۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'على دوانى' به 'على دوانى ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''يادنامه دومين كنگره نهجالبلاغه''' به زبان فارسى و به همت بنياد نهجالبلاغه جمعآورى و به چاپ رسيده است. اين كتاب از آن جايى كه آثار جمعى از نويسندگان زبر دست و خبره را در خود جاى داده است، بسيار حائز اهميت مىباشد. در اين مجموعه مىتوان، اطلاعات مفيد و قابل توجهى در پيرامون كتاب نهجالبلاغه و مولف آن بدست آورد. | |||
== ساختار كتاب == | == ساختار كتاب == | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
مقاله بعدى از آيتالله خزعلى با نام «ناكثين، قاسطين و مارقين در نهجالبلاغه» است. ايشان اين گونه شروع كردهاند كه «موضوعى كه قرار است به آن به پردازم، ناكثين، قاسطين و مارقين در نهجالبلاغه است كه پس از معنى كردن اصطلاحات مذكور، به شرح و تفسير هر كدام خواهم پرداخت. | مقاله بعدى از آيتالله خزعلى با نام «ناكثين، قاسطين و مارقين در نهجالبلاغه» است. ايشان اين گونه شروع كردهاند كه «موضوعى كه قرار است به آن به پردازم، ناكثين، قاسطين و مارقين در نهجالبلاغه است كه پس از معنى كردن اصطلاحات مذكور، به شرح و تفسير هر كدام خواهم پرداخت. | ||
#«ناكث» از ريشه «نكث» است كه به معنى نقض و شكستن و دور افكندن بكار مىرود؛ مانند: نكث العهد نبذه؛ يعنى عهد خود را نكث كرد، شكست و به دور افكند. | |||
#«قاسط» از ريشه «قسط» بوده كه هم به معناى عدل و هم به معناى عدول و انحراف از عدل (دو معناى متضاد) بكار مىرود. در اين جا معناى دوم اراده شده كه منظور، عدول از حق است. | |||
#«مارق» از ريشه «مروق» است كه به معنى خروج و بيرون رفتن تير از هدف آمده است. مروق از دين خروج از حدود مرزبندى شده دين است...». | |||
مقاله بعدى از آيتالله حسين نورى با نام «تجلى على(ع) در نهجالبلاغه» است. ايشان در ابعاد مختلف اين موضوع را مورد بحث قرار داده است. «پس اولين نكتهاى كه در اين بحث بايد مورد توجه قرار گيرد، اين است كه بدانيم نهجالبلاغه داراى چندين بعد و هر بعد هم بىنهايت كامل و در حد اعلاى كمال است. 1- فصاحت و بلاغت على(ع) در نهجالبلاغه....». | مقاله بعدى از آيتالله حسين نورى با نام «تجلى على(ع) در نهجالبلاغه» است. ايشان در ابعاد مختلف اين موضوع را مورد بحث قرار داده است. «پس اولين نكتهاى كه در اين بحث بايد مورد توجه قرار گيرد، اين است كه بدانيم نهجالبلاغه داراى چندين بعد و هر بعد هم بىنهايت كامل و در حد اعلاى كمال است. 1- فصاحت و بلاغت على(ع) در نهجالبلاغه....». |
ویرایش