معجم مقاييس اللغة: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۳ فوریهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف'
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد')
جز (جایگزینی متن - 'تاليف' به 'تألیف')
خط ۵۵: خط ۵۵:
محقق در مقدمه‌اش ابتدا به زندگى مولف پرداخته و در ادامه مطالبى از قبيل معنى مقاييس، نسخه‌هاى كتاب و روش تحقيق كتاب را ذكر كرده است.
محقق در مقدمه‌اش ابتدا به زندگى مولف پرداخته و در ادامه مطالبى از قبيل معنى مقاييس، نسخه‌هاى كتاب و روش تحقيق كتاب را ذكر كرده است.


مولف نيز در مقدمه‌اش بعضى از كتب لغت كه از آنها در تاليفش استفاده كرده برشمرده است. او سعى نموده از تمامى منابع لغوى پيشينيان بهره گيرد؛ لذا كتاب‌هاى «[[العين]]» خليل، «غريب الحديث» ابوعبيده، «مصنف الغريب» ابوعبيده، «كتاب المنطق» ابن سكيت، و «الجمهرة»ابن دريد را پنج منبع اصلى براى جمع‌آورى و تدوين كتابش دانسته است.
مولف نيز در مقدمه‌اش بعضى از كتب لغت كه از آنها در تألیفش استفاده كرده برشمرده است. او سعى نموده از تمامى منابع لغوى پيشينيان بهره گيرد؛ لذا كتاب‌هاى «[[العين]]» خليل، «غريب الحديث» ابوعبيده، «مصنف الغريب» ابوعبيده، «كتاب المنطق» ابن سكيت، و «الجمهرة»ابن دريد را پنج منبع اصلى براى جمع‌آورى و تدوين كتابش دانسته است.


مولف براى تدوين كتاب، براى هر واژه‌ى دو حرفى يا سه حرفى، يك يا چند حوزه‌ى معنايى در نظر گرفته است كه در همه‌ى واژه‌هاى هم ريشه مشترك است و معناى واژه‌هاى مختلفى كه از آن ريشه مشتق مى‌شوند، بر پايه‌ى همين حوزه‌ى معنايى مشخص مى‌گردد. اگرچه اين نظريه پيش از آن در كتاب [[العين]] خليل به گونه‌ى جابه‌جايى حروف يك واژه مطرح شده است؛ اما ابن فارس نخستين كسى است كه بر آن جامه‌ى يك نظريه‌ى مستقل پوشانده است. اين نظريه ابتدا در كتاب ثلاثة به صورت فشرده و خام مطرح شده، سپس در مهم‌ترين كتاب لغت وى معجم مقاييس اللغة بسط و گسترش يافته است. آنگاه وى بر پايه‌ى همين نظريه، به بحث ديگرى كه خود آن را «نحت» يا واژه‌تراشى خوانده است، كشيده شده كه بنابر آن واژه‌هاى رباعى و خماسى در اثر آميزش دو يا چند واژه و گاه يك جمله پديد آمده‌اند، چنانكه مثلاً واژه‌ى «حَيْعَلَ» از تركيب واژه‌هاى حى و على پديد آمده است.
مولف براى تدوين كتاب، براى هر واژه‌ى دو حرفى يا سه حرفى، يك يا چند حوزه‌ى معنايى در نظر گرفته است كه در همه‌ى واژه‌هاى هم ريشه مشترك است و معناى واژه‌هاى مختلفى كه از آن ريشه مشتق مى‌شوند، بر پايه‌ى همين حوزه‌ى معنايى مشخص مى‌گردد. اگرچه اين نظريه پيش از آن در كتاب [[العين]] خليل به گونه‌ى جابه‌جايى حروف يك واژه مطرح شده است؛ اما ابن فارس نخستين كسى است كه بر آن جامه‌ى يك نظريه‌ى مستقل پوشانده است. اين نظريه ابتدا در كتاب ثلاثة به صورت فشرده و خام مطرح شده، سپس در مهم‌ترين كتاب لغت وى معجم مقاييس اللغة بسط و گسترش يافته است. آنگاه وى بر پايه‌ى همين نظريه، به بحث ديگرى كه خود آن را «نحت» يا واژه‌تراشى خوانده است، كشيده شده كه بنابر آن واژه‌هاى رباعى و خماسى در اثر آميزش دو يا چند واژه و گاه يك جمله پديد آمده‌اند، چنانكه مثلاً واژه‌ى «حَيْعَلَ» از تركيب واژه‌هاى حى و على پديد آمده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش