۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ا' به '، ا') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''پندنامه'''، به زبان فارسى، منسوب به عطار و منظومهاى اخلاقى و از معروفترين مثنوىهاى وى است كه هر چند خود او در ديگر نوشتههايش از آن ياد نكرده است، بىگمان آن را اثرى از عطار نيشابورى، نه ديگر عطارهاى روزگار وى، مىتوان شمرد. شايد اين كتاب را چكيده همه اندرزهايى بتوان دانست كه آنها را در ديگر آثار خود آورده است. او بسيار تلاش مىكند كه به اوضاع اجتماعى روزدگار خويش و تاريخ يا حكايات نپردازد، بلكه پىآمد عمر درازش را گزينش مىكند و در آن مىآورد؛ چنانكه در كوتاهترين قطعات، به نيكوترين مطالب مىپردازد و آنها را در قالب اوامر و نواهى شريعت اسلام و طريقت عرفان مىريزد و به نسل پس از خود عرضه مىكند. | |||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۱۰۰: | خط ۹۸: | ||
در باره درستى انتساب«پندنامه» به عطار بسيار سخن گفتهاند: | در باره درستى انتساب«پندنامه» به عطار بسيار سخن گفتهاند: | ||
#استاد [[فروزانفر، بدیعالزمان|بديع الزّمان فروزانفر]] در شرح احوال و نقد و تحليل آثار عطّار، در صحّت انتساب«پندنامه» به عطار ساكت است؛ يعنى آن را نه رد مىكند و نه مىپذيرد؛ | |||
#ابن يوسف شيرازى در فهرست كتب خطى مجلس شوراى اسلامى يا كليّات عطّار(1126)، در رديف پنجمين، نسبت«پندنامه» را به وى مىپذيرد و صفحه 275 تا 291 آن مجموعه را به او منسوب مىداند؛ | |||
#استاد [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] در جستوجو در احوال و آثار فريد الدّين عطار نيشابورى، با رد كردن انتساب برخى از منظومهها به عطار نيشابورى، مانند«بلبلنامه» و«بىسرنامه»، «ترجمة الاحاديث» يا«مواعظ» و«جوهر الذّات» و«حلاجنامه» يا«منصورنامه» و يا«هيلاجنامه» و«خياطنامه» و... نامى از«پندنامه» نمىبرد و مىتوان گفت درستى انتساب اين كتاب را به وى مىپذيرد؛ | |||
#دكتر نورانى وصال در مقدمه «مصيبتنامه»، مهمترين كتابهاى عطار را چنين برمىشمرَد: «اسرارنامه»، «الهىنامه»، «پندنامه»، «خسرونامه»، «اشترنامه»، «مصيبتنامه»، «منطق الطير»، «ديوان قصائد و غزليات» و«تذكرة الاولياء»؛ | |||
#احمد گلچين معانى، در جلد هفتم فهرست كتب خطى آستان قدس رضوى، مىگويد: «پندنامه، منظومه اخلاقى است بر وزن مثنوى مولانا، اثر مشهور شيخ فريد الدّين عطار نيشابورى كه در حدود 850 بيت است و بيش از هر كتاب عطار به طبع رسيده و به تازى و تركى و هندى نيز ترجمه شده... امين احمد رازى در تذكره هفت اقليم[آن را] ولدنامه ذكر كرده است، حاجى خليفه در كشف الظنون[آن را] پسرنامه خوانده است و اختيار نام ولدنامه، يا پسرنامه از اينجاست كه در اين مثنوى ابيات زيادى خطاب به پسر وجود دارد و آنچه كه معروف است پندنامه مىباشد»؛ | |||
#دكتر تفضّلى در مجموعه فهرست كتب خطى مجلس شوراى اسلامى، پندنامه را از شيخ [[عطار، محمد بن ابراهیم|فريد الدين عطار نيشابورى]] مىداند. | |||
بارى، دانشمند محترم جناب آقاى احمد گلچين معانى، در جلد هفتم فهرست كتب خطى آستان قدس رضوى، براى اثبات اين نظر كه منظومه پندنامه از سرودههاى شيخ فريد الدّين(محمد بن ابراهيم) عطار نيشابورى است، نه عطار تونى يا عطار همدانى(حسن بن احمد و معروف به ابوالعلاء) همروزگار شيخ و نه از آن هيچ عطار جعّال ديگر، چنين استدلال مىكند كه شيخ، در«مظهر الاسرار» خود، از هفده منظومه خويش نام مىبرد: | بارى، دانشمند محترم جناب آقاى احمد گلچين معانى، در جلد هفتم فهرست كتب خطى آستان قدس رضوى، براى اثبات اين نظر كه منظومه پندنامه از سرودههاى شيخ فريد الدّين(محمد بن ابراهيم) عطار نيشابورى است، نه عطار تونى يا عطار همدانى(حسن بن احمد و معروف به ابوالعلاء) همروزگار شيخ و نه از آن هيچ عطار جعّال ديگر، چنين استدلال مىكند كه شيخ، در«مظهر الاسرار» خود، از هفده منظومه خويش نام مىبرد: |
ویرایش