شناخت سلفی‌ها (وهابیان): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰: خط ۴۰:




«شناخت سلفى‌ها (وهابيان)»، از آثار مؤلف معاصر، على‌اصغر رضوانى به زبان فارسى است.
'''شناخت سلفی‌ها (وهابیان)'''، از آثار مؤلف معاصر، على‌اصغر رضوانى به زبان فارسى است.


كتاب از دو بخش «سلفى‌گرى» و «شناخت وهابيان» تشكيل شده است.
كتاب از دو بخش «سلفى‌گرى» و «شناخت وهابيان» تشكيل شده است.
خط ۴۸: خط ۴۸:
در اصطلاح، براى اين واژه معانى متفاوتى ذكر شده است كه برخى از آنها از اين قبيل است:
در اصطلاح، براى اين واژه معانى متفاوتى ذكر شده است كه برخى از آنها از اين قبيل است:


1- كسانى كه در سه قرن اول اسلام مى‌زيسته‌اند؛
#كسانى كه در سه قرن اول اسلام مى‌زيسته‌اند؛
 
#سلف يعنى صحابه، تابعين و تابعين تابعين؛
2. سلف يعنى صحابه، تابعين و تابعين تابعين؛
#سلف يعنى كسانى كه در قرن چهارم ظاهر شدند و از تابعين [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] بودند <ref>ر.ك: متن كتاب، ص11-13</ref>.
 
3. سلف يعنى كسانى كه در قرن چهارم ظاهر شدند و از تابعين [[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] بودند <ref>ر.ك: متن كتاب، ص11-13</ref>.


[[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] را مى‌توان از رؤسا و احياكنندگان سلفى‌گرى دانست. او اولين كسى بود كه هنگامى كه با هجوم فلسفه‌ها و فرهنگ‌هاى بيگانه؛ از قبيل هند، يونان و ايران به حوزه‌هاى اسلامى و مخلوط شدن آن با عقايد اسلامى مواجه شد، به اين فكر افتاد كه حديث را از اين هجمه نجات دهد؛ لذا به تفريط شديدى گرفتار شد و به‌طور كلى عقل‌گرايى و عقلانيت را انكار كرد و راه ورود آن را به احاديث بست <ref>ر.ك: همان، ص13</ref> و به‌تبع او [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نيز چنين تفكرى را در بين مردم رواج داد.
[[ابن حنبل، احمد بن محمد|احمد بن حنبل]] را مى‌توان از رؤسا و احياكنندگان سلفى‌گرى دانست. او اولين كسى بود كه هنگامى كه با هجوم فلسفه‌ها و فرهنگ‌هاى بيگانه؛ از قبيل هند، يونان و ايران به حوزه‌هاى اسلامى و مخلوط شدن آن با عقايد اسلامى مواجه شد، به اين فكر افتاد كه حديث را از اين هجمه نجات دهد؛ لذا به تفريط شديدى گرفتار شد و به‌طور كلى عقل‌گرايى و عقلانيت را انكار كرد و راه ورود آن را به احاديث بست <ref>ر.ك: همان، ص13</ref> و به‌تبع او [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] نيز چنين تفكرى را در بين مردم رواج داد.
خط ۶۰: خط ۵۸:
به‌طور كلى درباره عقل، ديدگاه‌هاى گوناگونى است:
به‌طور كلى درباره عقل، ديدگاه‌هاى گوناگونى است:


1. ديدگاه ايجابى: در مسائل اعتقادى، اعتماد بر عقل است. اين نظر شيعه و معتزله است.
#ديدگاه ايجابى: در مسائل اعتقادى، اعتماد بر عقل است. اين نظر شيعه و معتزله است.
 
#ديدگاه سلبى: حكم عقل به‌طور كلى بى‌اعتبار است. اين همان نظريه حنابله و اخباريين شيعه است.
2. ديدگاه سلبى: حكم عقل به‌طور كلى بى‌اعتبار است. اين همان نظريه حنابله و اخباريين شيعه است.
#ديدگاه تجزيه‌اى: اين گروه در برخى از مسائل اعتقادى مثل اثبات وجود خدا به عقل اعتماد مى‌كنند و در برخى ديگر مثل عدل، شناخت صفات و افعال خدا به عقل اعتمادى ندارند و حسن و قبح عقلى را انكار مى‌نمايند. اين تفكر اشاعره است.
 
3. ديدگاه تجزيه‌اى: اين گروه در برخى از مسائل اعتقادى مثل اثبات وجود خدا به عقل اعتماد مى‌كنند و در برخى ديگر مثل عدل، شناخت صفات و افعال خدا به عقل اعتمادى ندارند و حسن و قبح عقلى را انكار مى‌نمايند. اين تفكر اشاعره است.


در اين بين، نظر اول، نظريه صحيح بشمار مى‌رود و مطابق با مكتب اهل‌بيت(ع) است. قرآن درباره كسانى كه از عقل بهره نمى‌برند، مى‌گويد: '''«إن شر الدواب عند الله الصم البكم الذين لا يعقلون»''' <ref>انفال: 22</ref>، '''«و يجعل الرجس على الذين لا يعقلون»''' <ref>يونس: 100</ref>و <ref>ر.ك: همان، ص22</ref>.
در اين بين، نظر اول، نظريه صحيح بشمار مى‌رود و مطابق با مكتب اهل‌بيت(ع) است. قرآن درباره كسانى كه از عقل بهره نمى‌برند، مى‌گويد: '''«إن شر الدواب عند الله الصم البكم الذين لا يعقلون»''' <ref>انفال: 22</ref>، '''«و يجعل الرجس على الذين لا يعقلون»''' <ref>يونس: 100</ref>و <ref>ر.ك: همان، ص22</ref>.
خط ۷۶: خط ۷۲:
به‌طور كلى افكار سلفيان وهابى را در چند نقطه مى‌توان خلاصه كرد:
به‌طور كلى افكار سلفيان وهابى را در چند نقطه مى‌توان خلاصه كرد:


1. اعتقاد به جسمانيت خداوند و تشبيه او به خلق؛
#اعتقاد به جسمانيت خداوند و تشبيه او به خلق؛
 
#بى‌احترامى و دشمنى نسبت به اهل بيت پيامبر(ص)؛
2. بى‌احترامى و دشمنى نسبت به اهل بيت پيامبر(ص)؛
#نسبت دادن شرك و كفر و بدعت‌گذارى به مخالفين خود؛
 
#دشمنى با فرقه‌هاى ديگر اسلامى و مخالفت با تقريب بين مذاهب و اديان؛
3. نسبت دادن شرك و كفر و بدعت‌گذارى به مخالفين خود؛
#تمايل به استدلال به حديث و دورى و تنفر از استدلال به قرآن؛
 
#بى‌اعتنايى به مفسران و كتاب‌هاى تفسيرى؛
4. دشمنى با فرقه‌هاى ديگر اسلامى و مخالفت با تقريب بين مذاهب و اديان؛
#مخالفت با زيارت قبور اوليا؛
 
5. تمايل به استدلال به حديث و دورى و تنفر از استدلال به قرآن؛
 
6. بى‌اعتنايى به مفسران و كتاب‌هاى تفسيرى؛
 
7. مخالفت با زيارت قبور اوليا؛


و...<ref>ر.ك: همان، ص31 و 32</ref>.
و...<ref>ر.ك: همان، ص31 و 32</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش