۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
جز (جایگزینی متن - ' نمی ' به ' نمی') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
'''آگاهی و گواهی'''، اثر مهدی حائری یزدی (1378-1302ش)، درباره موضوع منطقی - فلسفی «تصور و تصدیق» است. نام کامل این کتاب، عبارت است از «آگاهی و گواهی؛ ترجمه و شرح انتقادی رساله تصور و تصدیق». | '''آگاهی و گواهی'''، اثر مهدی حائری یزدی (1378-1302ش)، درباره موضوع منطقی - فلسفی «تصور و تصدیق» است. نام کامل این کتاب، عبارت است از «آگاهی و گواهی؛ ترجمه و شرح انتقادی رساله تصور و تصدیق». | ||
رساله تصور و تصدیق را حکیم ملاصدرا تألیف کرده است. در اثر حاضر، نظر صدرالمتألهین شیرازی درباره موضوع مذکور به صورت مشروح، تبیین و نقد شده است. از آنجا که مترجم و شارح محترم خودش از صاحب نظران رشته منطق و فلسفه اسلامی و همچنین آشنا با فلسفه غرب است و از سوی دیگر مطالب مؤلف را مورد نقادی و مناقشه نیز قرار داده است، ارزش این اثر محدود به ترجمه و شرح مباحث ملاصدرا | رساله تصور و تصدیق را حکیم ملاصدرا تألیف کرده است. در اثر حاضر، نظر صدرالمتألهین شیرازی درباره موضوع مذکور به صورت مشروح، تبیین و نقد شده است. از آنجا که مترجم و شارح محترم خودش از صاحب نظران رشته منطق و فلسفه اسلامی و همچنین آشنا با فلسفه غرب است و از سوی دیگر مطالب مؤلف را مورد نقادی و مناقشه نیز قرار داده است، ارزش این اثر محدود به ترجمه و شرح مباحث ملاصدرا نمیشود و اظهار نظرهای اجتهادی نویسنده نیز در جای خود، خواندنی و قابل تأمّل است. این نوشتار، از نظر زبان و ترجمه، رسا و شیوا و استادانه است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
#:ابن سینا به طور وضوح و با ذهن تحلیلگر و موشکافنده خود میان قضیه و علم تصدیقی جدایی افکنده و به این حقیقت تصریح کرده که تصدیق و اذعان تنها یک افزایشی بر قضیه معقوله است و هیچ گاه عین قضیه معقوله نیست. تازه این تحلیل ابن سینا تفاوت میان قضیه معقوله و تصدیق را تبیین میکند، اما تفاوت میان تصدیق و علم تصدیقی که مطابقت با نفس الامر است، مرحله دیگری است که سخن ابن سینا در اینجا درصدد توجیه و پاسخگویی آن نیست<ref>ر.ک: متن کتاب، ص67-68</ref>. | #:ابن سینا به طور وضوح و با ذهن تحلیلگر و موشکافنده خود میان قضیه و علم تصدیقی جدایی افکنده و به این حقیقت تصریح کرده که تصدیق و اذعان تنها یک افزایشی بر قضیه معقوله است و هیچ گاه عین قضیه معقوله نیست. تازه این تحلیل ابن سینا تفاوت میان قضیه معقوله و تصدیق را تبیین میکند، اما تفاوت میان تصدیق و علم تصدیقی که مطابقت با نفس الامر است، مرحله دیگری است که سخن ابن سینا در اینجا درصدد توجیه و پاسخگویی آن نیست<ref>ر.ک: متن کتاب، ص67-68</ref>. | ||
#:البته باید توجه داشت که در مبحث تفاوت میان «قضیه» و «علوم تصدیقی» بین دکتر حائری یزدی و علامه طباطبائی اختلافی هست که به صورت چند مقاله انتقادی از سوی آن دو استاد منتشر شده و آقای حائری نظر خود را درباره چگونگی پایان دادن به مغالطه میان علم و قضیه شرح داده است. | #:البته باید توجه داشت که در مبحث تفاوت میان «قضیه» و «علوم تصدیقی» بین دکتر حائری یزدی و علامه طباطبائی اختلافی هست که به صورت چند مقاله انتقادی از سوی آن دو استاد منتشر شده و آقای حائری نظر خود را درباره چگونگی پایان دادن به مغالطه میان علم و قضیه شرح داده است. | ||
#شارح با بیان این نکته که: «میان «شی ء مطلق» و «مطلق الشی ء» تفاوت آشکار منطقی است و احکام هریک از این دو متعاکسین را نباید به دیگری سرایت بدهیم و اگر احیانا در دام تشابه انعکاسی آن قرار گرفته و شی ء مطلق را با مطلق شی ء اشتباه کنیم به مغالطه «ایهام انعکاس» که یکی از اقسام مغالطات است محکوم خواهیم شد«، در تحلیلی کلان افزوده است: «در موضوع فلسفه چنین به نظر میرسد که ایهام انعکاس میان وجود مطلق و مطلق وجود، منشأ اشتباهات بزرگی برای بسیاری از پیشروان تحقیق شده و به جای مطلق وجود، «وجود مطلق» را موضوع دانش برتر دانستهاند و فلسفه را بر اساس این اشتباه، یک سلسله بحثهای مجرد میدانند که بر حقایق عینی قابل تطبیق | #شارح با بیان این نکته که: «میان «شی ء مطلق» و «مطلق الشی ء» تفاوت آشکار منطقی است و احکام هریک از این دو متعاکسین را نباید به دیگری سرایت بدهیم و اگر احیانا در دام تشابه انعکاسی آن قرار گرفته و شی ء مطلق را با مطلق شی ء اشتباه کنیم به مغالطه «ایهام انعکاس» که یکی از اقسام مغالطات است محکوم خواهیم شد«، در تحلیلی کلان افزوده است: «در موضوع فلسفه چنین به نظر میرسد که ایهام انعکاس میان وجود مطلق و مطلق وجود، منشأ اشتباهات بزرگی برای بسیاری از پیشروان تحقیق شده و به جای مطلق وجود، «وجود مطلق» را موضوع دانش برتر دانستهاند و فلسفه را بر اساس این اشتباه، یک سلسله بحثهای مجرد میدانند که بر حقایق عینی قابل تطبیق نمیباشد. در تقسیم «مفاعیل» نیز اشتباه میان مطلق مفعول و مفعول مطلق از موارد ایهام انعکاس است که باید هشدار داد تا ذهن ادیب را در دام مغالطه گرفتار نسازد»<ref>ر.ک: همان، پاورقی ص77</ref>. | ||
#خلاصه نظریه تحقیقی صدرالمتألهین این است که اثر و صورتی که از حقایق عینی در ذهن حاصل میگردد، یا صرفا تصور ماهیات و مفاهیم آن صورتهای عینی است و یا صورت و درک این است که این آثار و صورتهای ذهنی مطابق با حقیقت و واقعیت عینی است؛ حال خواه حقیقتا هم این صورت و درک مطابقت با واقع و نفس الامر داشته باشد یا نه. فرض اول که صرفا تصور ماهیات و مفاهیم اشیاء است، تصور میباشد و فرض دوم تصدیق و اذعان است و به عبارت دیگر تصدیق که خود اثر و صورتی از صورتهای عینی در ذهن است، از لحاظ اینکه بالاخره صورتی است که در ذهن حاصل گردیده، تصور میباشد و از لحاظ اینکه همین صورت، امتیاز اذعان به نسبت حکمیه را به خود پذیرفته است، تصدیق است<ref>ر.ک: همان، ص106</ref>. | #خلاصه نظریه تحقیقی صدرالمتألهین این است که اثر و صورتی که از حقایق عینی در ذهن حاصل میگردد، یا صرفا تصور ماهیات و مفاهیم آن صورتهای عینی است و یا صورت و درک این است که این آثار و صورتهای ذهنی مطابق با حقیقت و واقعیت عینی است؛ حال خواه حقیقتا هم این صورت و درک مطابقت با واقع و نفس الامر داشته باشد یا نه. فرض اول که صرفا تصور ماهیات و مفاهیم اشیاء است، تصور میباشد و فرض دوم تصدیق و اذعان است و به عبارت دیگر تصدیق که خود اثر و صورتی از صورتهای عینی در ذهن است، از لحاظ اینکه بالاخره صورتی است که در ذهن حاصل گردیده، تصور میباشد و از لحاظ اینکه همین صورت، امتیاز اذعان به نسبت حکمیه را به خود پذیرفته است، تصدیق است<ref>ر.ک: همان، ص106</ref>. | ||
#آقای حائری یادآور شده است که: صدرالمتألهین در این کتاب و کتابهای دیگرش، تفاوت آشکار میان «تصور مطلق» و «مطلق تصور» را به ما تعلیم داده است، مع الوصف خود از رهگذر سهوالقلم یا افسونگری نیروی واهمه در دام مغالطه «ایهام انعکاس» واقع شده و در اینجا و بسیاری از مقامات دیگر مطلق تصور را به تصور مطلق اشتباه کرده است<ref>ر.ک: همان، پاورقی ص107</ref>. | #آقای حائری یادآور شده است که: صدرالمتألهین در این کتاب و کتابهای دیگرش، تفاوت آشکار میان «تصور مطلق» و «مطلق تصور» را به ما تعلیم داده است، مع الوصف خود از رهگذر سهوالقلم یا افسونگری نیروی واهمه در دام مغالطه «ایهام انعکاس» واقع شده و در اینجا و بسیاری از مقامات دیگر مطلق تصور را به تصور مطلق اشتباه کرده است<ref>ر.ک: همان، پاورقی ص107</ref>. | ||
#دکتر حائری نخست یادآور شده که: «صدرالمتألهین در مبحث علم، ثابت کرده که علم به طور کلی، چه حضوری و چه حصولی، داخل در هیچ مقوله ای از مقولات نیست، بلکه از سنخ وجود، آن هم وجود بالفعل است»؛ بعد افزوده که: «او در مبحث»وجود ذهنی« کتاب»اسفار« علم را بر اساس روش مشهور فلاسفه از «مقوله کیف» و از نوع «کیف نفسانی» توجیه میکند« و سپس نظر صدرالمتألهین را تأیید کرده و افزوده است که:»برخلاف عقیده حاج ملاهادی سبزواری، این دو روش... اصولی و منطقی است... زیرا هر وجودی، چه علم باشد و چه غیر علم، از آن جهت که ارتباط و استناد فاعلی با مبدأ قیوم خود دارد، اضافه اشراقیه است و از هیچ ماهیتی از ماهیات | #دکتر حائری نخست یادآور شده که: «صدرالمتألهین در مبحث علم، ثابت کرده که علم به طور کلی، چه حضوری و چه حصولی، داخل در هیچ مقوله ای از مقولات نیست، بلکه از سنخ وجود، آن هم وجود بالفعل است»؛ بعد افزوده که: «او در مبحث»وجود ذهنی« کتاب»اسفار« علم را بر اساس روش مشهور فلاسفه از «مقوله کیف» و از نوع «کیف نفسانی» توجیه میکند« و سپس نظر صدرالمتألهین را تأیید کرده و افزوده است که:»برخلاف عقیده حاج ملاهادی سبزواری، این دو روش... اصولی و منطقی است... زیرا هر وجودی، چه علم باشد و چه غیر علم، از آن جهت که ارتباط و استناد فاعلی با مبدأ قیوم خود دارد، اضافه اشراقیه است و از هیچ ماهیتی از ماهیات نمیباشد و همان وجود تنها از جهت ارتباط و استناد قابلی به ماهیت خود اتحاد به حمل شایع بالذات با ماهیت خود دارد و فرد بالذات ماهیت خود محسوب میگردد»<ref>ر.ک: همان، پاورقی ص49</ref>. البته ایشان در کتاب «کاوشهای عقل نظری» و کتاب «هرم هستی» این مطلب را به تفصیل بیان داشته است. | ||
== وضعیت کتاب == | == وضعیت کتاب == |
ویرایش