مىباشد و 80% باقىمانده را روايات صحابه و تابعين تشكيل مىدهد، نسبت به كتب شيعه مىباشد و روايات منقول از پيامبر(ص) و احيانا حضرت على(ع) در كتب اسباب نزول و تفاسير اهل سنت، بسيار كمتر از 20% مىباشد. | روش واحدى، نقل روايات مختلف از راويان مختلف است؛ يعنى ابتدا روايات پيامبر (ص)، سپس روايات صحابه و بعد از آن روايات تابعين را نقل مىكند. البته بايد دانست كه اينكه گفته مىشود: تعداد روايت معصوم(ع) در أسباب النزول حدود 20% مىباشد و 80% باقىمانده را روايات صحابه و تابعين تشكيل مىدهد، نسبت به كتب شيعه مىباشد و روايات منقول از پيامبر (ص) و احيانا حضرت على(ع) در كتب اسباب نزول و تفاسير اهل سنت، بسيار كمتر از 20% مىباشد. | ||
واحدى بنا را بر نقل سند روايت نهاده است، ولى بخش قابل توجهى از روايات را به شكل كلى بدون ذكر راويان (مثلا مىگويد: و روى مجاهد عن ابن عباس، يا مىگويد: و قال ابن عباس) يا بدون ذكر قائل نقل مىكند (مثلا مىگويد: و نزلت في كذا). | واحدى بنا را بر نقل سند روايت نهاده است، ولى بخش قابل توجهى از روايات را به شكل كلى بدون ذكر راويان (مثلا مىگويد: و روى مجاهد عن ابن عباس، يا مىگويد: و قال ابن عباس) يا بدون ذكر قائل نقل مىكند (مثلا مىگويد: و نزلت في كذا). | ||
روش واحدى در نقل روايات مختلف اسباب نزول، همان روش محدثين مىباشد؛ يعنى هيچگونه اظهار نظرى راجع به مضمون يا سند روايت، نمىنمايد. بنابراين رواياتى با سند ضعيف و همچنين مضامين موهون نظير قصه غرانيق، قصه مسحور شدن پيامبر(ص)، منقطع شدن وحى به سبب وجود ميته سگ در خانه پيامبر(ص)، در لابهلاى روايات منقول در أسباب النزول واحدى مشاهده مىشود. | روش واحدى در نقل روايات مختلف اسباب نزول، همان روش محدثين مىباشد؛ يعنى هيچگونه اظهار نظرى راجع به مضمون يا سند روايت، نمىنمايد. بنابراين رواياتى با سند ضعيف و همچنين مضامين موهون نظير قصه غرانيق، قصه مسحور شدن پيامبر (ص)، منقطع شدن وحى به سبب وجود ميته سگ در خانه پيامبر (ص)، در لابهلاى روايات منقول در أسباب النزول واحدى مشاهده مىشود. | ||
از خصوصيات أسباب النزول واحدى اين است كه سعى نموده داستانهاى تاريخى گذشتگان را بهعنوان شأن نزول، نقل ننمايد و تا حدود زيادى در اين امر موفق شده است؛ بدين جهت داستان اصحاب كهف، موسى(ع) و خضر(ع)، ذوالقرنين، حضرت سليمان(ع)، ملكه سبا... را نياورده است؛ گرچه در سوره فيل، داستان ابرهه را بهعنوان شأن نزول مىنگارد، امّا شايد مرادش يادآورى واقعه باشد، نه شأن نزول. | از خصوصيات أسباب النزول واحدى اين است كه سعى نموده داستانهاى تاريخى گذشتگان را بهعنوان شأن نزول، نقل ننمايد و تا حدود زيادى در اين امر موفق شده است؛ بدين جهت داستان اصحاب كهف، موسى(ع) و خضر (ع)، ذوالقرنين، حضرت سليمان(ع)، ملكه سبا... را نياورده است؛ گرچه در سوره فيل، داستان ابرهه را بهعنوان شأن نزول مىنگارد، امّا شايد مرادش يادآورى واقعه باشد، نه شأن نزول. | ||
او با اينكه شافعىمذهب است، در پارهاى آيات شأن نزول را مطابق روايت شيعى نقل كرده است؛ مانند آيه 274 بقره، سوره آل عمران آيه مباهله، سوره مائده آيات 55 و 67، آيه سقاية الحاج سوره توبه، سوره احزاب آيه 33، سوره مجادله آيه نجوى و سوره دهر آيه 8. البته آياتى كه در شأن حضرت على(ع) نازل شده، بيش از اينها مىباشد؛ منتهى همين مقدار را هم [[سيوطى]] در «لباب النقول»، اينگونه نقل نكرده است. | او با اينكه شافعىمذهب است، در پارهاى آيات شأن نزول را مطابق روايت شيعى نقل كرده است؛ مانند آيه 274 بقره، سوره آل عمران آيه مباهله، سوره مائده آيات 55 و 67، آيه سقاية الحاج سوره توبه، سوره احزاب آيه 33، سوره مجادله آيه نجوى و سوره دهر آيه 8. البته آياتى كه در شأن حضرت على(ع) نازل شده، بيش از اينها مىباشد؛ منتهى همين مقدار را هم [[سيوطى]] در «لباب النقول»، اينگونه نقل نكرده است. |
ویرایش