۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
دارمى فقيهى برجسته بود؛ كتاب مسند او كه بر اساس ابواب فقهى سامان يافته است، بهروشنى بر اين امر دلالت دارد. وى بهرغم آنكه متأخر از ائمه مذاهب چهارگانه فقهى مىزيسته است، مجتهدى مستقل تلقى مىشود كه نامش در شمار عالمان هيچيك از اين مذاهب نيامده، جز آنكه ابن ابىيعلى از وى در شمار راويان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] ياد كرده است؛ هرچند اين مطلب بر حنبلى بودن دارمى دلالت ندارد. علم حديث مهمترين حوزه تخصصى دارمى است. | دارمى فقيهى برجسته بود؛ كتاب مسند او كه بر اساس ابواب فقهى سامان يافته است، بهروشنى بر اين امر دلالت دارد. وى بهرغم آنكه متأخر از ائمه مذاهب چهارگانه فقهى مىزيسته است، مجتهدى مستقل تلقى مىشود كه نامش در شمار عالمان هيچيك از اين مذاهب نيامده، جز آنكه ابن ابىيعلى از وى در شمار راويان [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] ياد كرده است؛ هرچند اين مطلب بر حنبلى بودن دارمى دلالت ندارد. علم حديث مهمترين حوزه تخصصى دارمى است. | ||
او را از برجستهترين محدثان زمان خود و گاه برتر از برخى محدثان مشهور همعصرش دانستهاند. برخى او را به برترى در حفظ، در مقايسه با كسانى چون [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] ، ابن راهويه و ابن مدينى، ستودهاند. همچنين از شهرت وى در مصر و شام اخبارى نقل شده است كه در پذيرش چنين اقوالى بايد احتياط كرد. محمد بن بشار بندار از وى در كنار مسلم، بخارى و ابوزرعه، بهعنوان يكى از چهار حافظ دنيا، نام برده است. دارمى به رجال و علل الحديث آگاه بود. ابن حنبل او را در رجال، امام خوانده و به قول او اعتماد كرده است. اگرچه دارمى در اين حوزه نوشته مستقلى ندارد، در ضمن مسند خود به داورىهاى رجالى پرداخته است. وى در زمينه اعتقادات، كتاب مستقلى تأليف نكرده، اما به نظر مىرسد كه مانند عموم محدثان اين دوره به قِدَم قرآن قائل بوده است؛ چنانكه اشاره [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] به دورى او از كفر ظاهرا ناظر به اين مطلب است. لالكائى وى را در زمره كسانى ياد كرده است كه قائل به قدم قرآن بودهاند. ابن حبان نيز در اشاره به ديدگاههاى دارمى گفته است كه وى در شهر خود، سمرقند، شعار سنت را زنده كرد و مردم را به آن فراخواند و به دفاع از حريم دين پرداخت كه آن را نشاندهنده موضع دارمى در دفاع از اهل حديث و مخالفت وى با معتزله و گروههاى ديگر در سمرقند دانسته است. | او را از برجستهترين محدثان زمان خود و گاه برتر از برخى محدثان مشهور همعصرش دانستهاند. برخى او را به برترى در حفظ، در مقايسه با كسانى چون [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]]، ابن راهويه و ابن مدينى، ستودهاند. همچنين از شهرت وى در مصر و شام اخبارى نقل شده است كه در پذيرش چنين اقوالى بايد احتياط كرد. محمد بن بشار بندار از وى در كنار مسلم، بخارى و ابوزرعه، بهعنوان يكى از چهار حافظ دنيا، نام برده است. دارمى به رجال و علل الحديث آگاه بود. ابن حنبل او را در رجال، امام خوانده و به قول او اعتماد كرده است. اگرچه دارمى در اين حوزه نوشته مستقلى ندارد، در ضمن مسند خود به داورىهاى رجالى پرداخته است. وى در زمينه اعتقادات، كتاب مستقلى تأليف نكرده، اما به نظر مىرسد كه مانند عموم محدثان اين دوره به قِدَم قرآن قائل بوده است؛ چنانكه اشاره [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] به دورى او از كفر ظاهرا ناظر به اين مطلب است. لالكائى وى را در زمره كسانى ياد كرده است كه قائل به قدم قرآن بودهاند. ابن حبان نيز در اشاره به ديدگاههاى دارمى گفته است كه وى در شهر خود، سمرقند، شعار سنت را زنده كرد و مردم را به آن فراخواند و به دفاع از حريم دين پرداخت كه آن را نشاندهنده موضع دارمى در دفاع از اهل حديث و مخالفت وى با معتزله و گروههاى ديگر در سمرقند دانسته است. | ||
دارمى در عبادت، زهد و اخلاق شهره بود و از پذيرش مسئوليت قضا كه بهاصرار به او تحميل شده بود، پس از يك داورى كناره گرفت. احتمالاً گفته مشهور [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] درباره وى كه گفته است بر او دنيا را عرضه كردند و او آن را نپذيرفت اشارهاى به اين موضوع است. دارمى در ذىحجه 255 در سمرقند درگذشت. بر جنازه او احمد بن يحيى بن اسد بن سليمان نماز گزارد. محمد بن اسماعيل بخارى، پس از شنيدن خبر درگذشت دارمى، محزون شد و بيتى در رثاى او خواند. | دارمى در عبادت، زهد و اخلاق شهره بود و از پذيرش مسئوليت قضا كه بهاصرار به او تحميل شده بود، پس از يك داورى كناره گرفت. احتمالاً گفته مشهور [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] درباره وى كه گفته است بر او دنيا را عرضه كردند و او آن را نپذيرفت اشارهاى به اين موضوع است. دارمى در ذىحجه 255 در سمرقند درگذشت. بر جنازه او احمد بن يحيى بن اسد بن سليمان نماز گزارد. محمد بن اسماعيل بخارى، پس از شنيدن خبر درگذشت دارمى، محزون شد و بيتى در رثاى او خواند. |
ویرایش