۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اميرالمؤمنين(ع) ' به 'اميرالمؤمنين(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - 'ابنحجر' به 'ابنحجر ') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
1. در اين اثر برخى از تحريفهاى شرقشناسان نيز گزارش و مطرح شده است. در كتاب حاضر دهها مورد از اينگونه تحريفات بهصورت مستند گزارش شده است و قلمرو بحث نويسنده محدود به مواردى است كه تحريف به صورت عمدى رخ داده و از ذكر تحريفات سهوى خوددارى كرده است. نويسنده محترم، خلاصه هر فصل را در آغاز همان فصل آورده است. اهميت اين اثر در اين جهت است كه روحيه علمى و انتقادى [[علامه امينى]] و همچنين نقش كتاب الغدير را از منظر آسيبشناسى روايات اسلامى آشكارتر مىسازد و روزنهاى به سوى سنجش داورىهاى خاورشناسان نسبت به ميراث فرهنگى اسلام مىگشايد و از منظرى ديگر، چون تحريفگران در حقيقت دشمنان وحدت اسلامى هستند؛ كتاب الغدير با افشاى دست تفرقهافكن آنان مىتواند زمينهساز آشتى و وحدت بيشتر در بين شيعه و سنى شود و در كتاب حاضر، تلاش علمى و خالصانه [[علامه امينى]] براى درمان اختلافات گزارش شده است و نويسنده بهخوبى توضيح داده است كه [[علامه امينى]] با رسواساختن دروغگويان و تحريفپيشگان، بسان طبيبى حاذق دارويى تلخ را تجويز كرده است كه اگر بهصورت جدّى وحدت و سلامت و پيروزى امت بزرگ اسلامى را خواهانيم، چارهاى جز استفاده از آن نداريم. | 1. در اين اثر برخى از تحريفهاى شرقشناسان نيز گزارش و مطرح شده است. در كتاب حاضر دهها مورد از اينگونه تحريفات بهصورت مستند گزارش شده است و قلمرو بحث نويسنده محدود به مواردى است كه تحريف به صورت عمدى رخ داده و از ذكر تحريفات سهوى خوددارى كرده است. نويسنده محترم، خلاصه هر فصل را در آغاز همان فصل آورده است. اهميت اين اثر در اين جهت است كه روحيه علمى و انتقادى [[علامه امينى]] و همچنين نقش كتاب الغدير را از منظر آسيبشناسى روايات اسلامى آشكارتر مىسازد و روزنهاى به سوى سنجش داورىهاى خاورشناسان نسبت به ميراث فرهنگى اسلام مىگشايد و از منظرى ديگر، چون تحريفگران در حقيقت دشمنان وحدت اسلامى هستند؛ كتاب الغدير با افشاى دست تفرقهافكن آنان مىتواند زمينهساز آشتى و وحدت بيشتر در بين شيعه و سنى شود و در كتاب حاضر، تلاش علمى و خالصانه [[علامه امينى]] براى درمان اختلافات گزارش شده است و نويسنده بهخوبى توضيح داده است كه [[علامه امينى]] با رسواساختن دروغگويان و تحريفپيشگان، بسان طبيبى حاذق دارويى تلخ را تجويز كرده است كه اگر بهصورت جدّى وحدت و سلامت و پيروزى امت بزرگ اسلامى را خواهانيم، چارهاى جز استفاده از آن نداريم. | ||
2. نويسنده در فصل اول، گزارشى از تحريفاتى آورده است كه [[علامه امينى]] در بخشهاى مختلف «الغدير» افشا كرده و به نقد آن پرداخته است. اين تحريفها در مورد احاديث مربوط به امامت حضرت اميرالمؤمنين على(ع) و برخى نامهها و فضايل آنحضرت انجام شده است و تحريفگران عبارتند از برخى از ناشران، مؤلّفان و مصححان كتابها. تحريفات مذكور در اينجا 16 مورد است: 1- تحريف حديث خلافت توسط [[خطيب بغدادى]]، 2- تحريف حديث غدير خم توسط مسلم، 3- تحريف سخن ابندريد در شرح كلمه «غديرخم»، 4- تحريف مناشدات و احتجاجات به حديث غدير خم، 5- تحريف مناشده [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در رحبّه توسط | 2. نويسنده در فصل اول، گزارشى از تحريفاتى آورده است كه [[علامه امينى]] در بخشهاى مختلف «الغدير» افشا كرده و به نقد آن پرداخته است. اين تحريفها در مورد احاديث مربوط به امامت حضرت اميرالمؤمنين على(ع) و برخى نامهها و فضايل آنحضرت انجام شده است و تحريفگران عبارتند از برخى از ناشران، مؤلّفان و مصححان كتابها. تحريفات مذكور در اينجا 16 مورد است: 1- تحريف حديث خلافت توسط [[خطيب بغدادى]]، 2- تحريف حديث غدير خم توسط مسلم، 3- تحريف سخن ابندريد در شرح كلمه «غديرخم»، 4- تحريف مناشدات و احتجاجات به حديث غدير خم، 5- تحريف مناشده [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] در رحبّه توسط [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابنحجر]] ، 6- تحريف حديث ركبان توسط [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابنحجر]] ، 7- تحريف داستان انس بن مالك توسط چاپخانههاى مصر، 8- تحريف مناشده ابوهريره از كتاب ابنقتيبه توسط چاپخانه، 9- تحريف مناشده جابر بن عبداللّه انصارى توسط ابنكثير، 10- جنايت در حق حديث «و أنذر عشيرتك الاقربين»، 11- تحريف ابنكثير در حديث «و أنذر عشيرتك الاقربين»، 12- تحريف طبرى، محمّد حسين هيكل و ابنتيميه در حق حديث مذكور، 13- تحريف در تاريخ عيد غدير توسط [[مقریزی، احمد بن علی|مقريزى]] و نويرى، 14- تحريفنامه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] به عمرو بن عاص از كتاب نصر بن مزاحم، 15- اسقاط حديث «رد الشمس» از كتاب «مشكل الآثار» طحاوى و 16- تحريف بخارى در سخن ابنعباس <ref>متن كتاب، ص 47- 48 و ص 49- 108</ref>. | ||
3. نويسنده در فصل دوم آورده است كه از جمله تحريفات تحريفگران كه [[علامه امينى]] در بحثى مفصل به آن اشاره مىنمايد، بحثى است در رابطه با تحريف در حق حضرت ابوطالب(ع) - پدر اميرالمؤمنين(ع)- كه تهمت كفر به ايشان زدهاند. علامه در پاسخ به اين تهمت، پاسخهايى را بيان نمودهاند، كه از جمله آنها، اشعار آنجناب و يا سخن اطرافيان ايشان درباره او مىباشد، كه دلالت بر عدم صحت اين تهمت دارد. اما برخى از اين اشعار و سخنان جناب ابوطالب(ع) و روايات مربوط به ايشان مورد تحريف قرار گرفتهاند، تا تمام نشانههاى ايمان ايشان كه در كتب روايى آمده است از بين رفته باشد. اما جناب [[علامه امينى]] با بررسى اين موارد، پرده از اين تحريفات برداشته و تحريفگران در حق حضرت ابوطالب(ع) را رسوا نموده است. تحريفات بررسى شده در اين فصل عبارتند از: 1- تحريف ابنكثير و قرطبى در افزودن بيتى به شعر ابوطالب(ع)، 2- تحريف ابيات شعر ابوطالب(ع) از كتاب ابن شهر آشوب، 3- تحريف ابيات شعر ابوطالب(ع) توسط ابنهشام، 4- تحريف محاوره پيامبر(ص) با ابوطالب(ع) توسط ابنكثير، 5- تحريف دعاى پيامبر(ص) در حق ابوطالب(ع)، 6- تحريف شأن نزول سه آيه در حق ابوطالب(ع) <ref>همان، ص 111 و ص 113- 161</ref>. | 3. نويسنده در فصل دوم آورده است كه از جمله تحريفات تحريفگران كه [[علامه امينى]] در بحثى مفصل به آن اشاره مىنمايد، بحثى است در رابطه با تحريف در حق حضرت ابوطالب(ع) - پدر اميرالمؤمنين(ع)- كه تهمت كفر به ايشان زدهاند. علامه در پاسخ به اين تهمت، پاسخهايى را بيان نمودهاند، كه از جمله آنها، اشعار آنجناب و يا سخن اطرافيان ايشان درباره او مىباشد، كه دلالت بر عدم صحت اين تهمت دارد. اما برخى از اين اشعار و سخنان جناب ابوطالب(ع) و روايات مربوط به ايشان مورد تحريف قرار گرفتهاند، تا تمام نشانههاى ايمان ايشان كه در كتب روايى آمده است از بين رفته باشد. اما جناب [[علامه امينى]] با بررسى اين موارد، پرده از اين تحريفات برداشته و تحريفگران در حق حضرت ابوطالب(ع) را رسوا نموده است. تحريفات بررسى شده در اين فصل عبارتند از: 1- تحريف ابنكثير و قرطبى در افزودن بيتى به شعر ابوطالب(ع)، 2- تحريف ابيات شعر ابوطالب(ع) از كتاب ابن شهر آشوب، 3- تحريف ابيات شعر ابوطالب(ع) توسط ابنهشام، 4- تحريف محاوره پيامبر(ص) با ابوطالب(ع) توسط ابنكثير، 5- تحريف دعاى پيامبر(ص) در حق ابوطالب(ع)، 6- تحريف شأن نزول سه آيه در حق ابوطالب(ع) <ref>همان، ص 111 و ص 113- 161</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
5. نويسنده در فصل چهارم به روايت زيارت حضرت رسول اكرم(ص) پرداخته و نوشته است در اين فصل، در مورد تحريف دو روايت در زيارت رسول اكرم(ص)، كه علامه آن را در بخش زيارت رسول اكرم در بحث «الحث على زيارة النبي(ص)» مطرح نموده است، و يك تحريف در روايت شناخت امام معصوم(ع)، كه علامه آن را در بحث «معاوية في ميزان القضاء» آورده است، توضيح مىدهيم. اين تحريفات عبارتند از: 1- تحريف روايت زيارت پيامبر(ص) از كتاب ابنعساكر، 2- تحريف روايت خواب ديدن بلال و 3- تحريف روايت شناخت امام(ع) <ref>همان، ص 231 و 233- 241</ref>. | 5. نويسنده در فصل چهارم به روايت زيارت حضرت رسول اكرم(ص) پرداخته و نوشته است در اين فصل، در مورد تحريف دو روايت در زيارت رسول اكرم(ص)، كه علامه آن را در بخش زيارت رسول اكرم در بحث «الحث على زيارة النبي(ص)» مطرح نموده است، و يك تحريف در روايت شناخت امام معصوم(ع)، كه علامه آن را در بحث «معاوية في ميزان القضاء» آورده است، توضيح مىدهيم. اين تحريفات عبارتند از: 1- تحريف روايت زيارت پيامبر(ص) از كتاب ابنعساكر، 2- تحريف روايت خواب ديدن بلال و 3- تحريف روايت شناخت امام(ع) <ref>همان، ص 231 و 233- 241</ref>. | ||
6. نويسنده در فصل پنجم به خلفاى چندگانه پرداخته و چنين نوشته است كه اين فصل بحثى است راجع به ابوبكر، عمر، عثمان و معاويه، و تحريفاتى كه درباره آنها توسط علماى اهل سنّت صورت گرفته است. تحريفات ذكر شده در اين فصل عموماً بيانگر اشتباهات خلفاى ثلاثه و معاويه در صدور حكمها و فتواهايشان مىباشد، كه مربوط به ظلم آنها به سيره و سنّت پيامبر(ص)، اهلبيت(ع) و صحابى پيامبر(ص) مىباشد. تحريفگران اين احاديث براى حفظ آبروى آنها دست به تحريف اين احاديث زدهاند، به گمان آنكه آبرويى براى ايشان كسب كرده باشند. غافل از اينكه كه روزى خواهد رسيد، كه انسانهاى جستجوگرى چون [[علامه امينى]] (ره) پرده از تحريفات و خيانتهاى آنها برخواهند برداشت و آنها را رسوا خواهند كرد. از جمله اين تحريفات است: 1- تحريف اعتراف ابوبكر در مورد هجوم به خانه حضرت زهرا(ع)، 2- تحريف حديث سيره اخلاقى ابوبكر توسط ابنحجر و سيوطى، 3- عمر فقيهترين و داناترين اصحاب پيامبر، 4- تحريف داستان تيمّم و حكم عمر توسط بخارى، نسائى، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]] و [[ذهبى]]، 5- تحريف حكم عمر درباره سوزاندن كتابها توسط چاپخانه آباء اليسوعيين، 7- تحريف حكم اشتباه عثمان در عدّه مختلعه، 9- تحريف سيره عثمان در ترككردن تكبير در نماز <ref>همان، ص 245- 246 و ص 247- 316</ref>. | 6. نويسنده در فصل پنجم به خلفاى چندگانه پرداخته و چنين نوشته است كه اين فصل بحثى است راجع به ابوبكر، عمر، عثمان و معاويه، و تحريفاتى كه درباره آنها توسط علماى اهل سنّت صورت گرفته است. تحريفات ذكر شده در اين فصل عموماً بيانگر اشتباهات خلفاى ثلاثه و معاويه در صدور حكمها و فتواهايشان مىباشد، كه مربوط به ظلم آنها به سيره و سنّت پيامبر(ص)، اهلبيت(ع) و صحابى پيامبر(ص) مىباشد. تحريفگران اين احاديث براى حفظ آبروى آنها دست به تحريف اين احاديث زدهاند، به گمان آنكه آبرويى براى ايشان كسب كرده باشند. غافل از اينكه كه روزى خواهد رسيد، كه انسانهاى جستجوگرى چون [[علامه امينى]] (ره) پرده از تحريفات و خيانتهاى آنها برخواهند برداشت و آنها را رسوا خواهند كرد. از جمله اين تحريفات است: 1- تحريف اعتراف ابوبكر در مورد هجوم به خانه حضرت زهرا(ع)، 2- تحريف حديث سيره اخلاقى ابوبكر توسط [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابنحجر]] و سيوطى، 3- عمر فقيهترين و داناترين اصحاب پيامبر، 4- تحريف داستان تيمّم و حكم عمر توسط بخارى، نسائى، [[بغوی، حسین بن مسعود|بغوى]] و [[ذهبى]]، 5- تحريف حكم عمر درباره سوزاندن كتابها توسط چاپخانه آباء اليسوعيين، 7- تحريف حكم اشتباه عثمان در عدّه مختلعه، 9- تحريف سيره عثمان در ترككردن تكبير در نماز <ref>همان، ص 245- 246 و ص 247- 316</ref>. | ||
7. نويسنده درباره فصل ششم مىنويسد: اين فصل در مورد دو بحث است: الف: جعل حديث، ب: تحريف احاديث جعلى. بخش اول، كه در واقع مقدمهاى براى بخش دوم مىباشد، بحثى است راجع به پاسخ تهمت و تحريف «قصيمى» در حق شيعه و رجال آن، كه گفته است: «شيعه رجال دروغگو و حديثساز بسيار دارد»، كه [[علامه امينى]] در اين بخش- كه با نام «رجال دروغگو و حديث ساز شيعه!؟» نامگذارى شده است- ضمن پاسخگويى به اين سخن وى فهرستى از رجال حديثساز اهل سنت و فهرستى از احاديث جعل شده توسط آنها را ذكر مىكند. بخش دوم مربوط به احاديثى است، كه با وجود جعلى بودنشان، بوسيله برخى از تحريفگران، تحريف شده و بخشهايى از آن مورد حذف و اسقاط قرار گرفته است. علامه در اين قسمت، سه روايت را ذكر مىكند، كه با وجود جعلى بودنشان مورد تحريف قرار گرفتهاند <ref>همان، ص 319 و ص 321- 347</ref>. | 7. نويسنده درباره فصل ششم مىنويسد: اين فصل در مورد دو بحث است: الف: جعل حديث، ب: تحريف احاديث جعلى. بخش اول، كه در واقع مقدمهاى براى بخش دوم مىباشد، بحثى است راجع به پاسخ تهمت و تحريف «قصيمى» در حق شيعه و رجال آن، كه گفته است: «شيعه رجال دروغگو و حديثساز بسيار دارد»، كه [[علامه امينى]] در اين بخش- كه با نام «رجال دروغگو و حديث ساز شيعه!؟» نامگذارى شده است- ضمن پاسخگويى به اين سخن وى فهرستى از رجال حديثساز اهل سنت و فهرستى از احاديث جعل شده توسط آنها را ذكر مىكند. بخش دوم مربوط به احاديثى است، كه با وجود جعلى بودنشان، بوسيله برخى از تحريفگران، تحريف شده و بخشهايى از آن مورد حذف و اسقاط قرار گرفته است. علامه در اين قسمت، سه روايت را ذكر مىكند، كه با وجود جعلى بودنشان مورد تحريف قرار گرفتهاند <ref>همان، ص 319 و ص 321- 347</ref>. |
ویرایش