۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''فرهنگ اعلام نهج البلاغة'''، اثر ابراهيم بابايى آملى است كه در زمينه بررسى و بيان شرح حال افرادى است كه حضرت على(ع) در خطبهها، نامهها و حكمتهاى«نهج البلاغة»، آنان را ستايش كرده و يا به سرزنش از آنها پرداخته است. | |||
كتاب، به زبان فارسى و در سال 1427ق. نوشته شده است. | كتاب، به زبان فارسى و در سال 1427ق. نوشته شده است. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
نويسنده، پيش از نگارش شرح حال اعلام و اشخاص، به سه موضوع زير، اشاره كرده است: | نويسنده، پيش از نگارش شرح حال اعلام و اشخاص، به سه موضوع زير، اشاره كرده است: | ||
#شرح حال سيد رضى، گردآورنده «نهج البلاغة»: ابوالحسن، سيد محمد شريف رضى، فرزند سيد حسين بن احمد، معروف به طاهر ذو المناقب كه از جانب پدر، با چهار واسطه به امام موسى بن جعفر(ع) و از طرف مادر، با شش واسطه به حضرت سجاد(ع) مىرسد، در سال 359ق. در بغداد به دنيا آمده و در سال 406ق. در سن 47 سالگى در بغداد، درگذشته است. از جمله آثار وى عبارت است از: خصائص الائمة(ع)، مجازات آثار النبوية، مجازات القرآن، حقائق التأويل و دقائق التنزيل، الزيادات فى الشعر ابى تمام و... | |||
#استناد«نهج البلاغة» به امير المؤمنين(ع): در اين رابطه، سه نظريه زير، بررسى شده است: | |||
#:الف) مقدارى از سخنان آن از امير المؤمنين(ع) بوده و انتساب مقدارى ديگر به آن حضرت(ع) مشكوك است؛ | |||
#:ب) بعضى از آن خطبهها و نامهها مربوط به آن حضرت نيست؛ | |||
الف) مقدارى از سخنان آن از امير المؤمنين(ع) بوده و انتساب مقدارى ديگر به آن حضرت(ع) مشكوك است؛ | #:ج) همه «نهج البلاغة» بهطور قطع از امير المؤمنين(ع) است و حتى نبايد در استناد مواردى جزيى از اين كتاب به آن حضرت(ع)، ترديد كرد. | ||
#سيماى درخشان حضرت على(ع): در اين بخش، گوشههايى از زندگانى و شخصيت آن حضرت(ع) به تصوير كشيده شده است. | |||
ب) بعضى از آن خطبهها و نامهها مربوط به آن حضرت نيست؛ | |||
ج) همه «نهج البلاغة» بهطور قطع از امير المؤمنين(ع) است و حتى نبايد در استناد مواردى جزيى از اين كتاب به آن حضرت(ع)، ترديد كرد. | |||
اعلام و اشخاصى كه نويسنده به بيان شرح حال ايشان پرداخته است، عبارتند از: | اعلام و اشخاصى كه نويسنده به بيان شرح حال ايشان پرداخته است، عبارتند از: | ||
#حضرت آدم(ع): | |||
#:نويسنده، ابتدا به بررسى ريشه و اصل واژه «آدم» پرداخته و پس از بيان سرگذشت كوتاهى از آن حضرت(ع)، مجموع محورهايى را كه در قرآن در باره زندگى ايشان مطرح شده است، برشمرده است كه عبارتند از: | |||
نويسنده، ابتدا به بررسى ريشه و اصل واژه «آدم» پرداخته و پس از بيان سرگذشت كوتاهى از آن حضرت(ع)، مجموع محورهايى را كه در قرآن در باره زندگى ايشان مطرح شده است، برشمرده است كه عبارتند از: | #:#آفرينش انسان؛ | ||
#:#خليفه خدا در زمين؛ | |||
#:#تعليم اسماء؛ | |||
#:#سجده فرشتگان؛ | |||
#:#اسكان در بهشت و نهى از درخت ممنوعه؛ | |||
#:#ارتكاب ترك اولى و مسئله عصمت؛ | |||
#:#مراد از بهشت حضرت آدم(ع) و خروج از آن(هبوط او به زمين)؛ | |||
#:#سرنوشت فرزندان آدم(هابيل و قابيل). | |||
#حضرت ابراهيم(ع): | |||
#:نويسنده، معتقد است كه از مجموع آيات قرآن، استفاده مىشود كه آن حضرت(ع) در زادگاه خود، به چهار مناظره و يك كار انقلابى دست زد و اين كار، واكنش شديدى داشت كه منجر به مهاجرت او به سرزمين فلسطين گرديد: | |||
#:الف) مناظره با آزر؛ | |||
#:ب) مناظره او با ستارهپرستان؛ | |||
#:ج) مناظره با بتپرستان؛ | |||
#:د) واكنش بتپرستان در برابر اين اقدام؛ | |||
#:ه) مناظره با فرمانرواى بابل؛ | |||
#:و) محاكمه ابراهيم(ع) بهوسيله بتپرستان. | |||
#:وى، همچنين محورهاى كلى زندگى آن حضرت(ع) را در اين دوران به هفت بخش زير تقسيم كرده است: | |||
#:الف) تولد اسماعيل و اسحاق؛ | |||
#:ب) تجديد بناى كعبه به كمك فرزندش اسماعيل؛ | |||
#:ج) آزمون بزرگ الهى؛ | |||
نويسنده، معتقد است كه از مجموع آيات قرآن، استفاده مىشود كه آن حضرت(ع) در زادگاه خود، به چهار مناظره و يك كار انقلابى دست زد و اين كار، واكنش شديدى داشت كه منجر به مهاجرت او به سرزمين فلسطين گرديد: | #:د) ابراهيم(ع) و احياى مردگان؛ | ||
#:ه) ابراهيم(ع) و مقام امامت؛ | |||
الف) مناظره با آزر؛ | #:و) نيايشهاى آن حضرت(ع)؛ | ||
#:ز) اسماعيل(ع) فرزند ابراهيم(ع). | |||
ب) مناظره او با ستارهپرستان؛ | #ابن تيهان(مالك ابوالهيثم): | ||
#:نام اصلى او و پدرش، هر دو مالك بوده است و نسب پدرش چنين است: مالك بن عبيد بن عمرو بن عبدالاعلم بن عامر انصارى. | |||
ج) مناظره با بتپرستان؛ | #:وى، يكى از نقيبان دوازدهگانه انصار در شب بيعت عقبه است و در مكه، پيش از هجرت پيامبر(ص)، اسلام آورد. وى، در جنگ جمل و صفين حاضر بود و اهل عراق را به جنگ با معاويه تشويق كرد. | ||
#ابن اعرابى: | |||
د) واكنش بتپرستان در برابر اين اقدام؛ | #:ابو عبدالله، محمد بن زياد، از دانشمندان و اديبان قرن دوم هجرى، متولد 150ق. و درگذشته ميان سالهاى 230 تا 233ق. بوده كه تأليف بيست كتاب، به او نسبت داده شده است. | ||
#ابوايوب انصارى: | |||
ه) مناظره با فرمانرواى بابل؛ | #:در بيعت عقبه، جنگ بدر و ديگر جنگها حضور داشت و هنگامى كه پيامبر(ص) در هجرت از مكه به مدينه از محل سكونت خاندان عمرو بن عوف بيرون آمد، در خانه او منزل فرمود و تا هنگامى كه مسجد و خانهها را ساخت، همچنان در منزل او ساكن بود و روزى كه پيامبر(ص) ميان ياران خود عقد برادرى مىبست، ميان ابوايوب و مصعب بن عمير، عقد برادرى منعقد فرمود. | ||
#:وى، در جنگ جمل و صفين، همراه حضرت على(ع) و در جنگ نهروان، فرمانده جناح راست سپاه آن حضرت(ع) بود. | |||
و) محاكمه ابراهيم(ع) بهوسيله بتپرستان. | #ابوذر(جندب بن جنادة): | ||
#:يكى از بزرگترين اصحاب پيامبر(ص) است. او پس از سه نفر، ايمان آورد و او را يكى از اركان اربعه مىدانند. وى، به امر پيامبر(ص) به بلاد خويش بازگشت و در آنجا بود تا آنگاه كه رسول خدا(ص) به مدينه هجرت كرد و سپس به آن حضرت پيوست. پيامبر(ص)، در باره او فرمود: آسمان سايه نيفكند و زمين تحمل نكرد كسى را كه راستگوتر از ابوذر باشد. | |||
وى، همچنين محورهاى كلى زندگى آن حضرت(ع) را در اين دوران به هفت بخش زير تقسيم كرده است: | #:وى، در زمان عثمان، شديدا بر اعمال وى اعتراض كرد و خليفه، او را به شام تبعيد نمود و او در شام، به مبارزات خود عليه دستگاه ديكتاتورى معاويه ادامه داد. | ||
الف) تولد اسماعيل و اسحاق؛ | |||
ب) تجديد بناى كعبه به كمك فرزندش اسماعيل؛ | |||
ج) آزمون بزرگ الهى؛ | |||
د) ابراهيم(ع) و احياى مردگان؛ | |||
ه) ابراهيم(ع) و مقام امامت؛ | |||
و) نيايشهاى آن حضرت(ع)؛ | |||
ز) اسماعيل(ع) فرزند ابراهيم(ع). | |||
نام اصلى او و پدرش، هر دو مالك بوده است و نسب پدرش چنين است: مالك بن عبيد بن عمرو بن عبدالاعلم بن عامر انصارى. | |||
وى، يكى از نقيبان دوازدهگانه انصار در شب بيعت عقبه است و در مكه، پيش از هجرت پيامبر(ص)، اسلام آورد. وى، در جنگ جمل و صفين حاضر بود و اهل عراق را به جنگ با معاويه تشويق كرد. | |||
ابو عبدالله، محمد بن زياد، از دانشمندان و اديبان قرن دوم هجرى، متولد 150ق. و درگذشته ميان سالهاى 230 تا 233ق. بوده كه تأليف بيست كتاب، به او نسبت داده شده است. | |||
در بيعت عقبه، جنگ بدر و ديگر جنگها حضور داشت و هنگامى كه پيامبر(ص) در هجرت از مكه به مدينه از محل سكونت خاندان عمرو بن عوف بيرون آمد، در خانه او منزل فرمود و تا هنگامى كه مسجد و خانهها را ساخت، همچنان در منزل او ساكن بود و روزى كه پيامبر(ص) ميان ياران خود عقد برادرى مىبست، ميان ابوايوب و مصعب بن عمير، عقد برادرى منعقد فرمود. | |||
وى، در جنگ جمل و صفين، همراه حضرت على(ع) و در جنگ نهروان، فرمانده جناح راست سپاه آن حضرت(ع) بود. | |||
يكى از بزرگترين اصحاب پيامبر(ص) است. او پس از سه نفر، ايمان آورد و او را يكى از اركان اربعه مىدانند. وى، به امر پيامبر(ص) به بلاد خويش بازگشت و در آنجا بود تا آنگاه كه رسول خدا(ص) به مدينه هجرت كرد و سپس به آن حضرت پيوست. پيامبر(ص)، در باره او فرمود: آسمان سايه نيفكند و زمين تحمل نكرد كسى را كه راستگوتر از ابوذر باشد. | |||
وى، در زمان عثمان، شديدا بر اعمال وى اعتراض كرد و خليفه، او را به شام تبعيد نمود و او در شام، به مبارزات خود عليه دستگاه ديكتاتورى معاويه ادامه داد. | |||
ابو بكر(عبدالله بن قيس)، ابوجعفر اسكافى، ابوسفيان(صخر بن حرب بن امية)، ابوطالب(ع)، ابوعبيدة قاسم بن سلام، ابوموسى اشعرى(عبدالله بن قيس)، ابى جحيفة، احمد بن قتيبة، احنف بن قيس، اسود بن قُطبة، اشرس بن حسان(حسان بن حسان)، اشعث بن قيس، امرء القيس، امية فرزند عبدالشمس، انس بن مالك، امام محمد باقر(ع)، برج بن مسهر طائى، بُسر بن ارطاة، ثعلب(ابو عباس)، ثمود، جابر برادر حيان، جابر بن عبدالله انصارى، جاحظ ابوعثمان، جرير بن عبدالله بجلى، جعدة بن هبيرة، جعفر بن ابى طالب(ع)، [[امام جعفر صادق(ع)]]، حارث بن حوط، حارث همدانى، حجاج بن يوسف ثقفى، حرب بن شرحبيل شامى، امام حسن بن على(ع)، امام حسين(ع)، حرب بن امية، حمزة بن عبدالمطلب(ع)، حيان برادر جابر، خالد بن وليد، خباب بن ارت، حضرت خديجة(س)، خزيمة بن ثابت، حضرت داود(ع)، ذعلب يمانى، زبير بن عوام، زياد بن ابيه، سعد بن ابى وقاص، سعيد بن عاص، سعيد بن مالك، سعيد بن نمران(ناعطى)، سعيد بن يحيى اموى، سلمان محمدى(فارسى)، حضرت سليمان(ع)، سهل بن حنيف انصارى، شريح بن هانى حارثى، شريح بن حارث(قاضى)، صعصعة بن صوحان، ضحاك بن قيس، ضرار بن ضمرة الضيايى، طبرى آملى(محمد بن جرير)، طلحة بن عبيد الله تميمى، عايشه دختر ابوبكر، عاصم بن زياد، عباس بن عبدالمطلب، عبدالرحمن بن ابى ليلى فقيه، عبدالرحمن بن ملجم مرادى، عبدالله بن زبير، عبدالله بن زمعة، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر بن خطاب، عبدالله بن زيد، عبدالمطلب، عبدمناف، عبيد الله بن ابى رافع، عبيد الله بن عباس، عثمان بن حنيف انصارى، عثمان بن عفان، عقيل بن ابى طالب، علاء بن زياد حارثى، عمار بن ياسر، عمران بن حصين خزاعى، عمر بن خطاب، عمر بن ابى سلمه مخزومى، عمرو بن عاص، حضرت عيسى(ع)، غالب بن صعصعه، حضرت فاطمه زهرا(س)، فرزدق شاعر، فرعون مصر، قدم بن عباس، قيس بن سعد بن عباده، قيصر و كسرى، كليب جرمى، كميل بن زياد اسدى، مالك بن اشتر نخعى، مالك بن دحيه، مأمون عباسى، [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] نحوى، محمد بن ابى بكر، ابن اشعث، محمد بن حنفيه، حضرت محمد بن عبدالله(ص)، مروان بن حكم، مسعدة بن صدقه، مصقلة بن هبيره شيبانى، معاوية بن ابى سفيان، معقل بن قيس رياحى، مغيرة بن أخنس، مغيرة بن شعبه، منذر بن جارود عبدى، حضرت موسى(ع)، حضرت مهدى(عج)، نعمان بن بشير، نعمان بن عجلان، نوف بن فضاله بكالى، هارون برادر حضرت موسى(ع)، هاشم جد پيامبر(ص)، هاشم كلبى، همام بن شريح، واقدى(محمد بن عمر) از ديگر افرادى هستند كه نويسنده به شرح حال ايشان پرداخته است. | ابو بكر(عبدالله بن قيس)، ابوجعفر اسكافى، ابوسفيان(صخر بن حرب بن امية)، ابوطالب(ع)، ابوعبيدة قاسم بن سلام، ابوموسى اشعرى(عبدالله بن قيس)، ابى جحيفة، احمد بن قتيبة، احنف بن قيس، اسود بن قُطبة، اشرس بن حسان(حسان بن حسان)، اشعث بن قيس، امرء القيس، امية فرزند عبدالشمس، انس بن مالك، امام محمد باقر(ع)، برج بن مسهر طائى، بُسر بن ارطاة، ثعلب(ابو عباس)، ثمود، جابر برادر حيان، جابر بن عبدالله انصارى، جاحظ ابوعثمان، جرير بن عبدالله بجلى، جعدة بن هبيرة، جعفر بن ابى طالب(ع)، [[امام جعفر صادق(ع)]]، حارث بن حوط، حارث همدانى، حجاج بن يوسف ثقفى، حرب بن شرحبيل شامى، امام حسن بن على(ع)، امام حسين(ع)، حرب بن امية، حمزة بن عبدالمطلب(ع)، حيان برادر جابر، خالد بن وليد، خباب بن ارت، حضرت خديجة(س)، خزيمة بن ثابت، حضرت داود(ع)، ذعلب يمانى، زبير بن عوام، زياد بن ابيه، سعد بن ابى وقاص، سعيد بن عاص، سعيد بن مالك، سعيد بن نمران(ناعطى)، سعيد بن يحيى اموى، سلمان محمدى(فارسى)، حضرت سليمان(ع)، سهل بن حنيف انصارى، شريح بن هانى حارثى، شريح بن حارث(قاضى)، صعصعة بن صوحان، ضحاك بن قيس، ضرار بن ضمرة الضيايى، طبرى آملى(محمد بن جرير)، طلحة بن عبيد الله تميمى، عايشه دختر ابوبكر، عاصم بن زياد، عباس بن عبدالمطلب، عبدالرحمن بن ابى ليلى فقيه، عبدالرحمن بن ملجم مرادى، عبدالله بن زبير، عبدالله بن زمعة، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر بن خطاب، عبدالله بن زيد، عبدالمطلب، عبدمناف، عبيد الله بن ابى رافع، عبيد الله بن عباس، عثمان بن حنيف انصارى، عثمان بن عفان، عقيل بن ابى طالب، علاء بن زياد حارثى، عمار بن ياسر، عمران بن حصين خزاعى، عمر بن خطاب، عمر بن ابى سلمه مخزومى، عمرو بن عاص، حضرت عيسى(ع)، غالب بن صعصعه، حضرت فاطمه زهرا(س)، فرزدق شاعر، فرعون مصر، قدم بن عباس، قيس بن سعد بن عباده، قيصر و كسرى، كليب جرمى، كميل بن زياد اسدى، مالك بن اشتر نخعى، مالك بن دحيه، مأمون عباسى، [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]] نحوى، محمد بن ابى بكر، ابن اشعث، محمد بن حنفيه، حضرت محمد بن عبدالله(ص)، مروان بن حكم، مسعدة بن صدقه، مصقلة بن هبيره شيبانى، معاوية بن ابى سفيان، معقل بن قيس رياحى، مغيرة بن أخنس، مغيرة بن شعبه، منذر بن جارود عبدى، حضرت موسى(ع)، حضرت مهدى(عج)، نعمان بن بشير، نعمان بن عجلان، نوف بن فضاله بكالى، هارون برادر حضرت موسى(ع)، هاشم جد پيامبر(ص)، هاشم كلبى، همام بن شريح، واقدى(محمد بن عمر) از ديگر افرادى هستند كه نويسنده به شرح حال ايشان پرداخته است. |
ویرایش